آیا آمریکا می‌توانست ما را کره و ژاپن کند؟

محسن سلگی، گروه سیاسی الف،   4040702010 ۹۴ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

مسیر رفاه کره جنوبی و ژاپن با ایران متفاوت بود؛ آمریکا می‌خواست کره جنوبی و ژاپن به سمت شوروی نروند؛ اما درباره ایران به سبب نفت محاسبات دیگری داشت و نگرانی بسیار کمتری نسبت به احتمال پیوستن تهران به شوروی نشان داد.

برای ژاپن سقف تعیین شد؛ امروز این کشور قدرت اقتصادی بزرگی است؛ اما از قدرت سیاسی و ژئوپولیتیک محروم مانده است. اگر ژاپن همان مسیر پیش از جنگ جهانی اول را ادامه می‌داد؛ اکنون می‌توانست هم قدرت اقتصادی باشد و هم قدرت سیاسی و نظامی. اما نه تنها با بمب اتم؛ بلکه با حاکمیت مستقیم آمریکا بر مقدرات خود تحقیر شد. حتی در حوزه اقتصاد نیز سقف رشد برای آن تعیین شد؛ نمونه قاطع آن در حوزه فناوری نیمه‌هادی است.

ایران هیچ‌گاه شرایط کره جنوبی را نداشت؛ نه از اسرائیل و کانون‌های حساس منطقه دور بود؛ و نه نزدیک چین. به این دلیل حتی شاه نیز که متحد آمریکا محسوب می‌شد؛ اجازه نداشت فراتر از مرزهای مشخصی پیشرفت کند.

آمریکا به مصر نیز با وجود درخواست‌های مکرر قاهره کمک خاصی نکرد؛ یکی از دلایل روشن آن نزدیکی جغرافیایی مصر به اسرائیل بود. حال که شوروی وجود ندارد؛ ایران نیز چندان از اسرائیل دور نیست و آمریکا از دوره بوش به بعد محدودیت مالی پیدا کرده و خسیس‌تر شده است؛ طبیعی است حتی اگر سفارت خود را در تهران باز می‌کرد؛ کمک اساسی به ایران ارائه نمی‌داد. چه در دوره بایدن؛ چه در دوره بی‌اخلاق‌ترین رئیس‌جمهور تاریخ آمریکا.

موقعیت جغرافیایی ایران را باید به این تحلیل افزود؛ موقعیتی که در طول تاریخ شمشیری دولبه بوده است. ایران همواره چهارراه تمدن‌ها بوده؛ میان شرق و غرب؛ شمال و جنوب. این جایگاه به شکوفایی تجارت؛ فرهنگ و علم کمک کرده؛ اما همزمان کشور را در معرض تهاجمات پی‌درپی یونان؛ روم؛ اعراب؛ مغول؛ عثمانی؛ روسیه و انگلیس قرار داده است.

در قرن بیستم؛ نفت و گاز این موقعیت را حساس‌تر کرد؛ ایران به حلقه حیاتی انرژی قدرت‌های بزرگ بدل شد. مقایسه با ژاپن از این نظر آموزنده است؛ ژاپن یک جزیره دورافتاده بود و همین دوری جغرافیایی سبب شد آمریکا پس از جنگ جهانی دوم آن را به پایگاه اقتصادی و سیاسی امن خود بدل کند؛ بدون دغدغه روزمره درگیری‌های منطقه‌ای.

ایران اما در همسایگی عراق؛ افغانستان؛ روسیه؛ ترکیه؛ خلیج فارس و اسرائیل قرار دارد؛ درست در قلب بحران‌های ژئوپولیتیک. به همین دلیل برخلاف ژاپن؛ حتی اگر قدرت‌های بزرگ بخواهند ایران توسعه‌یافته شود؛ همواره بیم آن را دارند که این توسعه به استقلال سیاسی و نفوذ منطقه‌ای منجر شود؛ امری که با منافع آنان در تضاد قرار دارد. اصل «برتری کیفی اسرائیل» نیز بر این سیاست سایه افکنده است؛ هیچ کشوری در منطقه نباید بر اسرائیل برتری داشته باشد.