غیرقابل اعتماد مثل اصلاح‌طلبان رادیکال

  4041006026 ۱۴ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۸ تکراری یا غیرقابل انتشار

 بعد از پخش یک مستند از شبکه بی‌بی‌سی فارسی که در آن یک بازیگر سابق نمایش خانگی ایده‌‌های  شکست خورده در ۱۴۰۱ را بازتولید می‌کند، جناح رادیکال اصلاح‌طلبان ریاکارانه به استقبال این مستند رفت.

به گزارش الف، روزنامه فرهیختگان نوشت: آن‌ها از زمان شکل‌گیری دولت در کمیته‌‌های تعیین مسئولیت عضو بودند و اکنون نیز نمایندگان‌شان حضور پررنگی در کرسی‌‌های سیاسی دولت و کرسی‌‌های اقتصادی شرکت‌‌های دولتی دارند به خیال مرزبندی با دولت، گام در حمایت از پروژه‌‌های رسانه‌ای ضد ایرانی برداشته و برای این مستند کف و سوت می‌زنند. 

 با وجود چنین مواجهه‌ای طبیعی است که این جریان هم در ساختار حکمرانی و هم در فضای اجتماعی به ریاکاری شناخته شود. ترانه علیدوستی که عمده شهرتش را مدیون بازی به عنوان نقش اول فیلم شهرزاد یا همان پروژه پولشویی منابع حاصل از اختلاس در صندوق ذخیره فرهنگیان است در این مستند ساخته‌شده توسط بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید سینما در چندسالی که او خانه‌نشین بوده خروجی مردم‌پسندی نداشته و هنرمندان باید سینما را تا زمانی که شرایط مطابق سلیقه علیدوستی شود، تعطیل کنند. او در این مستند ایده‌‌های شکست‌خورده 1401 را تکرار کرده و بدون خلاقیتی در پروژه براندازی تعطیلی هنر و سینما را مطالبه می‌کند. عجیب‌تر از نسخه‌‌های تکراری اپوزیسیون برای براندازی همراهی جناح رادیکال اصلاح‌طلبان با این پروژه است؛ جناحی که از سویی با رویکردی تمامیت‌خواهانه به‌دنبال تصدی حداکثری صندلی‌‌های دولت بوده و از سوی دیگر خود را شریک براندازی نشان می‌دهد تا به طور مطلق با دولتی که در روی کار آمدن آن نقش ایفا کرده، مرزبندی کرده باشد و پاسخی به مطالبات معیشتی این روز‌های مردم ندهد. 

سیاه بازی با خط سفید


سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و از اعضای شورای مرکزی حزب منحل شده «جبهه مشارکت» طی توییتی هشتگ «زن، زندگی، آزادی» را منتشر کرده و نوشته است: «به احترام ترانه علیدوستی و مقاومتش و همه رنج‌‌هایی که برای ایستادگی در مسیر باور‌هایش کشیده است.» او البته طی توییتی دیگر به آمار بازدید‌های مستند بی‌بی‌سی در یوتیوب و اینستاگرام اشاره کرده و این آمار را ابزاری برای کنایه‌زدن به حاکمیت کرده است. فارغ از اینکه آمار مورد ادعای او در مورد بازدید چند ده میلیونی در اینستاگرام و تلگرام غیر مستند است؛ اما همین ادعا نشان می‌دهد  اعضای رادیکال اصلاح‌طلب موضع خود را بر مبنای امواج تبلیغاتی و رسانه‌ای به راه افتاده تنظیم می‌کنند تا در مواجهه با افکار عمومی هیچ هزینه‌ای نداده باشند. اما این همسویی با موج واقعیت سیاسی اصلاح‌طلبان رادیکال که هم‌طیفان و نزدیکانشان در ساختار دولت منفعت اقتصادی می‌برند، در تناقض است. منفعت‌جویی این جریان از دولت روی کار آمده و هم‌زمان تلاش برای مرزبندی با کاستی‌‌های آن باعث می‌شود هیچ جای اعتمادی به رادیکالیسم ریاکاران باقی نماند. حسین دهباشی، مستندساز، همراهی اصلاح‌طلبان رادیکال با براندازان را به کنایه ناشی از «اصلاح‌طلب اصیل» بودن آن‌‌ها دانسته و در واکنش به مطلب شریعتی نوشته: «تنها یک اصلاح‌طلب اصیل می‌تواند با سیم‌کارت سفید به یاد زن، زندگی، آزادی بنویسد.»


براندازان سهم‌خواه


در روز‌های پس از پیروزی پزشکیان در انتخابات ریاست‌جمهوری شورایی تحت عنوان «شورای راهبردی انتقال قدرت» توسط ظریف برای تعیین تکلیف کرسی‌‌های مدیریتی دولت تشکیل شد. آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات در واکنش به حواشی پیش آمده در مورد این شورا در صفحه شخصی خود در ایکس، دخالت در انتخاب اعضای کابینه را رد کرده و نوشته: «جبهه اصلاحات ایران بنای دخالت در تصمیم‌گیری دکتر پزشکیان را نداشته و نخواهد داشت.» این ادعا بلافاصله توسط شخصیت‌‌های مختلف حاضر در شورا رد شد. علی‌اصغر شفیعیان از چهره‌‌های نزدیک به پزشکیان نیز در توییتی پاسخ داد که«جبهه اصلاحات در همه کمیته‌‌های 5‌گانه عضو دارد.» علاوه‌براین مطابق صوتی که از یک جلسه جبهه اصلاحات منتشر شد، علی نیکجو، عضو «انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران» در اظهاراتی که رنگ‌وبوی سهم‌خواهی داشت خطاب به آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات خواهان قرارگیری برخی چهره‌‌های رادیکال در شورای راهبردی شده بود. آذر منصوری نیز پاسخ داده بود که او این مطالبات را از طریق محمد خاتمی به پزشکیان منتقل کرده است. 


 علی‌رغم این تلاش‌‌ها جبهه اصلاحات به دنبال این است تا نسبت خود با دولت و سهمی را که از دولت به دست آورده است، انکار کند. در همین راستا منصوری در هر فرصتی تلاش دارد خود و هم‌جناحی‌‌هایش را در تقابل با دولت و حاکمیت نشان دهد. در مواجهه با مستند منتشرشده توسط بی‌بی‌سی نیز منصوری رویکردی مشابه درپیش گرفته و با دفاع از صحبت‌‌های براندازانه ترانه علیدوستی خود را «هم‌دل» با او دانسته و روایت این بازیگر پیوسته به اپوزیسیون را «شجاعانه» توصیف می‌کند. منصوری همچنین با ادعای همراهی گسترده افکار عمومی، این صحبت‌‌ها را بیدارکننده توصیف می‌کند. اینکه یک فعال سیاسی هم‌زمان با سهم‌خواهی از دولت خود را مخالف حاکمیت نشان‌داده و با اظهاراتی که دعوت به خیابان‌کشی هستند همدلی کند، رفتاری ریاکارانه را آشکار می‌سازد که منصوری اعتراف می‌کند برای همراهی با موج تبلیغاتی شکل‌گرفته آن را درپیش گرفته است. منصوری البته نام این جوسازی رسانه‌ای توسط بی‌بی‌سی را «همراهی گسترده افکار عمومی» گذاشته است. 

نجابت منتقدان و خنجر حامیان 


اگر حاکمیت این قدر بد و غیرقابل اصلاح است که دبیرکل یک جریان سیاسی حاضر می‌شود برای تقابل با آن با اپوزیسیون، ابراز همدلی کند باید این سؤال را نیز پاسخ دهد که چرا در دل چنین ساختاری به دنبال سهم‌خواهی از قدرت است؟ اگر وضعیت ساختار به نقطه‌ای غیرقابل بازگشت و شایسته براندازی رسیده، پس چهره‌‌های اصلاح‌طلبی که به این حد از تقابل رسیده باید پیش‌قدم شده و عضویت در هیئت‌مدیره شرکت‌‌های دولتی که حقوق نجومی و رانت‌‌های اقتصادی را برایشان مهیا می‌کند، کنار بگذارند و کنش منفعت‌طلبانه در ساختار نیز انجام ندهند. اینکه این گروه تن به این اقدام نمی‌دهند یعنی پروژه براندازی که اصلاح‌طلبان برای گسترده نشان دادن آن به میزان بازدید مستند علیدوستی در یوتیوب استناد می‌کنند چنان نیست که آن‌ها حاضر شوند منافع اقتصادی و سیاسی خود را قربانی کنند. کسی نمی‌تواند منکر شود که این روز‌ها مردم با مشکلات مهم‌تری تحت تأثیر افزایش قیمت ارز و طلا دست و پنجه نرم می‌کنند و دولت نیز با چالش‌‌های مهمی در حوزه تأمین انرژی مواجه است، اما جناح رادیکال اصلاح‌طلبان به جای قرارگیری در موقعیت پاسخگویی نسبت به وضع موجود به دنبال انحراف افکار عمومی به سمت مطالبات تاریخ مصرف گذشته است. این طیف که پیش از این با حمایت از حسن روحانی در انتخابات و سپس مرزبندی با ناکارآمدی‌‌های دولت او، بازی منفعت‌طلبی و ریاکاری را تمرین کرده اکنون همین راهبرد را در مقابل دولت پزشکیان نیز درپیش گرفته ‌است. در شرایطی که منتقدان دولت با هدف تأمین منافع ملی راهبرد کمک به دولت را درپیش گرفته‌اند، اصلاح‌طلبان رادیکال مسیر تقابل حداکثری با دولت را سریع‌تر از هر رقیبی طی کرده و در سنگر براندازی می‌نشینند تا به هر قیمتی شده از دادن هزینه سیاسی و اجتماعی عملکرد دولتی که از بطن اصلاح‌طلبی برخاسته، مصون بمانند. در چنین فضایی طبیعی است که ساختار حکمرانی نیز نسبت به این رفتار دوگانه بی‌اعتماد شده و این مطالبه در مقابل دولت قرار گیرد که نسبت خود با یک جریان حل شده در پروژه تبلیغاتی ضد ایرانی را مشخص کند.