۳ پرده از سفر رئیس جمهور ایران به پاکستان

بیژن ایرانی، گروه سیاسی الف،   4040511019 ۱۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

"مسعود پزشکیان" رئیس جمهور کشورمان به تازگی در سفری رسمی به دعوت مقام های پاکستانی، عازم این کشور شده است. رویدادی که با بازتاب های بین المللی گسترده ای نیز همراه شده است. در این میان، بسیاری از تئوریسین ها و صاحب نظران حوزه روابط بین الملل معتقدند که این سفر، در ابعاد مختلف راهبردی از اهمیت برخوردار است و باید آن را در قالب توسعه پیوندها میان دو قدرت برتر جهان اسلام ارزیابی کرد. از این رو، در تحلیل سفر رئیس جمهور کشورمان به پاکسستان، توجه به 3 نکته مهم به منظر می رسد. 

از منظر سیاسی، سفر رئیس‌جمهور ایران به اسلام‌آباد را باید بخشی از راهبرد کلان ایران در "دیپلماسی همسایگی" دانست. راهبردی که در سال‌های اخیر و در پاسخ به فشارهای غرب، با قدرت پیگیری شده است. روابط ایران و پاکستان همواره دارای فراز و نشیب‌هایی بوده اما اشتراکات تاریخی، فرهنگی و مذهبی میان دو کشور ظرفیت عظیمی برای نزدیکی بیشتر فراهم کرده است.

در شرایطی که جهان اسلام دستخوش بحران‌های متعددی در منطقه غرب آسیا است، همگرایی ایران و پاکستان می‌تواند صدای واحدی علیه اشغالگری، تروریسم و بی‌عدالتی جهانی ایجاد کند. سفر پزشکیان به اسلام‌آباد حامل این پیام روشن است که جمهوری اسلامی ایران به‌دنبال ائتلاف‌های اصیل منطقه‌ای و اسلامی است و ائتلاف‌های تحمیلی و وابسته به غرب را دنبال نمی کند. همچنین این سفر پاسخی دیپلماتیک به تلاش برخی قدرت‌های فرامنطقه‌ای برای ایجاد شکاف میان تهران و اسلام‌آباد نیز است. 

بُعد دوم اهمیت این سفر، در حوزه اقتصادی و تجاری نهفته است. پاکستان با جمعیت بیش از ۲۲۰ میلیون نفر، بازار مهمی برای کالاهای ایرانی محسوب می‌شود. از سوی دیگر، ایران با دارا بودن منابع عظیم انرژی، همواره به‌دنبال صادرات انرژی به کشورهای همسایه بوده و پروژه خط لوله صلح (انتقال گاز ایران به پاکستان) از سال‌ها پیش در دستور کار قرار داشته است.

سفر دکتر پزشکیان می‌تواند فرصتی دوباره برای احیای این پروژه بزرگ منطقه‌ای باشد. پروژه‌ای که هم منافع اقتصادی قابل‌توجهی برای دو کشور دارد و هم وابستگی پاکستان به انرژی ایران را تقویت می‌کند. همچنین در شرایطی که ایران به دنبال گسترش مسیرهای ترانزیتی خود به آسیای جنوبی و شرق آسیاست، اتصال زمینی ایران به چین و هند از طریق خاک پاکستان می‌تواند بخشی از سیاست کلان «نگاه به شرق» را محقق کند. بندر چابهار در ایران و گوادر در پاکستان نیز می‌توانند به‌جای رقابت، در چارچوبی مکمل برای توسعه تجارت منطقه‌ای عمل کنند. در این چارچوب، توافق‌های حمل‌ونقلی و گمرکی نیز می‌تواند سرعت مبادلات مرزی را افزایش دهد.

و در نهایت سوم اینکه در بُعد نظامی و امنیتی، این سفر می‌تواند مبنای تقویت همکاری‌های مشترک در کنترل مرزها، مبارزه با گروه‌های تروریستی و جلوگیری از ناامنی در مناطق مرزی باشد. استان سیستان و بلوچستان ایران و ایالت بلوچستان پاکستان از دیرباز محل تحرکات عناصر خرابکار و قاچاقچیان بوده‌اند. عواملی که از خلأ امنیتی برای ضربه‌زدن به امنیت ملی دو کشور استفاده کرده‌اند.

ایران و پاکستان در صورت تقویت همکاری‌های اطلاعاتی و عملیاتی می‌توانند این مناطق را از وجود گروه‌های افراطی پاک‌سازی کرده و ثبات را به مرز مشترک بازگردانند. همکاری‌های مرزی، رزمایش‌های مشترک و گفت‌وگوهای راهبردی دفاعی می‌تواند قدرت‌ساز باشد و به شکل‌گیری اعتماد بلندمدت منجر شود. همچنین در سطح کلان، همگرایی نظامی ایران و پاکستان می‌تواند توازن قوا را در منطقه به‌نفع کشورهای مستقل تغییر دهد و مانعی در برابر نفوذ امنیتی بیگانگان باشد. 

به‌ویژه در شرایطی که برخی قدرت‌ها به‌دنبال استفاده از خاک پاکستان برای حضور نظامی یا اطلاعاتی در اطراف مرزهای ایران هستند. این موضوع مخصوصا در فضای پس از جنگ تحمیلی 12 روزه از ابعاد جدی تری برخوردار می شود. ایران و پاکستان دو قدرت مهم و بزرگ جهان اسلام هستند و همگرایی آن ها به ویژه در برابر تهدیدات رژیم اشغالگر قدس، می تواند تقویت فزاینده بنیان های قدرت هر دو کشور را به دنبال داشته باشد.