جایگاه قضاوت و سوگیری‌های شناختی مورد مسواک و واکسن

کورش علیانی،   3960810056 ۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳ تکراری یا غیرقابل انتشار

در علوم شناختی بحثی است به نام سوگیری شناختی. سوگیری‌های شناختی گرایش‌های ذهن ما در مواجهه با مساله‌هامان هستند. سوگیری‌ها نوعی عدول از پیچیدگی‌های منطقی هستند که گاه به ما کمک می‌کنند کار را سریع‌تر و آسان‌تر پیش ببریم

مورد مسواک و واکسن

چند روز پیش دکترحسن هاشمی صحبتی کرد در مورد ترویج خرافات و ضدعلم و شبه علم به نام دین. در مورد این که انگیزه‌ی او چه بوده، حدس‌هایم را وارد این متن نمی‌کنم اما بی حدس هم نیستم. همان زمان با کمی هوش می‌شد حدس زد احتمالا رییس محترم قوه‌ی قضائیه در این مورد چیزهایی خواهد گفت. در مورد انگیزه‌ی رئیس محترم قوه‌ی قضائیه از اظهار نظر در این مورد هم حدس‌هایی دارم که برای خودم نگاه می‌دارم. چیزی که رئیس محترم قوه‌ی قضائیه گفته در نگاه نخست بسیار واضح به نظر می‌رسد، «عدم اعتماد به پزشک جرم نیست». بله. یقینا بی‌اعتماد بودن به پزشک جرم نیست و این که ما می‌توانیم به تشخیص پزشک بی‌اعتنا باشیم یا پس از تشخیص پزشک نظر دوم یا سوم بخواهیم جزو طبیعی‌ترین حقوق قانونی ما است. اما آیا کسی که مردم را به نام دین به مسواک نزدن یا واکسن نزدن ترغیب می‌کند تنها کاری که کرده بی اعتمادی به پزشک است؟

یک دادستان موشکاف احتمالا می‌تواند با احصای مقدمات گفتن این را که «دین می‌گوید دندان خود را مسواک نزنید و بچه‌های خود را واکسینه نکنید» جرم تلقی کند، جرمی به بزرگی و جدیت «تبلیغ علیه دین مبین اسلام».

اما از این که بگذریم، هر چند در این بحث است که فراهم آوردن آگاهانه‌ی مقدمات جرم خود جرم است یا نه، اما در این که وظیفه‌ی قوه‌ی قضائیه طبق متن صریح و واضح قانون پیش‌گیری از وقوع جرم نیز هست، واکسن نزدن کودک و عملا کشتن او جرم است و وظیفه‌ی قوه‌ی قضائیه پیش‌گیری است و برای چنین پیش‌گیری‌ای باید بساط آن تشویق‌گران علم‌ستیز را جمع کرد.

از فضیلت‌های روحانیون این است که با زبان عربی و گوشه و کنار آن خوب آشنا اند. از همین رو حدس می‌زنم که رئیس محترم قوه‌ی قضائیه ضرب‌المثل «المياه عادت الي مجاريها» را بشناسند، تقریبا شبیه این که «اوضاع رو به راه شد». ضرب‌المثل عربی می‌گوید آب که به راه خودش برود اوضاع رو به راه می‌شود و در فارسی نیز سربالا رفتن آب را خوب نمی‌دانیم و «رو-به-راه بودن» را خوب می‌دانیم. عقلانیت از این که برای کارها راه بشناسیم و کارها را به آن راه‌ها هدایت کنیم حمایت می‌کند و واکسن زدن و بهداشت راهی است معقول، علمی و آزموده برای حفظ جان و سلامت انسان‌ها و نمی‌توان تشویق به عدول از آن را کاری معمولی حساب کرد یا در وقوع جرم بی اثر دانست.


کما این که اگر کسی در دل خود بی ایمان باشد مرتکب جرمی نشده، اما اگر به تبلیغ خروج از ایمان مشغول شود قانون و قوه‌ی قضائیه او را مجرم می‌شمرند. میان داشتن نظر و ابراز آن و باز میان ابراز و تبلیغ آن تفاوت کم نیست.

در علوم شناختی بحثی است به نام سوگیری شناختی. سوگیری‌های شناختی گرایش‌های ذهن ما در مواجهه با مساله‌هامان هستند. سوگیری‌ها نوعی عدول از پیچیدگی‌های منطقی هستند که گاه به ما کمک می‌کنند کار را سریع‌تر و آسان‌تر پیش ببریم (مثل وقتی که از گماردن آدمی بسیار جوان به کاری بسیار پیچیده و نیازمند تجربه پرهیز می‌کنیم) و می‌تواند اتفاقا منجر به خطا در رفتار ما بشود (باز هم مثل وقتی که یک نابغه را از امکانات لازم برای کارش محروم می‌کنیم با این نگاه که «بیش از حد جوان و کم‌تجربه» است).

یکی از سوگیری‌های شناختی توجه نامتقارن است. گاه به موضوعی بسیار موشکافانه می‌پردازیم و گاه موضوعی دیگر را بی اعتنا و ساده می‌گیریم. مثال واضحش این رفتار دانشمندان در پژوهش‌هاشان است که نتایج تاییدکننده‌ی نظریه را بی بررسی موشکافانه می‌پذیرند و نتیجه‌های مخالف نظریه را با دقت بسیار بررسی می‌کنند تا ببینند مبادا خطایی در آزمایش رخ داده باشد.
طبیعتا گفتن این که رئیس محترم قوه‌ی قضائیه دچار سوگیری شناختی است و در جاهایی (مثلا بعضی فعالیت‌های رسانه‌ای) در پیش‌گیری از وقوع جرم نگاهی موشکاف‌تر دارد و در موردی مانند تشویق به پرهیز از واکسیناسیون نگاهی سهل‌گیرتر، می‌تواند دور از حزم و حتی انصاف باشد. اما طرح آن به عنوان احتمالی قابل بررسی را می‌توان با حسن نیت مصداقی از «انتقاد سازنده» دانست.