منظم، جدی، سختگیر، آگاه به مباحث روز و دیپلمات، اولین صفاتی است که در تعریف از اردکانیان توسط طیف وسیع آشنایان از دانشجویان سابق دانشگاه شریف تا همکارانش در وزارت نیرو بیان میشود. حضور منظم در دانشکده عمران دانشگاه صنعتی شریف در روزهای پر مشغله معاونت آب و به نقد کشیدن برنامههای آبی در کنار پذیرش نظرات منتقدان از ویژگیهای او است.
او در دوران پسا معاونت بر خلاف بسیاری از اسلاف خود، گوشه نشینی نکرد بلکه مسیر علمی خود را طی نمود و با پشتکار فراوان بر اساس توانمندیهای خود و نه روابط، به عنوان مدیر مؤسسه دفتر دهه بینالمللی آب سازمان ملل انتخاب شد. دستاورد یک دهه فعالیت در این کرسی چشمگیر بود؛ به نحوی که با همکاری نهادهای بینالمللی مختلف آبی و محیط زیستی موفق به تعریف و انجام 175 پروژه ظرفیت سازی، عمدتاً در مناطق در حال توسعه دنیا شده است. موفقیت در اجرای اینگونه پروژهها موجب شد تا معاون دبیرکل سازمان ملل ماموریت راهاندازی انستیتوی جدید دانشگاه سازمان ملل در زمینه مدیریت یکپارچه منابع محیط زیستی (آب، خاک، پسماند) را به او محول کند.
اشراف کامل اردکانیان بر چالشها، نقاط قوت و ضعف نهادها و زیرساختهای آبی کشور و کسب تجربه بینظیر در نهادهای بینالمللی موجب شده است تا اردکانیان یک گزینه بیرقیب در برهوت عرصه آب باشد.
وزارت نیرو در سالیان گذشته با طیف گستردهای از چالشها روبرو شده است. عدم توجه به ریشههای این چالشها موجب گردید با گذشت زمان شدت آنها افزایش یابد. این چالشها عمدتاً یا ناشی از عوامل داخلی بخش آب هستند یا تحت تاثیر عوامل خارجی آن قرار دارند. توزیع زمانی و مکانی نامناسب بارشها، وقوع خشکسالیهای شدید، نادرست بودن مصرف آب در بخشهای مختلف به خصوص در بخش کشاورزی و راندمان پایین، افت شدید سطح آب زیرزمینی و آلودگی گسترده آبهای سطحی از جمله مهمترین چالشهای عوامل داخلی ذکر میشود. عواملی از قبیل رشد جمعیت، فقدان و عدم انجام توسعه منطقهای بر اساس مطالعات آمایش سرزمینی، مشکلات تامین مالی پروژهها، جزو عوامل خارجی به حساب میآیند. تفکر سازهای و توجه به توسعه نقطهای و محلی در طول سالیان گذشته، موجب توسعهای ناپایدار و ناموجه گردیده که در بسیاری از مواقع اثرات بسیار سنگینی بر جوامع محلی گذاشته است. این چالشها در کنار چالشهای ناشی از تغییرات اقلیمی، موجب افزایش مصرف آب، انرژی، شدت یافتن حالتهای حدی هیدرولوژیکی (سیلاب و خشکسالی) و غیره شده است. نتایج پژوهشهای مختلف نشان می دهد، راهبردهای مدیریت متداول، اغلب متناقض بوده و دیگر پاسخگوی شرایط کنونی نیستند و نیاز به نهادها و راهکارهای جدید گریز ناپذیر است. درنتیجه اتخاذ رویکردی بهمپیوسته مورد تاکید قرار گرفته است.
بررسی سوابق دهه گذشته اردکانیان نشان میدهد، دغدغه اصلی او در این سالها تحقیق پیرامون پارادایمهای جدید توسعه و ابزارهای علمی و دانشی نوین برای پیاده سازی ایده توسعه پایدار بوده است. یکی از آنها رویکرد «همبست»(NEXUS) منابع و بخشهای مختلف توسعه است. «همبست» یکی از ایدههای جدید جهانی در راستای درک بهتر از پتانسیلها و شناسایی برنامههای اجرایی سودمند است که در آن حوزههای مختلف منابع و توسعه و ارتباطات داخلی بین مولفهها نظیر آب، غذا، انرژی، کاربری اراضی و ضایعات مورد توجه قرار میگیرد. در این رویکرد، یک مدیر یا متخصص نباید به منابع مختلف و یا حوزههای توسعهای به صورت مجزا و بخشی نگاه کند. بخش آب نمی تواند بدون در نظر گرفتن دیگر بخش های توسعه ای نظیر انرژی، غذا و دیگر منابع محیط زیستی خود را تحلیل یا اداره نماید.
ارتباط آب و اقتصاد سبز و توسعه ظرفیتها، مدلهای تصمیمگیری چند معیاره، تمرکز مجدد پیرامون نحوه طراحی های زیرساختها، استفاده ایمن از فاضلاب در بخش کشاورزی، چرخه آب، استفاده مجدد از فاضلاب، تصفیه و بازچرخانی آن، شکاف بین دانش و سیاستگذاری در حکمرانی محیط زیست، اثر تغییر اقلیم بر میراث جهانی و منابع محیط زیستی از مهمترین کلید واژه ها و حوزه های دانشی هستند که او را در سالیان گذشته به خود مشغول کرده است.
به نظر میرسد، اردکانیان بر ابزارهای نوین مدیریتی منابع محیط زیستی، آب و انرژی که پیشنیازهای یک وزیر نیرو آگاه و توانمند است، تسلط یافته و میتواند با بکارگیری خردمندان و فرهیختهگان بخش آب و برق کشور با تدوین استراتژی، برنامههای موثر را طرح ریزی و به اجرا برساند.
حال باید صبر کرد و دید که آیا گزینه جدید برای تصدی وزارت نیرو میتواند در عرصه آب و برق کشور بر چالشهای بزرگ غلبه نماید.