«فرهنگ عامیانه مردم ایران»؛ جهانگیر هدایت؛ چشمه همه‌ی پژوهش‌های علمیِ صادق هدایت در باب فرهنگ عامیانه در قالب یک کتاب!

هوشیار مجتبوی،   3960715208

یکی از مهم‌ترین قلمروهای فعالیت صادق هدایت، فرهنگ عامیانه و ادبیات فلکلر ایرانی است. صادق هدایت را باید در این زمینه از پیشروان و یکی از نخستین نویسندگانی دانست که به طور علمی پژوهش‌های پراهمیتی انجام داده است.

«فرهنگ عامیانه مردم ایران»

گردآورنده: جهانگیر هدایت

ناشر: چشمه، چاپ هفتم 1395

431 صفحه، 30 هزار تومان


****

یکی از مهم‌ترین قلمروهای فعالیت صادق هدایت، فرهنگ عامیانه و ادبیات فلکلر ایرانی است. صادق هدایت را باید در این زمینه از پیشروان و یکی از نخستین نویسندگانی دانست که به طور علمی پژوهش‌های پراهمیتی انجام داده است. در کتاب «فرهنگ عامیانه مردم ایران» جهانگیر هدایت، برادرزاده صادق هدایت این پژوهش‌ها را گردآوری و نشر چشمه در قالب یک کتاب روانه بازار کتاب کرده است.

در این کتاب علاوه بر انتشار متن کامل «نیرنگستان» و «اوسانه» آثار تحقیقی و البته منتشر نشده صادق هدایت نیز منتشر شده است. به این ترتیب مخاطب در این کتاب مطالبی بدین شرح می‌خواند: «نیرنگستان»، «اوسانه»، ترانه‌های عامیانه، متل‌های فارسی، فلکلر یا فرهنگ توده، طرح کلی برای کاوش فلکلر یک منطقه و آثاری که برای اولین بار منتشر شده‌اند با عناوین: قصه‌ها و افسانه‌ها، ترانه‌ها، امثال و اصطلاحات محلی، تحقیقات و نامه‌ها. اما در باب ترانه‌ها و تصانیف موجود در این کتاب 34 مورد به ترتیب حروف الفبا فهرست شده‌اند که بعضا متن ترجمه آن‌ها هم ضمیمه شده است. آن قسمت از ترانه‌ها که به همراه نت موسیقی بوده است توسط کیوان ساکت، نوازنده تار بررسی و تنظیم شده است. کیوان ساکت در این باره نوشته است: «چنان کردیم که فقط به جهت یاد شادروان صادق هدایت و تلاش وی در راه جمع آوری و احیای موسیقی و ترانه‌های روستایی، این آهنگ‌ها را به خط خوش نوشته و فقط اشتباهات فاحش از قبیل علایم سلاح سرکلید و نظایر آن‌ها را اصلاح کردیم. برخی از شعرها را به طریق آوانویسی با الفبای لاتین در زیر نت‌ها نوشتیم و در بقیه که هجاهای کلام و موسیقی با هم کاملا تطبیق نمی‌کردند و نگارنده‌ی اول فقط استخوان‌بندی (استراکتور) ترانه را به خط نت نوشته است به نوشتن کلام به الفبای فارسی بسنده کردیم.»

صادق هدایت شخصیت جامع الاطرافی است. او در وهله‌ی اول نویسنده‌ای توانا و تراز اول است، هنرمندی است هنرشناس، پژوهشگر است و مترجم آثار ادبی. از طرفی برگردان او از متون پهلوی‌ای نظیر گجسته ابالیش،  گزارش گمان‌شکن، یادگار جاماسب، کارنامه اردشیر بابکان، زند وهومن یسن یا شاه بهرام ورجاوند از ترجمه‌های ارزنده او در کارنامه کاری‌اش به حساب می‌آید. این ترجمه‌ها در شناخت او از سنت فارسی تاثیر شگرفتی داشته است. به عبارت بهتر وجوه مختلف کار علمی هدایت او را نسبت به امر «سنت» آگاه و در عین حال تا حدود زیادی مسلط کرده است. هر چند در این میان همیشه پیش فرض‌هایش نسبت به اموری که مورد مطالعه قرار می‌داده، نقش مهمی داشتند. صادق هدایت به شدت از خرافه پرستی ایرانیان بیزار بود. یکی از پیش فرض‌های او در تحقیقاتش در تقابل با مذهب و مسئله خرافه پرستی بوده است.
 
اما هدایت به بخش عمده‌ای از سنت‌های شفاهی ما نیز به دیده‌ای ایجابی نگریسته است. خود او در این باره نوشته است: «همین ترانه‌های عامیانه که به نظر مسخره آمیز نگاه می‌کنیم، در صورتی که هنوز ورد زبان‌ها است، که خودمان در بچگی خوانده‌ایم و حالا هم دوست داریم که بشنویم – هرگاه زیادی و بی خود بود تاکنون از بین رفته بود. پس نکته‌ای هست که از آن‌ها نگهداری کرده...» 

هدایت در دیباچه نیرنگستان نوشته است: « ولی نباید فراموش کرد که دسته‌ای از آداب و رسوم ایرانی خوب و پسندیده است بلکه از یادگارهای روزهای پرافتخار ایران است مانند جشن مهرگان، جشن نوروز، جشن سده، چهارشنبه سوری غیره … که زنده کردن و نگاهداری آن‌ها از وظایف مهم ملی به‌شمار می‌آید و برای آن باید مقام جداگانه‌ای قایل شد. مثلا آتش‌افروزی در زمان قدیم مانند یک «کارناوال» وجود داشته، چنانچه امروزه هم در نزد اروپاییان مرسوم و طرف توجه است. آداب عقد، عروسی، شادی، تمیزی و یا افکار بی زیان خنده آور و افسانه‌های قشنگ ادبی به طور کلی تأثیر خوبی در زندگی دارد و همین قدمت ملتی را نشان می‌دهد که زیاد پیر شده، زیاد فکر کرده و زیاد افکار شاعرانه داشته‌است.»

صادق هدایت همیشه در نگاه مردم ایران و همین طور جامعه ادبی شخصیتی است با هاله‌ای بزرگ از حواشی در پیرامون زندگی وآثارش. به او و آثارش اغلب از دو بُعد و زاویه‌ی دید نگاه شده است: در تاویل‌ها و تفاسیرِ آثار او، یا شخصیتی اسطوره‌ای و نابغه از او ساخته‌ایم، یا به کل آراء و عقایدش را طرد کرده‌ایم. اما فارغ از این نگاهِ مطلقا سلبی و ایجابی که از او کاراکتری قدسی یا مطرود ساخته است، می‌توان آثار او را به طور معقولانه‌تری بررسی کرد. با این که صادق هدایت در افواه و فرهنگ  مردمی شخصیتی سیاه بین با فرجامی وحشتناک شناخته می‌شود و متعاقب آن، او را همیشه نویسنده‌ای در پس زمینه‌ای تیره تصور کردیم، اما از نوشته‌های او در باب سنت ایرانی پیداست که هدایت شیفته‌ی فرهنگ شادی و خوشی در ایران باستان بوده است. اگر مسائل اجتماعی، اقتصادی و همین طور سیاسیِ زمانه‌ی هدایت را در نظر بگیریم شاید برای افسردگی او تا حدودی شأنیت قائل شویم. از طرفی پژوهش‌های علمی صادق هدایت در زمینه فرهنگ عامیانه معمولا به دلیل پندار ما از شخصیت هدایت کمتر مورد توجه قرار گرفته است و آثار او در این زمینه را نشأت گرفته از عداوت و باورهای کین ورزانه‌ی شخصی او دانسته‌ایم. اما واقعیت این است که صادق هدایت بخشی از عمر خود را صرف همین پژوهش‌ها کرده و اتفاقا نگاهی علمی با ویژگی‌های جامعه شناختی نسبت به این مسائل داشته است.

باورهای شخصی هدایت در تحقیقات او در زمینه‌ی فرهنگ عامیانه قطعا تاثیر گذار بوده است، اما این به این معنا نیست که او در این پژوهش‌ها سراسر در بند اعتقاداتش بوده باشد. صادق هدایت به واسطه فعالیتش در چند مجله‌ی معروف زمانه و همین طور آشنایی با بسیاری از روشنفکران و پژوهشگران هم نسلش، در زمان نگارش آثارش در حوزه فرهنگ عامیانه به آرشیو منحصر به فردی دست یافته بود و توانسته بود مجموعه‌ی گرانبهایی از سراسر ایران دریافت کند. از طرفی دانش هدایت در زمینه‌ی زبان فرانسوی و همین طور زبان پهلوی، او را از مطالعات تراز اول شرق شناسان و همین طور اندیشه‌های مستور در متون کهن پهلوی آگاه کرده بود.

بخش عمده‌ای از دستاورد صادق هدایت (1330-1281) در طول قریب به  سه دهه از زندگی علمی-ادبی‌اش مربوط به پژوهش‌های او در قلمروی فرهنگ عامیانه است. کتاب «فرهنگ عامیانه مردم ایران» به گردآوری جهانگیر هدایت این فرصت مناسب را برای ما به وجود آورده است، تا تحقیقاتی را که هدایت سال‌ها روی آن‌ها وقت گذاشته است،در قالب یک کتاب در دست داشته باشیم.