قومیت، ملاک وحدت یا عامل تفرقه

حمید مقیمی، گروه تعاملی الف،   3960628101 ۵ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۱ تکراری یا غیرقابل انتشار
قومیت، ملاک وحدت یا عامل تفرقه

در هر کشوری بسته به تاریخ و وسعت، اقوام مختلفی زندگی می کنند، لهجه ها و زبان ها محلی، لباس و غذا و فرهنگ های مختلف عاملی می شوند تا به کلیت جامعه غنا، رنگ و معنایی برتر ببخشند. در ابعاد جهانی هم عالمان و فرهیختگان و دانشمندان نه تنها برای کوچه و محله و شهر خود بلکه برای جامعه انسانی تلاش می کنند. پژوهشی که در یک گوشه دنیا انجام می شود در نهایت به دارویی ختم می شود که در گوشه دیگر آلام بیماری را کاهش می دهد. در ابعاد اقتصادی هم دنیا به این نتیجه رسیده که گاهی هر قطعه از یک خودرو با توجه به مزیت های محلی، در یک محل و گاهی یک کشور ساخته شود تا در نهایت محصولی با قیمت رقابتی به بازار عرضه شود.

در این دنیای پر تکاپو که عملا فناوری های نوین مثل اینترنت و ماهواره، پزشکی و مهندسی و محیط زیست مرزهای جغرافیایی را درنوردیده اند و در دنیایی که تبعیض نژادی و قومی یکی از ضد ارزش های آن تلقی شده و شعار برابری انسان ها و فرصت ها سرداده می شود، شنیدن تصمیم برای همه پرسی کردستان عراق، جای شگفتی دارد. چرا تبعیض نژادی ضد ارزش است؟ آیا به خاطر این نیست که یک فرد صرفا به خاطر تعلق وی به یک نژاد خاص از حقوق خود محروم می شود؟ حال چگونه است که وقتی نژادی یا قومی خود را از دیگران جدا بداند و بخواهد برمبنای آن برای خود حکومت و دولت درست کند، باید طبیعی و قانونی شمرده شود؟ آیا تبعیض نژادی و حکومت قومیتی دو روی یک سکه نیستند؟ آیا آنقدر به عقب برگشته ایم که ما فکر کنیم اگر وزیر و وکیل و رئیس جمهور از قوم خودمان نباشد حتما به ما ظلم خواهند کرد و برعکس اگر هم کیش ما بود دلسوز ما می شود؟

فارغ از این که همه پرسی کردستان عراق از نظر سیاسی درست هست یا خیر و این که نتیجه چه می شود، کدام منطقی می تواند مرزبندی به علت تعلق به یک قومیت را توجیه کند؟ آیا کرد بودن معنی متفاوتی از اقوام دیگر می دهد؟ آیا این تفکر در خود نوعی نژادپرستی پنهان را به همراه ندارد؟ چند دهه قبل هند و پاکستان از هم جدا شدند، آن هم صرفا به خاطر تفاوت مذهبی، حالا هم انرژی زیادی از آن ها صرف مسابقه تسلیحاتی شده و موضوع کشمیر همچنان بین آن ها باقی مانده است، همین روزها خبر از کشتار مسلمانان میانمار می رسد که تنها جرم ایشان مسلمان بودن آن ها است؟ آیا چنین روش هایی برای انسان امروزی قابل پذیرش است؟ اگر نیست، چرا باید گروهی قومیت را بهانه جدایی قرار دهند؟ آیا دولت مرکزی عراق در همه استان های خود همه شرایط رفاهی را فراهم کرده و فقط کردستان مستثنی شده یا اگر مشکلی هست صرفا با دور خود خط کشیدن حل می شود؟

هم اینک در شهرهای بزرگ دنیا از جمله تهران، اقوام و ادیان مختلف حضور دارند، کلیسا و کنیسه و مسجد هست، کسی از مغازه دار، از پزشک و مهندس، از نجار و نقاش و معلم نمی پرسد که شما از کدام شهر هستید؟ در یک آپارتمان یا مجموعه مسکونی یا در بین اساتید یک دانشگاه یا معلمان یک مدرسه، اقوام مختلف حضور دارند، همه هم هدفشان زندگی شرافتمندانه و رسیدن به سعادت و خیرخود، جامعه و آسایش است. آیا یک بلوچ یا یک مازنی یا یک آذری یا لر، چیزی جز این می خواهد؟

در مراکز علمی بزرگ دنیا هم دانشمندانی از کشورهای مختلف جمع شده و محصول نهایی آن ها به جامعه بشری عرضه می شود. تصور این که گفته شود ما نتایج علمی خود را به فلان کشور یا قوم نمی دهیم همان قدر می تواند ناپسند باشد که یک قوم خود را از دیگر انسان ها جدا بداند و تصور کنند اقوام دیگر لابد خیر آن ها را نمی خواهند و تنها راه آن ها برای رفاه قومیت گرایی است. البته بی تردید این نوع تفکرات نگاه مردم نیست، مردمی صمیمی و مهربان کرد خود را جدای از دیگران نمی دانند و در رنج و شادی همه هموطنان و بلکه انسان ها شریک و سهیم هستند، بلکه دامن زدن به اختلافات قومی و دینی صرفا خواست کسانی است که می خواهند با تهییج احساسات و وعده های بی محتوا و خالی از واقعیت، به مقصود خودشان که حکومت و حکمرانی است برسند و گرنه کدام کرد یا عربی است که خود را انسانی برتر از دیگری بداند؟ اگر مسلمان هستیم که خداوند در قرآن فرموده است: يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ. ملاک تقواست نه قومیت و نه نژاد.