طرح چنین اظهاراتی که با واقعیت صحنه همخوانی نداشته و ایران را طالب مذاکره نشان میدهد صرفاً پازل روایت ترامپ مبنی بر تمایل ایران به توافق مطلوب او را تکمیل کرده و میتواند قبل از هر مذاکرهای تفسیرهایی از تمایل به امتیازدهی ایجاد کند.
پزشکیان: زیر بار ذلت و تجزیه ایران نمیرویم
رئیسجمهور در دیدار با سران احزاب و فعالان سیاسی که شامگاه چهارشنبه برگزار شد با موضعی قاطع در برابر فشارهای آمریکا برای مذاکره، تأکید کرد که ایران پیشتر آماده توافق عادلانه بوده؛ اما طرف مقابل با اقدامات خصمانه از جمله جنگ مانع شده است.
او در پاسخ به برخی پیشنهادها که زیر پوشش رفع تحریمها، عملاً پذیرش محدودیتهای تحمیلی بر توان دفاعی کشور را توصیه میکردند، اظهار داشت: «آمریکاییها اکنون شرایطی ذلتبار برای از سرگیری مذاکرات مطرح میکنند که پذیرش آن ممکن نیست؛ ما زیر بار ذلت نمیرویم و اجازه نمیدهیم ایران به کشوری ضعیف و تکهپاره تبدیل شود.»
پزشکیان صراحتاً اعلام کرد که هیچ توافقی را که به قیمت از دست دادن «تواناییهای هستهای، موشکی و منطقهای ایران» تمام شود، قبول نخواهد کرد. این پیشنهادات یکطرفه پیش از این با واکنش قاطع مقامات مختلف از جمله رئیس مجلس و دبیر شورای عالی امنیت ملی همراه شد و آنها تأکید کردند ایران حاضر به پذیرش شرایطی نیست که در دل خود خلع سلاح ایران را هدف قرار داده است.
روحانی از خواب پسا برجامی 94 بیدار نمیشود
درحالیکه پزشکیان با صراحت از عدم پذیرش شرایط تحقیرآمیز مورد مطالبه آمریکا سخن گفت، اظهارات اخیر حسن روحانی، رئیسجمهور پیشین در تضاد آشکار با واقعیات صحنه قرار دارد. روحانی در جلسهای با مدیران سابق دولت خود بنبست در سیاست خارجی را غیرقابل قبول دانسته و به تجربیات دوره ریاستجمهوریاش اشاره کرده است. او مدعی شد که در زمان باراک اوباما، علاوه بر مسئله هستهای، به رئیسجمهور آمریکا قول داده بود که پس از اجرای برجام، به سراغ دو موضوع دیگر نیز بروند و در آن زمینهها به توافق برسند.
دو موضوع دیگری که روحانی به آن اشاره میکند همان مسائل موشکی و منطقهایاند که روحانی در دوران خود با عنوان برجام ۲ و برجام ۳ از آنها یاد میکرد. این رویکرد به معنای پذیرش گامبهگام مطالبات آمریکا بود که نهایتاً به محدود کردن توان دفاعی ایران منجر میشد.
آمریکا با پیششرطهای جدیدش برای توافق، یک هدف را بیشتر دنبال نمیکند و آن برداشتن سایه تهدید از سر رژیم صهیونیستی و در ادامه حمله به زیرساختهای ایران بدون دریافت واکنشی در خور است. حال روحانی که اتفاقاً در دوران ترامپ اصلیترین دستاوردش از میان برداشته شد، مدعی است که میتوان بنبستشکنی کرد. او شاید این بنبستشکنی را در پذیرش امتیازات یکطرفه به واشنگتن جستوجو میکند.
علیرغم تجربه 10 ساله برجام و آنچه آمریکا و اروپا در این توافق انجام دادند که در نهایت نیز به یک تجاوز نظامی منجر شد، روحانی همچنان به نحوی سخن میگوید که انگار مغزش در یک دهه پیش فریز شده است و درکی از تحولات جاری ندارد. او در حالی با این اظهارات، برخلاف موضع رسمی ایران سخن می گوید که در همین دیدار با مدیران دولتش بر لزوم پرهیز از دوقطبی تأکید کرده است؛ اما در همین دیدار نیز به توصیه خود پایبند نمانده و علیه موضع رسمی رئیسجمهور صحبت میکند. برای پرهیز از دوقطبی، لازم است چهرههای سیاسی از طرح اظهارات غیرضروری که در حیطه اختیاراتشان نیست پرهیز کرده و مدیریت صحنه را به دولت که متصدی امور است، بسپارند. بلند کردن صدای خلاف موضع رسمی کشور بهویژه در سیاست خارجی آنهم توسط کسی که بر پیشانیاش رد داغ نسخهای شکستخورده وجود دارد، نه تنها راهگشا نیست که صرفاً دست مسئولان تصمیمگیر را میبندد.
عراقچی علیه عراقچی
شاید بخشی از اظهارنظرهای عجیب روحانی را بتوان محصول برخی خصوصیاتهای شخصیاش – که جای توضیح بیشتر آن نیست- دانست، اما آنچه را که سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه در گفتوگو با الجزیره گفته را نمیتوان با این توجیهات رفع و رجوع کرد. عراقچی گفته ترامپ شانس بردن «جایزه نوبل صلح» را داشته، اما در مسیر درستی حرکت نکرده و ثمره تلاشش برای جایزه نوبل صلح به «حمله نظامی به ایران» ختم شده است. او شکست تلاشها برای شکلدادن به یک میز مذاکره در زمان سفر به نیویورک را حاصل تفکرات زیادهخواهانه و تأثیر لابیهای مختلف دانسته است. در آن ایام، ایران پذیرفته بود که در قالب 1+5 با طرف آمریکایی پای میز مذاکره بنشیند، اما استیو ویتکاف، نماینده آمریکا از حضور در این جلسه استنکاف ورزید و برای حضور در نشست هم پیششرط بزرگی چون پذیرش تحویل تمامی مواد غنیشده 60 درصد را تعیین کرده بود. با این حال عراقچی مجدداً تأکید کرده است «به اعتقاد من رئیسجمهور آمریکا این شانس را داشت اگر که به شکل دیگری عمل میکرد یا شاید هم هنوز دیر نشده باشد.»
این اظهارات عراقچی بعد از تحمیل یک جنگ 12 روزه به ایران و به شهادت رساندن بیش از هزار نفر از هموطنانمان توسط اسرائیل و آمریکا، عبارتی به خطا و غیرقابل پذیرش است. چگونه وزیر خارجه ایران میتواند عامل اصلی به شهادت رسیدن هزار ایرانی را دارای شانس کسب جایزه نوبل صلح بداند؟ از سوی دیگر اگر وزیر خارجه این صحبتها را به امید شکلدادن به میز مذاکره انجام داده است، با این عبارات پالس ضعف ارسال کرده و موضع خودش در هرگونه مذاکره احتمالی که امید به شکلدادن آن دارد را تضعیف کرده است. مطالبات آمریکا مبنی بر کاهش برد موشکی و خلع سلاح منطقهای بهقدری غیرمنطقی است که رئیسجمهور نیز صریحاً بر عدم پذیرش آن تأکید میکند. صحبتهای عراقچی از این جنبه با رویکرد پزشکیان که شرایط تحقیرآمیز آمریکا را غیرقابلپذیرش دانسته بود، در تناقض است.
عراقچی پیشازاین چندین مرتبه تأکید کرده است که آمریکا نمیتواند آنچه در میدان جنگ به دست نیاورده را در میز مذاکره به ایران تحمیل کند. از این جنبه صحبتهای او مبنی بر مطالبه شکلگیری میز مذاکره آنهم در شرایطی که طرف آمریکایی همچنان بر شرایط غیرقابلپذیرش خود تأکید میورزد، با گفته قبلی خودش نیز در تناقض است. حتی اگر فرض کنیم شرایط مذاکره تغییر کرده باشد، این نوع سخن گفتن خطاب به ترامپ و قائل شدن شانس دریافت جایزه نوبل صلح برای او، ارسال پالس ضعف محسوب شده و موجب میشود طرف مقابل از موضع تحمیلگری خود عقب ننشیند. از این جنبه، این رویکرد در چهارچوب راهبرد اقتداری که عراقچی طی یک سال و نیم گذشته دوران وزارتش درپیش گرفته نیز قابل صورتبندی نبوده و ابهامآفرین است.