انتقاد تند مشاور روحانی از پزشکیان/ پرونده هسته‌ای در دستان لاریجانی

گروه سیاسی الف،   4040520059 ۴۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲۴ تکراری یا غیرقابل انتشار

هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند‌ ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

 

شما را با استخبارات سعودی چه کار؟

روزنامه کیهان نوشت:

هفته گذشته، تماس‌هایی با پیش‌شماره عربستان با برخی شهروندان ایرانی انجام گرفت که پوشش آن نظرسنجی بود و ضمناً دعاوی بیانیه اخیر میرحسین موسوی مانند رفراندوم و آزادی زندانیان سیاسی ترویج می‌شد. احتمالاً باید از استخبارات سعودی تشکر کرد که رای و نظر شهروان ایرانی برای‌شان مهم شده(!) چرا که مخاطبان تا به حال با شنیدن نام «سعودی» و «استخبارات» آن، فقط یاد ارّه و اسید و بن‌سلمان می‌افتادند. البته طبیعتاً آقای بن‌ارّه و رژیم متبوع وی اگر بیل‌زن بودند، اول باید باغچه را خود در عربستان بیل می‌زدند و انتخابات و همه‌پرسی را نوبر می‌کردند. در عین حال، باید پرسید که آیا مخاطب حق ندارد بپرسد استخبارات سعودی با میرحسین موسوی چه صنمی دارد که بیانیه‌های نوشته‌شده بر اساس دیکته‌های سیا و موساد و MI6 را ضریب و بازتاب می‌دهد؟!

البته همان‌گونه که حکایت سعودی با رای و نظر مردم (جمهوریت)، حکایت جنّ و بسم‌الله است، حکایت موسوی نیز همین است. او تنها کسی در دنیاست که به خود جرئت داد بگوید ۱۳ میلیون رای او، بیشتر از ۲۴/۴ میلیون رای رقیب است و ادعای تقلب در حد بیش از ۱۳میلیون رای را مطرح کرد! این خودکشی بی‌اختیار- به سیاق المامور معذور- در حالی بود که حتی خاتمی به عنوان بزرگ‌ترین حامی وی، بارها در محافل خصوصی تصریح کرده بود، باور ندارد در انتخابات تقلب شده است. تاجزاده نیز به عنوان یکی از افراطی‌ترین حامیان موسوی به صفايي فراهاني و رمضان‌زاده گفته بود: «براي بنده كه تجربه انتخابات رو دارم، مي‌دونم كه در انتخابات تقلب نشده، ممكنه يكي دو ميليون عقب جلو بشه ولي ما انتخابات رو باختيم. حالا به جاي ۲۵ميليون و ۱۳ميليون، شده باشد ۱۴ميليون و ۲۴ميليون مثلاً».

یادآور می‌شود موسوی ۲۸روز پس از شروع جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی و آمریکا، و دو هفته پس از توقف این جنایت (در اثر مقاومت جانانه ملت ایران) اعلام وجود کرده و در بیانیه‌ای مدعی شد: «مردم پس از  آنچه گذشت انتظاراتی از حکومت دارند که بی‌پاسخ ماندن‌شان دشمن را شاد می‌کند. اقداماتی سریع و نمادین چون آزادی زندانیان‌ سیاسی کمترین توقعات است... وضعیت تلخی که پیش آمد نتیجه یک رشته خطاهای بزرگ بود. تجربه جنگ نشان داد ضامن نجات کشور احترام به حق تعیین سرنوشت همه شهروندان است. مردم می‌خواهند شاهد تجدیدنظر در آن خطاها باشند».

صدور بیانیه به نام موسوی آن هم با یک ماه تاخیر، این سؤال را برای ناظران ایجاد کرد که آیا او در ایام جنگ تحمیلی دشمن...متوهمانه خیال می‌کرد حامیان آمریکایی و صهیونیستی‌اش در فتنه شکست‌خورده ۸۸، در بمباران و فروپاشاندن ایران پیروز می‌شوند و زبونانه منتظر بود؟! او کسی است که باند آلوده اطرافش، شعار انحرافی نه غزه نه لبنان را به نفع رژیم صهیونیستی ترویج کردند تا اگر روزی ملت ایران، تهدید‌ها را صدها کیلومتر دور از مرزهای خود دور می‌کرد، تهدید در خاک خود را به جان بخرد. موسوی همچنین متهم است که با ایجاد دودستگی و آشوب (با ادعای دروغ تقلب)، گرای تحریم‌های فلج‌کننده را به تیم اوباما و هیلاری کلینتون داده است.

******

دکتر! عزیزم دقت کن

روزنامه فرهیختگان نوشت:

مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور روز گذشته در جمع اصحاب رسانه نکاتی را مطرح کرد که هم در متن و هم در فرامتن واجد ایراد است. اینکه بگوییم تحریم نفت اثر گذاشته، ما چاره‌ای جز گفت‌وگو نداریم و در هر جنگی هم از پیش باخته‌ایم آنقدر که می‌آید، می‌زند و می‌رود هم غلط است هم کارکردی ندارد. واضح است که وقتی می‌گوییم چاره‌ای جز مذاکره نداریم طرف مقابل کمتر مجاب خواهد شد تا امتیاز بدهد و بیشتر تمایل پیدا خواهد کرد که تنش را بیشتر کند آن‌هم وقتی که رئیس‌جمهور مدعی شده هم تحریم و هم تحمیل جنگ بر ایران مؤثر بوده است، حال آنکه هردو ادعا با ادبیات سیاسی مناسب فاصله دارد و رئیس‌جمهور با این اظهارات ناخواسته میز مذاکره را می‌سوزاند.

وقتی رئیس‌جمهور با استدلال اقناع مخاطب آمریکایی استدلال‌هایی را مطرح می‌کند که با دیدگاه داخلی در تضاد است باید حواسش باشد که این صدا چه‌بسا زودتر از مخاطب خارجی برای مخاطب داخلی ترجمه می‌شود، لذا نباید جملاتی را به کار برد که عملیات روانی را از داخل به خارج انتقال دهد. همین استدلال را در مورد صحبت‌های وزیرخارجه با رسانه آمریکایی نیز که در فضای داخلی جنجال‌برانگیز شد، گوشزد کردیم.

با اظهارات روز یکشنبه رئیس‌جمهور لازم شد تا این نکته را گوشزد کنیم که بین مخاطب دیوار نیست. همان‌قدر که صحبت در یک تریبون خارجی در داخل شنیده می‌شود، صحبت‌ها در یک جلسه داخلی هم در خارج از ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و برای طرف مقابل راهبرد تعیین می‌کند. با درک این موضوع واضح می‌شود که هر رئیس‌جمهوری باید به وزن کلماتی که به کار می‌رود دقت داشته باشد و برگزار‌کنندگان این جلسات نیز در حد امکان حواسشان به نبود این دیوار باشد. 

******

ادبیات مسعود !

روزنامه وطن‌امروز نوشت:

یکی از معضلات دولت چهاردهم ادبیات مسعود پزشکیان است.

...جدیدترین مورد از خطاهای بیانی پزشکیان، اظهارات عجیب او در جمع اهالی رسانه درباره موضوع غنی‌سازی و حمله رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران بود. وی در این باره با طرح ادعایی بی‌اساس مبنی بر اینکه منتقدان او می‌گویند نباید مذاکره کرد، اظهار داشت: «می‌گویند گفت‌وگو نمی‌کنیم؛ خب! می‌خواهی چکار کنی؟ می‌خواهی بجنگی؟ خب! آمد زد. الآن دوباره اگر برویم درست کنیم؛ باز هم میاد می‌زنه».

کاملا مشخص است مسعود پزشکیان چه گفته است....... حقیقتا به پزشکیان چه باید گفت؟ یعنی نمی‌داند؟ بدیهیات را نمی‌داند؟ یعنی نمی‌داند آنچه  گفته، محتوای همین تهدیداتی است که ترامپ تقریبا چند روز یک بار علیه ایران مطرح می‌کند؟ بگذارید تعارف را کنار بگذاریم. پزشکیان را حالا همه می‌شناسند. در یک سال گذشته موارد متعددی از خطاهای بیانی و ادبیات اشتباه چه در قبال مسائل داخلی و چه در قبال مسائل خارجی مرتکب شده و متاسفانه برخی از این نابلدی در حرف زدن، باعث تحمیل هزینه‌هایی بر ایران شده است. 

کشور اکنون در وضعیت بسیار حساسی به سر می‌برد. ایران در وضعیت جنگی است. در چنین شرایطی که همه از آمادگی و ضرورت دفاع و مقابله با تحمیل دشمن برای تسلیم سخن می‌گویند،..... از پزشکیان شاید دیگر انتظاری نباشد اما اینکه دفتر او این بخش از صحبت‌های او را منتشر کرده، شائبه‌برانگیز است. اظهارات پزشکیان درباره حمله مجدد به ایران در صورت تداوم غنی‌سازی، آنقدر دور از آداب و مغایر منافع ملی بود که صداوسیما در اقدامی درست، از پخش این بخش از اظهاراتش خودداری کرد اما در کمال حیرت فیلم این بخش از اظهارات پزشکیان توسط دفتر وی منتشر شد! چرا چنین گاف و اشتباهی باید منتشر شود؟ آیا باید قبول کنیم در کنار نابلدی پزشکیان، دفتر و سایر مسؤولان دفتر وی نیز از فهم بدیهیاتی اینچنین عاجزند؟! یعنی نفهمیده‌اند پزشکیان چه گفته است؟ یا...؟

******

مذاکره ایران و آمریکا در گرو تفاهم با آژانس

روزنامه آرمان‌امروز نوشت:

احتمال ازسرگیری مذاکرات میان ایران و آمریکا در آستانه پاییز ۱۴۰۴ موضوعی است که با پیچیدگی‌های خاص خود همراه شده و بیش از هر زمان دیگری به یک لحظه تعیین‌کننده وابسته است. پس از درگیری‌های اخیر و حملات به تأسیسات هسته‌ای ایران، فضای دیپلماسی با ابهام و تردید همراه شده است. با این حال، نشانه‌هایی از تحرک در پشت پرده دیده می‌شود که می‌تواند به گشایش دوباره در روابط دو کشور منجر شود. حضور تیم فنی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ایران، که قرار است به‌زودی رخ دهد، به‌عنوان یک نقطه عطف تلقی می‌شود و می‌تواند سرنوشت مذاکرات را رقم بزند. مقامات تهران اعلام کرده‌اند که این بازدید، اگر با حسن نیت انجام شود، پایانی بر تعلیق همکاری‌ها خواهد بود و همه چیز را برای بازگشت به میز گفت‌وگو نهایی می‌کند.

در حال حاضر، ایران با موضعی محکم اما انعطاف‌پذیر وارد این معادله شده است. اظهارات اخیر رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، نشان می‌دهد که آماده است تا در ازای تضمین‌های امنیتی و جبران خسارات ناشی از حملات، به تعهدات بین‌المللی بازگردد. این موضع با سیگنال‌های ضمنی از واشنگتن هم‌راستا شده که از طریق کانال‌های غیررسمی، مانند سفارتخانه‌ها در منطقه، تمایل خود را به کاهش تنش‌ها ابراز کرده است. با این وجود، شکاف‌های عمیق همچنان پابرجاست؛ ایران خواستار به رسمیت شناخته شدن برنامه غنی‌سازی خود است و آمریکا بر نظارت‌های سخت‌گیرانه اصرار دارد. این تضادها، مذاکرات را به یک بازی شطرنج دیپلماتیک تبدیل کرده که هر حرکت، نیازمند محاسبات دقیق است.

شائبه هایی در محافل دیپلماتیک مطرح است که کشورهایی مانند ترکیه و قطر ممکن است به‌عنوان میانجی وارد عمل شوند و جلساتی در اواخر اوت یا اوایل سپتامبر برگزار شود. این زمان‌بندی با برنامه‌ریزی‌های آژانس برای ارائه گزارش به شورای حکام همخوانی دارد و می‌تواند به‌عنوان یک اهرم برای پیشبرد دیپلماسی عمل کند. با این حال، محدودیت‌هایی که ایران بر دسترسی به برخی سایت‌ها اعمال کرده، ریسک ایجاد بن‌بست را افزایش می‌دهد.

از منظر ژئوپلیتیک، منطقه خاورمیانه در شرایط حساسی قرار دارد. فشارهای اقتصادی بر ایران و نیاز آمریکا به ثبات در بازار نفت، هر دو طرف را به سمت یافتن راه‌حلی سوق می‌دهد. تحلیلگران معتقدند که اگر آژانس بتواند نقش یک پل ارتباطی را ایفا کند و گزارش آتی به‌عنوان پایه‌ای برای اعتمادسازی پذیرفته شود، احتمال موفقیت مذاکرات افزایش می‌یابد. این سناریو به‌ویژه با توجه به اظهارات اخیر مقامات آمریکا، که از لزوم بازگشت به دیپلماسی سخن گفته اند، تقویت می‌شود. با این حال، اگر گزارش آژانس با انتقاد همراه شود یا ایران از همکاری خودداری کند، این احتمال به شدت کاهش خواهد یافت.

با نزدیک شدن به پایان ضرب‌الاجل‌های تعیین‌شده توسط تروئیکای اروپایی برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه، هر دو طرف تحت فشار قرار دارند. ایران ممکن است از این فرصت برای کسب امتیازات بیشتر استفاده کند، در حالی که آمریکا به دنبال حفظ اعتبار خود در برابر متحدانش است. میانجی‌گری کشورهای بی‌طرف می‌تواند این فشار را تعدیل کند، اما موفقیت آن به میزان آمادگی دو طرف برای مصالحه بستگی دارد. اگر تیم آژانس بتواند تا اواسط سپتامبر گزارش خود را نهایی کند و ایران به تعهدات حداقلی بازگردد، احتمال برگزاری یک نشست مقدماتی در آنکارا یا دوحه قوت می‌گیرد.

******

انتقاد تند مشاور روحانی از پزشکیان

مشاور رئیس دولت اعتدال نسبت به اظهارات روز گذشته مسعود پزشکیان، موضع تندی را اتخاذ کرد.

 حسام‌الدین آشنا در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «دست از خوشمزگی و بدیهه‌سرایی بردارید. «پراکنده‌گویی» نکنید. حداقل پراکنده‌گویی را منتشر نکنید.

رئیس‌جمهور شخصیت رسمی دوم کشور است و باید با دقتی در حد شخص دوم سخن بگوید یا سخنانش زنده منتشر نشود.

به رهبری نگاه کنید هیچ‌گاه بدون یادداشت سخن نمی‌گوید؛ حال آن که اول خطیب کشور است».

******

 آقای وزیر! منافع چه کسانی را تامین می‌کنید؟

سایت تابناک نوشت:

انتقادات از عملکرد وزارت صمت در مورد وضعیت نابسامان بازار خودرو، انتقادات به سامانه تجارت، وضعیت نابه سامان معادن و خام فروشی مواد معدنی و در آستانه تعطیلی قرار گرفتن بسیاری از صنایع فولادی بیش از هر زمان دیگری ضعف مدیریتی، بی‌برنامگی این وزارتخانه و شائبه اجابت خواسته های عده‌ای خاص را تقویت می‌کند.  سید محمد اتابک، گزینه دولت چهاردهم برای وزارت صنعت، معدن و تجارت با مدرک کارشناس ارشد مهندسی عمران در کارنامه خود معاون اقتصادی بنیاد مستضعفان، مدیرعاملی و نایب رئیسی شرکت سیمان تهران، مدیرعاملی و نایب رئیسی هیات مدیره شرکت اکباتان، عضویت و ریاست هیات مدیره شرکت‌های مختلف از جمله سرمایه‌گذاری بانک مسکن، شرکت صدرا و چندین شرکت تولیدی را دارد. 

به گفته برخی، او از حلقه دوستان نزدیک حزب کارگزاران و برخی اصولگرایان سنتی اتاق بازرگانی است و با فشار و حمایت آنها نیز توانست در لیست وزرای پیشنهادی دولت چهاردهم قرار گیرد، اما اتابک در شرایطی وزیر صمت شد که بخش مهمی از نمایندگان با سابقه مجلس شورای اسلامی با او مخالف بودند.
 
ماجرا از آنجایی شروع شد که عکسی که از مراسم تودیع معارفه اتابک بیرون آمد که جواب مثبتی به این سوال‌ها که چرا فرزند یکی از مقامات ارشد دولت بدون هیچگونه مسئولیتی در مراسم رسمی تودیع و معارفه وزیرصمت حضور داشته است و حتی اعضای دفتر مقام ارشد دولت نیز کنار او حضور داشته‌اند؛ پرسشی که هنوز نه پدر آقازاده معروف به «ژن خوب» و نه هیچ یک از اعضای کابینه خود را ملزم به پاسخگویی درباره آن نکرده‌اند.  برخی این سئوال را مطرح می کنند که آیا این موضوع در انتخاب اتابک به عنوان وزیر پیشنهادی صمت موثر بوده است؟

منتقدان عملکرد اتابک براین باورند که وی حتی یک روز هم در وزارت صمت یا اداره‌های صمت استانی نبوده است و در حوزه تجارت هم که یکی از چالش‌های جدی صنعت و معدن است هم سابقه‌ای ندارد؛ بنابراین او فقط در بخش سیمان و بخشی از صنایع معدنی سابقه بنگاه‌داری داشته که می‌شد از او در شرکتی نظیر ایمیدرو استفاده کرد؛ نه در وزارتخانه‌ای به این عریض و طویلی.

نمایندگان مجلس در جلسه بررسی صلاحیت او، این نگرانی را مطرح کردند که وزارتخانه‌ای با گستردگی صمت، نیازمند مدیری است که با تمامی بخش‌های آن از جمله صنعت خودرو و معادن آشنایی کامل داشته باشد؛ در حالی که سابقه اتابک این موضوع را تأیید نمی‌کند.  حتی بسیاری او را «بیگانه کامل با حوزه صنعت خودرو » می‌دانند که درعمل این بیگانگی خود را نشان داد؛ به طوری که اختلافات خودروسازان داخلی با دولت به اوج خود رسید و کار به شکایت ایران خودرو از وزارت صمت و شورای رقابت کشید.

برخی نمایندگان مجلس نیز از همان ابتدای انتصاب او نگرانی خود را از تبدیل شدن اتابک به یک «وزیر پوششی» ابراز کردند و گفتند که وزیر اصلی کسانی خواهند بود که او را در «دقیقه ۹۰» برای این سمت معرفی کرده‌اند

******

هنوز هم دیر نیست

روزنامه قدس نوشت:

متأسفانه در دو دهه اخیر، بی‌توجهی و انفعال نسبت به موضوع قفقاز سبب شده شرایط امروز به نقطه بحرانی برسد؛ اگرچه در مقاطعی اقدامات و هشدارهایی داده شده، اما کافی نبوده و نمی‌توان از واژه «منفعلانه» برای عملکرد گذشته چشم‌پوشی کرد. به بیان دقیق‌تر، ایران در این مدت بیشتر تماشاچی تحولات بوده است، در حالی که فرصت‌هایی برای پیشگیری و تقویت موقعیت خود در منطقه را از دست داده است. مسلماً این وضعیت تنها ناشی از ضعف یا کوتاهی ما نیست؛ روسیه نیز در این سال‌ها با وجود حساسیت موضوع، به‌ویژه در جریان جنگ ۲۰۲۰ قره‌باغ، به‌طرزی فاجعه‌بار منفعل عمل کرده و اجازه داده ترکیه و برخی بازیگران غربی و اسرائیلی نفوذ خود را در منطقه گسترش دهند. واقعیت این است کریدور زنگزور که مورد حمایت آشکار و پنهان آمریکا، اسرائیل و ترکیه است، تهدیدی جدی برای منافع استراتژیک ایران به شمار می‌رود. این کریدور می‌تواند زمینه حضور طولانی‌مدت قدرت‌های بیگانه را در همسایگی کشورمان فراهم و موقعیت ژئوپلیتیک ایران را تضعیف کند.

متأسفانه در این سال‌ها ایران در زمینه‌هایی مانند توسعه کشت فراسرزمینی، احداث زیرساخت‌های راه‌آهن و جاده‌ای و تقویت ارتباطات منطقه‌ای با ارمنستان و آذربایجان تعلل کرده است. این تعلل‌ها سبب شده اکنون این کریدور به معضلی امنیتی و سیاسی تبدیل شود که می‌تواند آینده منطقه را با ناامنی و مناقشات تازه‌ای روبه‌رو کند. همچنین تلاش‌های روسیه برای حفظ نفوذ و حضور در منطقه با فشارهای غربی و محدودیت‌های ژئوپلیتیکی همراه شده که به نوعی در کنار ضعف داخلی، سبب این وضعیت شده است. اکنون مهم‌ترین و فوری‌ترین وظیفه دستگاه دیپلماسی و نیروهای مسلح ایران، اتخاذ رویکردی همه‌جانبه، قاطع و عملیاتی است. این اقدام باید در تمامی سطوح و بخش‌ها با هماهنگی کامل و صراحت مواضع و خطوط قرمز امنیتی و منافع ملی انجام شود. علاوه بر اعلام مواضع رسمی، پیگیری اقدامات پنهان و آشکار در سطح نظامی و سیاسی برای جلوگیری از تحقق طرح‌های دشمنان و حفظ ثبات منطقه ضروری است. در کنار این، تعامل و رایزنی راهبردی با کشورهای روسیه و چین به‌ویژه روسیه باید به صورت جدی دنبال شود، زیرا طرح‌های آمریکا و متحدانش برای محدودسازی نفوذ ایران، روسیه و چین در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز در حال اجراست و تنها همکاری نزدیک با این بازیگران می‌تواند مانع تحقق این اهداف شود.

با اینکه فرصت‌های طلایی گذشته ممکن است از دست رفته باشد، اما هنوز هم می‌توان با برنامه‌ریزی دقیق و اقدامات اجرایی، ظرفیت‌های منطقه‌ای و استراتژیک را تقویت کرد و وضعیت را به نفع منافع ملی ایران تغییر داد. اکنون زمان بی‌عملی و انفعال نیست؛ بلکه باید با اراده‌ای جدی و پیگیری مستمر، از منافع و امنیت ملی کشور دفاع کرد و اجازه نداد بازیگران خارجی و بیگانه در منطقه، حضور و نفوذ بی‌حد و حصر پیدا کنند.در یک کلام، راهبرد امروز ایران باید اجتناب از بی‌عملی، تمرکز بر اقدام عملی و تبیین دقیق خطوط قرمز باشد تا بتوان در برابر تهدیدات پیچیده منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، با قدرت و هوشمندی ایستاد و امنیت کشور و همسایگان را تضمین کرد.

******

وزیر ارتباطات؛ مسئول رفع اختلالات یا گزارشگر مشکلات؟!

سایت رکنا نوشت:

سید ستار هاشمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، اخیرا با انتقاد از وضعیت کنونی اینترنت و خدمات ارتباطی، اعلام کرد که خود نیز از کیفیت موجود رضایت ندارد و بهبود شرایط را ضروری دانست.

وی با اشاره به جنگ 12 روزه و پیامدهای آن، گفت: «در این مدت و پس از آن، کیفیت اینترنت به دلیل ملاحظات امنیتی، گزارش‌ های مربوط به جی‌ پی‌ اس و هدایت ریزپرنده‌ ها و همچنین حملات سایبری با افت قابل توجهی روبه‌ رو شد.»

هاشمی افزود: «وابستگی برخی سایت‌ ها به عوامل خارجی، اختلال در شبکه‌ ها و قطعی‌ های مکرر برق از دیگر عوامل کاهش کیفیت ارتباطات است».

او تأکید کرد: «وقتی دو ساعت قطعی برق داریم، این مسئله به صورت زنجیره‌ای بر سایر بخش‌ ها اثر می‌ گذارد و تأمین برق کامل همه سایت‌ ها ممکن نیست.»

گفتنی است، با گذشت حدود ۵۰ روز از پایان جنگ، شهروندان گزارش می‌ دهند که نه تنها کیفیت اینترنت بهبود نیافته بلکه مشکلاتی همچون اختلال گسترده در اپراتورهای همراه اول، ایرانسل و رایتل، قطع ناگهانی مکالمات، تأخیر در ارسال و دریافت پیامک، افت شدید کیفیت صدا و حتی اختلال در تلفن ثابت ادامه دارد. همچنین اختلال در سامانه‌ های مکان‌ یاب موجب بروز مشکلات جدی برای تاکسی‌ های اینترنتی شده است.

حال ستار هاشمی، وزیر ارتباطات به جای رفع سریع مشکلات، بیشتر به بیان مشکلات و دلایل کلی مانند قطعی برق و ملاحظات امنیتی بسنده کرده است، در حالی که انتظار می‌ رود راهکارهای عملی برای بهبود زیرساخت‌ ها در این وزارتخانه ارائه و به سرعت عملیاتی شود نه اینکه از بدیهیاتی که مردم از آن آگاه هستند، سخن گفته شود.

******

پرونده هسته‌ای در دستان لاریجانی

نشست خبری اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت خارجه امروز ۲۰ مرداد برگزار شد.

در این نشست، بقائی در پاسخ به این سوال که آیا با توجه به حضور علی لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی، پرونده هسته‌ای به این نهاد بازخواهد گشت، گفت: «درباره مذاکرات مرتبط با موضوع هسته‌ای، وزارت امور خارجه بر اساس تصمیم‌گیری در مراجع صلاحیت‌دار نظام و در چارچوب سلسله‌مراتب کاملاً روشن و قانونی اقدام می‌کند و دیدگاه‌های خود را نیز به نحو مقتضی به مراجع تصمیم‌گیری اعلام می‌دارد. موضوع هسته‌ای قاعدتاً همیشه با هماهنگی و به نوعی زیر نظر شورای عالی امنیت ملی انجام می‌شده؛ یعنی وزارت امور خارجه به‌عنوان متولی مذاکرات، نهایتاً بر اساس تصمیم‌هایی که از سوی ارکان نظام اتخاذ می‌شده، کار را پیش می‌برده است.وزارت امور خارجه متولی مذاکرات است».

سخنگوی وزارت امور خارجه در ادامه این نشست خبری در پاسخ به پرسشی مشابه گفت: «موضوع هسته‌ای قاعدتاً همیشه با هماهنگی و به نوعی زیر نظر شورای عالی امنیت ملی انجام می‌شده؛ یعنی وزارت امور خارجه به‌عنوان متولی مذاکرات، نهایتاً بر اساس تصمیم‌هایی که از سوی ارکان نظام اتخاذ می‌شده، کار را پیش می‌برده است».

وی با تاکید بر اینکه اکنون هم به همان شکل کار ادامه پیدا خواهد کرد، افزود: «امیدواریم که با حضور آقای دکتر لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی، بتوانیم در همه موضوعاتی که مرتبط با دیپلماسی کشور است، همچون گذشته، ان‌شاءالله فعالانه مسائل را به پیش ببریم».

سخنگوی وزارت امور خارجه درباره‌ سفر دبیر شورای عالی امنیت ملی به عراق و لبنان بود و هدف این سفر گفت: «اتفاقاً چون شرایط حساس است، اقتضا می‌کند که رایزنی‌های جمهوری اسلامی ایران با کشورهای منطقه، با هدف روشنِ صیانت از صلح، ثبات و امنیت در منطقه غرب آسیا، بیشتر شود. هدف هم در عراق و هم در لبنان، گفت‌وگو با مقامات ذی‌ربط این دو کشور با هدف تبادل نظر در مورد آخرین تحولات منطقه و کمک به حفظ و تقویت صلح و ثبات در منطقه است».