«اخلاق باور»؛ اندرو چیگنل؛ ترجمه‌ی امیرحسین خداپرست؛ ققنوس آیا باورهای ما اخلاقی است؟

محمد رزمگه*،   3960912055

اخلاق باور به بررسی عوامل موثر و نشانه‌ها و قرائن در شکل‌گیری یک باور و همچنین کناره‌گیری و دست‌کشیدن از آن می‌پردازد و بدین سوال پاسخ می‌دهد که چه چیزی نهفته در یک باور است که باعث اطمینان انسان به آن امر و یا باعث متزلزل شدن آن در انسان می‌شود

آیا باورهای ما اخلاقی است؟

«اخلاق باور»

نویسنده: اندرو چیگنل

مترجم: امیرحسین خداپرست

ناشر: ققنوس، چاپ اول 1395

84 صفحه، 5000 تومان

 ****

 

روزی در مجلس درس توماس آکوئیناس – فیلسوف مسیحی قرن سیزدهم – یکی از شاگردان وارد شد و به عنوان مزاح و شوخی به او گفت: " استاد! بیایید ببینید الاغی در آسمان در حال پرواز‌کردن است ". آکوئیناس از جا برخاست و به حیاط رفت. اما هیچ الاغی در آسمان در حال پرواز نبود. شاگردان به وی خندیدند و یکی از آن‌ها از او پرسید: "استاد! شما با این همه سطح دانش و معلومات چه‌طور این حرف مضحک را باور کردید؟" آکوئیناس در پاسخ گفت: "من میان این گزاره که الاغی در آسمان پرواز می‌کند و این گزاره که یک طلبه دروغ می‌گوید ، اولی را پذیرفتم چون باور ندارم که یک طلبه دروغ بگوید".

توجه به جمله آخر این فیلسوف، اهمیت مفهوم باور را در اندیشه انسان، حتی اگر فیلسوف هم باشد،‌ می‌رساند. باور به قدری در انسان موثر است که بسیاری اوقات بر فکر و رفتار و عمل و نحوه کنش فرد اثر می‌گذارد و می‌تواند تعیین‌کننده‌ی اعمال آینده او نیز باشد. همچنین باورها گاهی در ایجاد جنبش‌ها و مکتب‌های فکری، مذهبی و اجتماعی موثر می‌شوند و همچنین می‌توانند پشتوانه موثری در اخلاق و اصول و قواعد آن باشند.

حال با توجه به اهمیت باور آیا تاکنون فکر کرده‌ایم که باور دقیقا به چه معناست؟ چه عواملی برانگیزاننده آن هستند؟ آیا باور به امری معرفت به آن را حاصل می‌کند؟ آیا اساسا باور پشتوانه و دلیلی دارد و یا صرفا بر مبنای احساسی غیر معقول پدید می‌آید؟ باور تا چه حد بر اعمال اخلاقی و پیشبرد آن موثر است؟ آیا شرط نهایی اجرای اخلاق، باور به آن امر اخلاقی‌ست؟ آیا باورهای ما موضوع اخلاق واقع می‌شوند؟ معیار تمایز باورهای اخلاقی از باورهای غیراخلاقی چیست؟

عنوان این مدخل از دانشنامه فلسفی استنفورد، اخلاق باور است. اخلاق باور به بررسی عوامل موثر و نشانه‌ها و قرائن در شکل‌گیری یک باور و همچنین کناره‌گیری و دست‌کشیدن از آن می‌پردازد و بدین سوال پاسخ می‌دهد که چه چیزی نهفته در یک باور است که باعث اطمینان انسان به آن امر و یا باعث متزلزل شدن آن در انسان می‌شود. اساسا باور نیازی به دلیل و توجیه و قرینه دارد یا خیر؟ این حوزه فلسفی، هر گونه باوری را موضوع اخلاق می‌داند و این امر را بررسی می‌کند که باور به یک مطلب در چه شرایطی درست و اخلاقی است و در چه شرایطی اگر چیزی را باور کنیم، کاری غیراخلاقی انجام داده‌ایم؟  

اخلاق باور اگر چه اصطلاحی است که در قرن نوزدهم جعل شد و به صورت خاص مورد توجه قرار گرفت اما رگه‌های آن در مباحث فیلسوفان پیشین نیز دیده می‌شود؛ از افلاطون گرفته که در حوزه معرفت یکی از عوامل موثر را باور می‌داند تا عقل‌گرایان قرن هفدهم چون دکارت و تجربه گرایانی همچون لاک. مباحث آنان در حوزه اخلاق باور، بیشتر حول مساله شناخت، معرفت و اخلاق بود و این که باور تا چه حد در شکل‌گیری این امور موثر است. اما به طور جدی اولین‌بار در قرن نوزدهم ریاضیدانی به نام کلیفورد این بحث را مطرح کرد که همواره برای باور باید قرینه‌های کافی وجود داشته باشد و در غیر این صورت انسان اگر به مطلبی معتقد شود، کاری غیراخلاقی کرده است. پس از اتخاذ این دیدگاه، به بررسی قرینه‌های کافی و انواع آن همچون قرائن مصلحت‌شناسانه و اخلاقی و معرفتی پرداخته شد و در ادامه بسط این دیدگاه، در قرن بیستم، ارتباط آن با معرفت‌شناسی، فلسفه ذهن، روان‌شناسی و اخلاق بیش‌تر پدیدار شد.

این کتاب به بررسی اخلاق باور، پیدایش و تاریخچه آن و همچنین ارتباط آن با حوزه‌های مختلف دیگر می‌پردازد. ماهیت و اهداف باور را مورد بررسی قرار می‌دهد و بر طبق آن، انواع مختلفی از قرائن و نشانه‌ها و دلایلی را که برای شکل‌گیری یک باور وجود دارند، بررسی می‌کند. همان طور که اشاره شد باورها قرائن مختلفی دارند. گاهی مبنای آن‌ها بر اساس مصلحتی خاص شکل می‌گیرد و گاهی هم معرفت به چیزی دلیل و پشتوانه باور به آن می‌شود. در این میان نظریه‌های مقابلی هم وجود دارد؛ یعنی برخی افراد نیز برای ایجاد باور، وجود قرینه را لازم نمی‌دانند، بلکه بدون آن نیز باور و وجود آن را الزامی می‌دانند که در این کتاب به بررسی نظریات این دسته نیز پرداخته شده‌است.

به هر حال با توجه به اهمیت باور که هر روزه برای انسان بیشتر و بیشتر مشخص می‌شود، لازم است که گاهی موشکافانه و با نگاهی فلسفی آن را بررسی کرد تا ضمن شناخت و درک آن، وجوه مختلفی از آن پدیدار شود و بتوان به کنترل بسیاری از باورها و پیامدهای‌شان پرداخت. چرا که باور‌‌ها در همه ابعاد وجودی انسان‌ها اثری جدی و ماندگار دارند.

*کارشناس ارشد فلسفه