به گزارش الف به نقل از thetoptens.com کاربران این سایت به فیلمهای برتر تاریخ رأی دادهاند. لیست ۱۰ فیلم برتر تاریخ در ادامه آورده میشود.
۱. فارست گامپ (Forrest Gump)
فیلم فارست گامپ به کارگردانی رابرت زمکیس که در سال ۱۹۹۴ منتشر شد، با روایت منحصر به فرد و بازیهای دلگرمکنندهاش، به ویژه بازی تام هنکس در نقش اصلی، مخاطبان را مجذوب خود میکند. این فیلم رویدادهای تاریخی را با روایتی تخیلی به شیوهای ترکیب میکند که هم سرگرمی و هم تفسیر اجتماعی تکاندهندهای را ارائه میدهد. فیلمنامه مملو از دیالوگهای نمادین و صحنههای به یاد ماندنی است که از آن زمان وارد فرهنگ لغت شدهاند. علاوه بر این، جلوههای ویژه پیشگامانه، از جمله قرار دادن فارست در تصاویر آرشیوی واقعی، و موسیقی متن نمادین آن، به تبدیل آن به یک تجربه سینمایی فراموشنشدنی کمک میکند.
این داستان یک فرد ساده است که سعی میکند با آنچه دارد بهترین کار را انجام دهد و در دنیایی که بسیار پیچیدهتر و بغرنجتر است، کار درست را انجام دهد. سفر آنها در رشته تاریخ مدرن آمریکا پیچیده شده است.
۲. شوالیه تاریکی (The Dark Knight)
شوالیه تاریکی، ساخته کریستوفر نولان و منتشر شده در سال ۲۰۰۸، از ژانر ابرقهرمانی فراتر میرود و یک درام جنایی پیچیده و هیجانانگیز را ارائه میدهد. بازی هیث لجر در نقش جوکر تحسین گستردهای را برانگیخت و جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را پس از مرگ برای او به ارمغان آورد. طرح پیچیده و معضلات اخلاقی فیلم، عمقی را ارائه میدهد که معمولاً در روایتهای ابرقهرمانی دیده نمیشود. از نظر سینمایی، این فیلم همچنین با فیلمبرداری IMAX و موسیقی متن ضرباندار هانس زیمر، استاندارد جدیدی را تعیین کرد و به جایگاه آن به عنوان یکی از تأثیرگذارترین فیلمهای زمان خود کمک کرد.
بهترین بازی هیث لجر و ظرافت به کار رفته توسط کارگردان بسیار محترم کریستوفر نولان، چیزی را خلق کرده است که به نظر بهترین فیلم تمام دوران است. اگر این فیلم بهترین نباشد، پس فارست گامپ باید بهترین باشد. این فیلم پر از چیزهای بسیار بیشتری از اکشن خام است. این فیلم معانی عمیق، نمادگرایی و دیالوگهای قدرتمندی دارد که مربوط به داستانی است که بیوقفه شما را روی لبه صندلیتان نگه میدارد و باعث میشود وقتی همه چیز تمام شد، التماس کنید که بیشتر بدانید.
۳. پدرخوانده (The Godfather)
فیلم «پدرخوانده» به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا و بر اساس رمانی از ماریو پوزو، یک شاهکار در داستانسرایی، ریتم و شخصیتپردازی است. این فیلم که در سال ۱۹۷۲ پخش شد، استانداردهای جدیدی را برای ژانر درام جنایی تعیین کرد و به بررسی پویایی پیچیده خانواده، قدرت و اخلاق پرداخت. بازیهای مارلون براندو، آل پاچینو و بازیگران نقشهای مکمل، تحسین جهانی را برانگیخته و به نقشهای آنها عمق و اصالت بخشیده است. علاوه بر این، فیلمبرداری و موسیقی متن آن، که با تم بهیادماندنی نینو روتا برجسته شده است، در عرصه سینما به نمادی تبدیل شده است.
این فیلم از بسیاری جهات تأثیر عمیقی داشته و دیدگاه مردم را در مورد فیلمسازی کاملاً تغییر داده است. علاوه بر این، دیالوگهای نمادین متعددی در این فیلم وجود دارد که به بخشی از فرهنگ عامه تبدیل شدهاند. به احتمال ۹۰٪، شما هم این جمله را از کسی شنیدهاید: «به او پیشنهادی میدهم که نتواند رد کند.» علاوه بر این، تقریباً همه از این فیلم خبر دارند و هم عموم مردم و هم منتقدان سینما آن را تحسین میکنند.
خود فیلم فوقالعاده است. این فیلم توسط یکی از بزرگترین کارگردانان، کاپولا، کارگردانی شده و احتمالاً بهترین بازیگران، از جمله براندو، دووال، پاچینو و دیگران را در خود جای داده است.
۴. رستگاری در شاوشنگ (The Shawshank Redemption)
فیلم «رستگاری در شاوشنک» که در سال ۱۹۹۴ به کارگردانی فرانک دارابونت منتشر شد، به خاطر تأثیر عمیق عاطفی و داستانسرایی پیچیدهاش مشهور است. این فیلم که بر اساس رمانی از استیون کینگ ساخته شده، مضامین دوستی، امید و رستگاری را در محدودهی محیط خشن زندان بررسی میکند. تیم رابینز و مورگان فریمن اجراهای قدرتمندی ارائه میدهند که به دلیل عمق و اصالتشان مورد ستایش قرار گرفتهاند. نکته قابل توجه این است که این فیلم به محبوبیت پایداری دست یافته و در پلتفرمهای مختلف تولید شده توسط بینندگان، رتبهبندی بالایی کسب کرده است که گواهی بر جذابیت جهانی و پیام امید آن است.
این فیلم یکی از بزرگترین فیلمهای ساخته شده تا به امروز محسوب میشود. این فیلم بدون موضوعات عشقی، بدون تعقیب و گریز ماشین، بدون نبرد بزرگ، بدون مناظر عالی است؛ اما بهترین داستانی است که در فیلم پیدا خواهید کرد.
۵. جنگ ستارگان: قسمت پنجم – امپراتوری ضربه میزند (Star Wars: Episode V - The Empire Strikes Back)
فیلم «امپراتوری ضربه میزند» که در سال ۱۹۸۰ به عنوان دنباله فیلم پیشگامانه جنگ ستارگان منتشر شد، اسطورهشناسی و شخصیتهای این حماسه را به شیوههای نوآورانهای عمیقتر میکند. این فیلم به کارگردانی اروین کرشنر و نویسندگی لی براکت و لارنس کاسدان، مضامین تاریکتر و روابط پیچیده، به ویژه بین لوک اسکایواکر و دارث ویدر را بررسی میکند. پایان نفسگیر و پیچشهای داستانی آن، همانند موسیقی متن جذاب جان ویلیامز، به نمادی تبدیل شدهاند. تأثیر این فیلم بر ژانر علمی-تخیلی و فرهنگ عامه به طور کلی غیرقابل انکار است.
این فیلم یکی از نمادینترین صحنهها، دیالوگها، فیلمنامهای هوشمندانه، داستانی جذاب و تعامل زیاد شخصیتها را دارد. جلوههای ویژه این فیلم برای زمان خود فوقالعاده بود و به طرز دیوانهواری تعلیقآمیز بود.
پایان آن به آن اندازه که همه انتظار داشتند شاد نبود، اما مطمئناً یک تعلیق داستانی به جا گذاشت. این پایان فقط شما را ناراحت میکند و باعث میشود بخواهید بگویید: «هان سولو چی؟»
۶. ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه (The Lord of the Rings: The Return of the King)
این فیلم فانتزی حماسی به کارگردانی پیتر جکسون که در سال ۲۰۰۳ منتشر شد، سهگانهی ارباب حلقهها را به شیوهای باشکوه و رضایتبخش به پایان رساند. جلوههای بصری، به ویژه کار پیشگامانه روی شخصیت گالوم و سکانسهای نبرد بزرگ، استانداردهای جدیدی را در صنعت سینما تعیین کردند. فراتر از دستاوردهای فنی، عمق احساسی و قوسهای شخصیتی فیلم، پایانی شایسته برای این حماسه فراهم میکند. این فیلم ۱۱ جایزه اسکار دریافت کرد و رکورد بیشترین بردها، از جمله بهترین فیلم، را شکست و برتری انتقادی و سینمایی خود را نشان داد.
تمام تلاشهای دو فیلم قبلی (که آنها هم عالی بودند) به ثمر نشست. تمام مضامین (دوستی، حمایت، غلبه بر موانع، تسلیم نشدن در برابر خواستههای خودخواهانه) به خوبی به تصویر کشیده شده و خارقالعاده هستند! بازیگری خیرهکننده است و با وجود اینکه سال ۲۰۰۳ بوده، جلوههای ویژه از بهترینهایی هستند که تا به امروز دیده شده است! تقریباً هر دیالوگ بینقص است!
۷. داستان عامهپسند یا پالپ فیکشن (Pulp Fiction)
فیلم «داستان عامهپسند» به کارگردانی کوئنتین تارانتینو که در سال ۱۹۹۴ اکران شد، انقلابی در شیوه روایت داستانها بر روی پرده بزرگ سینما ایجاد کرد. این فیلم از طریق روایت غیرخطی خود، چندین خط داستانی را که به شیوههای غیرمنتظرهای به هم میرسند، با هم ترکیب میکند و هنجارهای سنتی داستانسرایی را به چالش میکشد. دیالوگها تیز و شوخطبعانه هستند. بازیهای جان تراولتا، اوما تورمن و ساموئل ال. جکسون هم نمادین و هم جذاب هستند و به تأثیر و جذابیت طولانیمدت فیلم کمک میکنند.
این فیلم بدون شخصیت اصلی واقعی، به بیننده فرصتی میدهد تا با همه شخصیتها ارتباط بیشتری برقرار کند و نه فقط یک یا دو نفر. کارگردانی کوئنتین تارانتینو فوقالعاده است. این یکی از آن فیلمهایی است که تقریباً هر صحنه آن خوب است و همیشه معنای مهمی دارد.
۸. بازگشت به آینده (Back to the Future)
فیلم «بازگشت به آینده» به کارگردانی رابرت زمکیس که در سال ۱۹۸۵ منتشر شد، ترکیبی خلاقانه از کمدی، علمی تخیلی و ماجراجویی است. بازی مایکل جی. فاکس در نقش مارتی مکفلای و بازی کریستوفر لوید در نقش دکتر امت براون به شخصیتهای نمادین سینما تبدیل شدهاند. مفهوم سفر در زمان در این فیلم به شیوهای سرگرمکننده و در عین حال متفکرانه پرداخته شده و ایدههای پیچیده را برای مخاطبان عام قابل فهم میکند. علاوه بر این، موسیقی متن به یاد ماندنی آن توسط آلن سیلوستری و ماشین نمادین دلورین، جایگاه آن را به عنوان یک اثر کلاسیک محبوب که همچنان مخاطبان را مجذوب خود میکند، تثبیت کرده است.
این فیلم قلب شما را به تپش میاندازد و حتی بعد از بارها تماشای آن، مجذوب پایان حماسی آن میشوید.
تمام زمانهای فیلم بدون هیچ اشتباهی با هم هماهنگ هستند. در هر یک از فیلمها، میتوان تأکید کرد که تخیل خالق فیلم عظیم و عالی است. در آن زمان، هیچ کس نمیتوانست تصور کند که اسکیتبوردهای پرنده و چیزهایی از این قبیل وجود داشته باشد (و این هنوز اتفاق نیفتاده است).
۹. جنگ ستارگان: قسمت ۴ – امیدی تازه (Star Wars: Episode IV - A New Hope)
فیلم «امیدی تازه» به کارگردانی جورج لوکاس که در سال ۱۹۷۷ منتشر شد، انقلابی در ژانر علمی تخیلی و جلوههای ویژه در سینما ایجاد کرد. این فیلم، جهانی غنی و پر از شخصیتهای به یاد ماندنی، نبردهای حماسی و روابط پیچیده را به مخاطبان معرفی کرد. موفقیت آن همچنین راه را برای فیلمسازی بلاکباستر و استراتژیهای بازاریابی هموار کرد. موسیقی حماسی جان ویلیامز، که آهنگ «مارش امپراتوری» را به نمایش میگذارد و فوراً قابل تشخیص است، با این فیلم هماهنگ شد و میراث آن را به عنوان یکی از تأثیرگذارترین فیلمهای تاریخ سینما تثبیت کرد.
این فیلم، آغازگر دوران حرفهای اسطورههایی مانند مارک همیل، هریسون فورد و کری فیشر بود.
۱۰. شیرشاه (The Lion King)
«شیر شاه» که در سال ۱۹۹۴ به کارگردانی راجر آلرز و راب مینکاف منتشر شد، یک فیلم موزیکال انیمیشن است که به یک پدیده فرهنگی تبدیل شد. داستانسرایی غنی آن، با الهام از «هملت» شکسپیر، به آن عمق احساسی میبخشد که هم برای کودکان و هم برای بزرگسالان جذاب است. موسیقی متن فیلم، با آهنگهایی از التون جان و تیم رایس، نیز پیشگامانه بود و جوایز متعددی را از آن خود کرد و به بخش جداییناپذیری از موفقیت فیلم تبدیل شد. «شیر شاه» با انیمیشن نفسگیر و شخصیتهای به یاد ماندنیاش، همچنان یک اثر برجسته در تاریخ سینمای انیمیشن است.
این فیلم در بین سه فیلم انیمیشن برتر من و مطمئناً در بین ده فیلم برتر من در تمام دوران قرار دارد. داستانی فوقالعاده که با انیمیشنی رسا روایت میشود و حتی از بقیه آثار رنسانس دیزنی نیز پیشی میگیرد. چهار آهنگ از پنج آهنگ آن فوقالعاده هستند و احتمالاً بهترین موسیقی متن فیلم تمام دوران را دارد. هانس زیمر بازی درجه یک خود را به نمایش گذاشت.