در تاریخ باید ثبت شود که در مذاکرات ایران و غرب چه حرفهایی ردوبدل شد. این چند خط را بخوانید تا اوج مظلومیت جمهوری اسلامی روشن شود.
چند روز پیش با جمعی از مدیران رسانه ها با دکتر لاریجانی دیدار داشتیم. یکی از مدیران رسانه پرسید: «تهِ حرف غربیها برای اینکه اسنپبک را اجرا نکنند چه بود؟» لاریجانی با همان لحن فیلسوفمآبانهاش و کمی طنز گفت: «یک خط؛ میگفتند ۶۰ درصد غنیسازی را بدهید و صلوات بفرستید.» جلسه خندید والسلام.
فردای آنروز عراقچی بیشتر توضیح داد: اروپاییها توقع داشتند همه مواد هستهای را تحویل بدهیم و در مقابل فقط ۳ تا ۶ ماه اسنپبک تمدید شود. و روز بعد قالیباف پرده دیگری برداشت: شرط تمدید ۶ماهه، مذاکره با آمریکا و محدودیت موشکی بود.
حالا این را مقایسه کنید با پیشنهاد طرف ایرانی.
- اولین پیشنهاد عراقچی به مکرون بود. اینکه دیدار با نماینده آمریکا در برابر تضمین عدم حمله، و تعویق ماشه همراه با لغو بخشی از تحریمها. مکرون گفت معقول است اما توجه نکردند.
- دقیقه 90 هم به اروپا پیشنهاد دادیم قطعنامه ۲۲۳۱، در برابر همکاری بیشتر با آژانس تمدید شود که این را هم رد کردند.
- وقتی نتیجه نگرفتیم با چین و روسیه نامهای به سازمان ملل نوشتیم که بازگشت تحریمها مبنای حقوقی ندارد. اینهم هیچ.
- روسیه و چین جداگانه پیشنویس تعویق ۶ماهه تحریم ها را دادند که ما هم استقبال کردیم و اروپا نگذاشت تصویب شود.
- دست آخر عراقچی به گوترش نامه نوشت که هر محدودیت غیرقانونی با پاسخ ایران روبهرو خواهد شد. نامه ای که بعد از چکاندن ماشه بود.
- تلاش دیپلماتیک تحسین برانگیز است و مهمترین دستاوردش اینست که در تاریخ ثبت شود کم نگذاشتیم. ولی طرف غربی-آمریکایی آمده است برای "دیکته تسلیم" و وقتی از مذاکره حرف می زند منظورش همین پیشنهاد های بیشرمانه است.
اینکه رهبرانقلاب غیرت ایرانی را خطاب قرار می دهند برای همین است که این مردم زیر بار حرف زور نخواهند رفت.
و پرسش پایانی؛ آنها که هنوز سودای مذاکره دارند، خط قرمزشان کجاست؟ غرب تا کجا برود، غیرت شان می گوید «نه»؟