زیدآبادی از حمله به گروسی شاکی شد
احمد زیدآبادی، فعال سیاسی و تحلیلگر اصلاحطلب در کانال تلگرام خود نوشت:
رافائل گروسی از همان ابتدای کارش به عنوان رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشان داد که آدمی زیرک و بسیار پیچیده است.
با این حال، این سیاستمدار آرژانتینی هر ماهیت و نیتی که داشته باشد، یک شخص نیست که بتوان با حملهٔ شخصی به او نقشش را خنثی کرد. او رئیس یک آژانس بینالمللی و منتخب شورای حکام است. شورای حکام بر اساس گزارشهای او پروندهٔ کشورها را به شورای امنیت سازمان ملل ارسال میکند و شورای امنیت نیز بر همین مبنا تصمیم میگیرد.
از این رو، حملهٔ شخصی به گروسی و تهدید و تحقیر او در این شرایط نه فقط هیچ کمکی به ایران نمیکند، بلکه سبب تشدید موضع آژانس و شورای حکام و شورای امنیت علیه کشور میشود.
متأسفانه راه حملهٔ شخصی به گروسی را دکتر جواد ظریف، احیاناً به دلیل غلیان احساسات، باز کرد و دیگران هم تا سرحد تهدید به دستگیری و اعدام او پیش رفتند!
اوضاع کشور پس از آتشبس به نظرم نگرانکنندهتر از قبل شده است. این اوضاع بیش از هر چیز متانت و خونسردی و خویشتنداری و موقعیتسنجی از سوی عموم مسئولان را طلب میکند، اما متأسفانه خشم و هیجان گویی به انگیزهٔ نخست تبدیل شده است.
******
درسها و عبرتهایی از جنگ تحمیلی
روزنامه قدس نوشت:
آتشبس -جدی باشد یا شکننده- این جنگ تحمیلی ۱۲روزه، درسهایی برای همه دوستداران وطن دارد که بازخوانی یکیک این عبرتها -بیگمان- جای درنگ دارد.
۱- مردم ایران، برنده این میدان شدند. مردم ایران میگویم و به معنای واقعی کلمه، «ایرانیان میهندوست» را در سراسر جهان مراد میکنم. بنابراین و زین پس، بشکند دست هر آن کس که به هر گونه دوقطبیسازی «ملت جداکن» و «اختلافانداز» میان همین مردم و فعال کردن انواع گسلهای قومی، جنسیتی، نسلی و هزار کوفت و زهرمار دیگر دامن بزند. ... بلند بگو: آمین
۲- این روزها کم ندیدهام هموطنانی را که برای ضرورت پوشش دادن آسمان ایران با دفاع هوایی قدرتمند یا ضرورت سرمایهگذاری روی نیروی هوایی، دستاندرکاران کشور را سرزنش میکردند؛ همانها که تا پیش از این، وقتی از ضرورت ساخت یا خرید جنگافزار سخن گفته میشد، بدنشان کهیر میزد! این تحول بنیادین را در باور و اندیشه شماری از مردم، جنگ اسرائیل علیه خاک کشورم رقم زد.
۳- جنگ تحمیلی دوم، مردم از هر قشر و با هر نگرش را به مدافع وطن نزدیکتر کرد. هر آنچه بازوهای رسانهای خصم برای تفرقهاندازی میان مردان نظامی با برخی از مردم- اندک اندک- رشته بود، در این ۱۲روز، ناگهان پنبه شد. این «واقعیت» میدانی را همه ما با چشم سر دیدیم و از نزدیک لمس کردیم. مبارک باد، این همدلی و همزبانی.
۴- آتشبس را چماقی نکنیم و بر سر مردان دیپلماسی. آتشبس هر پشت پردهای در نزد متجاوز و همپیمانانش داشته باشد، دربردارنده یک واقعیت میدانی هم هست، اینکه قدرت «موشکهای ایرانی» بود که مسیر آتشبس را هموار کرد. پس توان ارزشمند خودمان را در این معرکه زیر سؤال نبریم و دوقطبی کاهنده و زیانبار دیگری نسازیم.
۵- بیایید تعارف را کنار بگذاریم. آسمان ایران، دفاع هوایی گردن کلفت میخواهد. با هر دست فرمان و هر گونه راهبرد دفاع هوایی، هرگز نگذارید آسمان وطن جولانگاه متجاوزان شود. هر چند تا به اینجای کار، از جان و دل قدردان جان بر کفان پدافند هوایی هستیم و به شهیدان عزیز این نیرو -تا همیشه که وطن پابرجاست- مدیونیم.
۶- یازدهم. ما زیاد حرف میزنیم! و در برابر دوربینها نطقمان گل میکند. باور کنیم بسیاری از اطلاعات ضروری که دشمن از آن استفاده میکند، از همین روشهای معمولی و با تکیه بر نقطه ضعف «شهوت دیده شدن» برخی مسئولان و مردم به دست خصم میرسد. در این باره به آموزش و فرهنگسازی نیازمندیم.
۷- درصد خرابیهای تأسیسات نطنز و فردو در پی حمله تروریستی آمریکا باید به گنجینه اسرار ایران بپیوندد. بدون سر سوزنی تردید، اطلاعات ارزشمند این قلمرو، اگر به دست خصم بیفتد، بیشترین بهرهبرداری از آن نصیب بمبسازهای آمریکایی میشود. بنابراین و تا اطلاع ثانوی، همان روایت رئیس جمهور خودشیفته آمریکا را در این باره میپذیریم و وارد هیچ جدلی در خصوص درصد خرابیها در سایتهای هستهای نمیشویم!
۸- حدود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم ایرانی با غنای ۶۰ درصد نیز به تاریخ پیوست! هیچ کس نمیداند این مقدار اورانیوم با خلوص بالا و سانتریفیوژهای پیشرفته که پیش از بمباران سنگین آمریکا از فردو و نطنز خارج شدهاند، در کدام سوراخ سمبه از این سرزمین پهناور، ناپدید شده است! این «برگ بزرگ» بازی ایران با قدرتهاست که باید از این پس، به یک رکن در «سیاست ابهام هستهای ایران» تبدیل شود.
******
خطاهای محاسباتی نتانیاهو
روزنامه شرق نوشت:
با فروکشکردن غبار حملات غافلگیرانه اسرائیل و پاسخ قاطع ایران و تغییر موازنه، اکنون سؤال کلیدی این است که چه محاسبات راهبردی، اسرائیل را به این جنگ کشاند و چرا نتانیاهو تصمیم به حمله گرفت و اشتباههای راهبردی او چه بود:
۱- انتظار شورش مردمی علیه جمهوری اسلامی
اسرائیل انتظار داشت با شروع حملات از آسمان، مردم ناراضی ایران به خیابانها بریزند و با ایجاد آشوب و شورش، با گل و شیرینی به استقبال اسرائیل بیایند. اما اینگونه نشد. برخلاف پیشبینی رسانهها و حامیان تجاوز، حتی بازار و ادارات تعطیل هم نشد. هیچ تصویری از غارت فروشگاهها و حمله مردم به ادارات، بانکها و ارگانهای دولتی گزارش نشد بلکه همکاری و همراهی مردم بیشتر هم شد. گرچه در این زمینه، نظرسنجی معتبری انجام نشده اما شواهد میدانی حکایت از آن دارد که...
۲- اسرائیل قدرت دفاعی ایران را دستکم گرفته بود
جای شگفتی است که رهبران اسرائیل چرا از جنگ یمن درس نگرفتهاند. آمریکا، اسرائیل و قدرتهای اروپایی در چندین هفته حملات گسترده به یمن نتوانستند این کشور را تسلیم کنند. ماههاست که حملات موشکی یمن به اسرائیل ادامه دارد، بدیهی است که حملات هوایی چند روزه اسرائیل نمیتواند ایران که بسیار بزرگتر، پرجمعیتتر، کوهستانیتر و صنعتیتر از یمن است و سالها بر روی برنامه موشکی خود کار کرده است را به زانو در آورد...
۳- نادیدهگرفتن نقاط ضعف اسرائیل
وسعت اسرائیل یکهشتادم ایران است. 60 درصد خاک این کشور را بیابان نقب گرفته و خالی از سکنه است. بیش از ۹۰ درصد جمعیت اسرائیل در 10 درصد خاک این سرزمین متمرکز است، منطقه همواری که هدف مناسبی برای موشکهای ایران است. این مهمترین نقطه ضعف اسرائیل است. بهعلاوه گنبد آهنین اسرائیل نسبت به چند ماه قبل، تغییر چندانی نکرده و همچنان نفوذپذیر است. گنبد آهنین اسرائیل و پناهگاههای این کشور در مقابل حملات حماس و حزبالله کارایی دارد اما برای موشکهای غولپیکر و پیشرفته ایرانی چندان قابل استفاده نیستند. در حالی که مردم ایران در حال زندگی عادی هستند و حمله اسرائیل به چند نقطه در این سرزمین پهناور، خللی در زندگی مردم ایجاد نمیکند، اما حملات موشکی ایران، زندگی را به کام مردم اسرائیل تلخ و غیرقابل تحمل کرده است.
******
مشکوک نباشید
روزنامه فرهیختگان نوشت:
در خصوص وضعیت فعلی باید به چند نکته توجه کنیم، اول اینکه ما در نبرد با اسرائیل در وضعیت توقف جنگ هستیم، نه آتشبس، نه صلح و نه چیز دیگر. وضعیت توقف جنگ و ایستادن در نقطه خاکستری به چه معناست؟ وضعیت خاکستری جایی بین دو منطقه سرخ است، یعنی بین دو جنگ، اینکه جنگ دوم چه زمانی انجام میشود خیلی مشخص نیست، چند ساعت بعد، چند روز بعد، چند هفته، چند ماه یا چند سال بعد، اما واقعیت این است که جنگ تمام نشده است. دوم صهیونیستها قطعاً شکستخورده مرحله اول جنگ بودند، شکست یا پیروزی هر نیرویی در جنگ با میزان تحقق اهدافشان سنجیده میشود.
آنها نهتنها به هیچکدام از چهار هدف اصلی خود، یعنی پایان هستهای، پایان موشکی، فروپاشی سازمان رزم ایران و شورش اجتماعی در تهران نرسیدند، بلکه به دلیل حملات ایران به تلآویو و حیفا و... به میزان 20 ماه جنگ در فلسطین و لبنان متحمل خسارت شدند و فرایند جنگ نشان میداد این خسارتها شیب صعودی داشت و اگر نبرد ادامه مییافت تابآوری آنها دچار آسیب جدی میشد. میزان این خسارتها را باید در جغرافیای محدود سرزمینهای اشغالی فهم کرد. طرف صهیونیست که بهواسطه آمریکاییها ایده توقف جنگ را پیش برد به طور مشخص سه هدف دارد؛ نخست طراحی پلن جدید برای جنگ دوباره، دوم بازسازی سامانه فرسوده دفاعی که در روزهای آخر جنگ تقریباً به هیچموشک ایرانیای نه نمیگفت و سوم تلاش برای کار روی افکار عمومی جامعه ایرانی و مهندسی اجتماعی در مسیر واگرایی، یعنی حمله به نقطه قوت ایرانیان که موجب شکست بزرگ اسرائیلیها در جنگ 12 روزه شد.
مقابله با اهداف اول و دوم اسرائیل مربوط به دستگاههای امنیتی و نظامی کشور است و انشاءالله در آن بخشها همه برنامهریزیها انجام شده تا در صورت شرارت مجدد دشمن، کشور کمترین آسیب را ببیند و صهیونیستها همچنان زیر ضرب سنگین نیروهای ایرانی باقی بمانند؛ اما بخش سوم کاملاً به ساختهای فرهنگی و رسانهای کشور برمیگردد.
اجازه بدهید کمی صریحتر حرف بزنیم، رهبر انقلاب در پیام روز پنجشنبه از ملت 90 میلیونی ایران گفتند که همدل و همدوش، شکست را به اسرائیل و آمریکا تحمیل کردند. در سخنان رهبری هیچخطکشیای بین مردم انجام نشد؛ خط همان است ایراندوستان و ایرانستیزان، اما همزمان با این سخنرانی راهبردی رهبری در برخی برنامهها و تولیدات رسانههای رسمی و غیررسمی مسیری دیگر طی میشود.
یکی از روشنفکران سعی میکند دعوای امت - ملت راه بیندازد. در برنامه دیگری در رسانه رسمی گزارشی منتشر میشود که هنرمندانی را که در ماجرای اخیر موضع گرفتهاند به دو بخش تقسیم میکند؛ آنهایی که سفت و محکم موضع گرفتهاند و آنهایی که خیلی معمولی فقط به بحث وطن اشاره کردهاند و بعد کارشناسی در برنامه میگوید آنهایی که سفت موضع نگرفتهاند؛ نگران آیندهشان هستند. انصافاً سطح عقل در رسانه بزرگ رسمی کشور را ببینید، همان شب در یکی دیگر از برنامههای تلویزیون عملاً مناظرهای با موضوع سیاست داخلی برگزار میشود.
چکیده عقل و هنر دوستان در شرایطی که اسرائیل از همه 90 میلیون ایرانی زخمخورده این است که دوگانه ملیگرایی-امتگرایی را احیا و این شکاف را تعمیق کنند، انصافاً اگر اسم این عقبماندگی فرهنگی و رسانهای نیست پس چیست؟ اساساً فرض کنیم چنین دوگانههایی اصیل و واقعی هستند (که نیستند) در این شرایط کدام امتگرایی از حمله به ملیگرایی سود میبرد و کدام ملیگرا فکر میکند با حمله به نیروهای ایدئولوژیک امتی آوردهای دارد؟ نمیخواهم پای ایدههای داییجان ناپلئونی را پیش بکشم و بگویم وقتی امکان رسوخ و نفوذ در سطح امنیتی منتفی نیست، چرا نباید همین احتمال را برای فرهنگ و رسانه هم داد؟ اما میخواهم بگویم این سطح از کودکمآبی در رسانه هم طبیعی نیست.
علیایحال صیانت از انسجام 90 میلیون ایرانی و همگرایی آنها با هر نگاهی یک وظیفۀ ملی است، آن طرح صیانت کذایی را که عامل انشقاق بود، فراموش کنید. طرح صیانت از همبستگی ملی حاصل از دفاع ملی را سلباً و ایجاباً کلید بزنید.
******
خبرهای غیررسمی از تقویت توان نیروی هوایی ایران با جنگنده چینی
سایت عصر ایران نوشت:
وبگاه نظامی" دیفنس سکوریتی آسیا" و وبگاه آمریکایی "نشنال اینترست" با انتشار خبری در این باره از تمایل ایران به خرید فوری جنگنده های نسل 4.5 چینی به جای انتظار طولانی مدت برای تحویل گرفتن تدریجی جنگندههای مشابه " سوخو 35" روسی، خبر داده اند.
بر اساس گزارش "دیفنس سکوریتی آسیا": در یک بازنگری استراتژیک که میتواند توازن هوایی در خاورمیانه را تغییر دهد، گزارش شده است که ایران در حال ارزیابی خرید جنگنده چندمنظوره J-10C ساخت چین به نام "اژدهای نیرومند" است؛ یک جت جنگنده چندمنظوره نسل 4.5 بسیار توانمند که پیش از این در محافل دفاعی منطقهای به "قاتل رافائل" معروف شده بود.
این علاقه روزافزون در پی گزارش ها مبنی بر اینکه جنگندههای J-10C پاکستان، مجهز به موشکهای هوا به هوای برد-فرا-دید " پی ال 15 ای" 3 فروند جنگنده رافائل ( ساخت فرانسه) نیروی هوایی هند را در جریان یک درگیری هوایی 4 روزه در ماه گذشته سرنگون کردند، صورت میگیرد - ادعایی که اگر درست باشد، نشاندهنده یک تحول چشمگیر در محاسبات قدرت هوایی منطقهای خواهد بود.
سفر اخیر امیر "عزیز نصیرزاده" وزیر دفاع ایران، به "چینگدائو" چین، برای شرکت در اجلاس سازمان همکاری شانگهای (SCO) - اتحادی به رهبری روسیه و چین - با گمانهزنیهای شدید در مورد تغییر استراتژی تدارکات نظامی تهران همزمان شده است.
سازمان همکاری شانگهای که اغلب به عنوان وزنه تعادل اوراسیایی در برابر ناتو تلقی میشود، شامل ذی نفعان نظامی منطقهای بزرگی مانند هند، پاکستان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان و بلاروس است که آن را به مکانی قدرتمند برای دیپلماسی دفاعی پشت صحنه تبدیل میکند.
طبق گزارشها، بررسی خرید جنگنده نسل 4.5 چینی توسط ایران ناشی از ناامیدی فزاینده از تاخیرهای طولانی در تلاش برای خرید سوخو-35 ساخت روسیه است، یک جنگنده سنگین وزن نسل 4.5 که در ابتدا توسط مصر سفارش داده شده بود، اما پس از لغو قرارداد توسط قاهره تحت فشار ایالات متحده، تغییر مسیر داد و روسیه قراردادی با ایران برای فروش این جنگنده به تهران منعقد کرده است.
گفته می شود صنایع نظامی روسیه به دلیل شرایط جنگی در اوکراین تحت فشار شدیدی است و اولویت های جنگی باعث شده در قراردادهای فروش و تحویل اقلام نظامی به دیگر کشورها تاخیرهایی صورت پذیرد.
دیفنس سکوریتی آسیا در ادامه نوشت: برنامهریزان نظامی ایران که پس از یک درگیری شدید 12 روزه با اسرائیل با یک محیط استراتژیک به طور فزاینده بیثبات روبرو هستند، در صورت ادامه روند کُند تحویل سوخو35 روسی، خرید جنگنده چینی J-10C را به عنوان یک جایگزین عملی و اثبات شده در نبرد ارزیابی میکنند.
******
ما در جریان نفوذ دشمن، ضعیف بودیم
محمد عطریانفر، فعال سیاسی و عضو حزب کارگزاران سازندگی مصاحبهای با خبرگزاری ایرنا درباره جنگ ایران و اسرائیل انجام داده که بخشهایی از آن به شرح زیر است:
* جنگ کوتاه مدتی علیه ما رخ داد. باید از منظر آسیب شناسی کاملا به آن توجه کنیم. نمی توانیم همه وقتمان را صرف احساسات و عواطف ملی کنیم و به راحتی از کنار آن بگذاریم.
* آمریکا در پوشش گفتگو و ضرورت رسیدن به یک توافق با ما گفتگو می کرد اما از طرف دیگر توسط اسراییل در تدارک حمله گسترده و فراگیر علیه ایران بود.
* البته هرچه برخوردها سنگین تر می شد ما متقابلا دقیق تر عمل کردیم و توانستیم پاسخ های منطقی تر به رژیم صهیونیستی اعمال کنیم. در کنار دستاوردهای موفق نظامی اما شهدای زیادی تقدیم انقلاب کردیم.
* ما در جریان نفوذ دشمن ضعیف بودیم و بسیاری از مشکلات جنگ ناشی از دخالت عوامل نفوذی اسراییل و موساد در ایران بود که باید آسیب شناسی و رفع شود.
* انسجام شکلگرفته بر پایه دشمن مشترک بود اگر این دشمن خطرش مرتفع شد به نظر می آید این انسجام رنگ ببازد، این انسجام صلبی در برابر دشمن بود و جامعه در برابر انسجام سلبی کفایت امرش را نمی کند.
* باید در شرایط غیر جنگ، صلح و پایداری سیاسی که دشمنی وجود ندارد این انسجام باقی بماند. برای بقا و استمرار انسجام ملی و مردمی و شهروندی ضرورت باید انسجام از پارادایم سلبی به پارادایم ایجابی تبدیل کنیم.
******
میخ آخر بر تابوت سلطنتطلبها/ چگونه رضا پهلوی به نوکر اسرائیل تبدیل شد؟
مهدی خزعلی، فعال سیاسی در گفت و گو با سایت نامهنیوز، به بررسی رفتار رضا پهلوی در جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل پرداخت که بخشهایی از این مصاحبه به شرح زیر است:
* رضا پهلوی اکنون که قوای بیگانه به کشورمان حمله کرد، رسما نشان داد که منویات اسرائیل برایش از جان مردم ایران هم مهمتر است. زمانی منافقین رفتند دست صدام را در میانه جنگ بوسیدند و حالا هم او در میانه جنگی دیگر دست و پای نتانیاهو را بوسید و رسما به زیر پرچم اسرائیل رفت. او حتی از پدرش هم بیشتر نوکری اسرائیل را میکند. محمدرضا پهلوی دستِکم به آپارتاید اسرائیل رأی داد یا ایران در دوره او یکی از کشورهایی بود که به تشکیل کشور اسرائیل رأی منفی داد اما رضا پهلوی هیچ خط قرمزی را برای خودش قائل نیست.
* پهلوی نشان داد که برای به قدرت رسیدن حاضر است کشتهشدن شهروندان غیرنظامی ایران را ببیند و نه سکوت بلکه از این جنایتها حمایت کند و تجاوز اسرائیل و جنگ علیه ایران را به جشن بنشیند. او خیال میکرد که میتواند با حمله ارتش بیگانه به قدرت برسد اما باید بداند که مردم چند دهه است که از پهلوی عبور کردهاند. مردم ایران دنبال ژن سیاسی افراد نیستند و برایشان مهم است که افراد چه کار کردهاند و چه عرضهای دارند. همین مردم ایران رضا پهلوی را فردی بیعرضه، وابسته و عیاش میدانند.
* او یک فرد فرصتطلب است که اکنون و با حمایت از حمله تجاوزکارانه اسرائیل به ایران، پروندهاش برای همیشه بسته شد. امروز حتی نیروهای اپوزیسیون هم او را قبول ندارند. حتی آمریکا و اسرائیل هم به عنوان یک سیاستمدار روی او حساب باز نمیکنند اما اسرائیل او را به عنوان یک نوکر به رسمیت میشناسد که میتواند در جهت اهداف تجزیهطلبانهاش ایفای نقش کند. رضا پهلوی با هیچ گروهی نمیتواند بسازد. او فقط جلوی آینه سان نظامی میبیند و در اوهام و خیال خود را شاه ایران فرض میکند. اکنون همه مردم ایران متوجه شدهاند که او در کدام سمت تاریخ ایستاده است؛ سمتی که از جنایتکاران دفاع میکند.
******
بررسی احتمال پرتاب پهپادهای اسرائیل از آذربایجان به ایران
خبرگزاری فارس نوشت:
مهدی سبحانی، سفیر ایران در ارمنستان گفت که تهران در حال انجام تحقیقات است تا مشخص شود آیا پهپادهای اسرائیلی در جریان جنگ ۱۲ روزه، از خاک جمهوری آذربایجان برای تجاوز به ایران استفاده کردند یا خیر.
او گفت: برخی اطلاعات و گزارشهایی را که توسط منابع خاصی منتشر شده تأیید نمیکنیم اما پس از روشن شدن تمامی شرایط، درباره واکنش خود به این موضوع تصمیمگیری خواهیم کرد.
سبحانی بیان کرد: اگر ثابت شود پهپادهای اسرائیلی از خاک یا حریم هوایی جمهوری آذربایجان استفاده کردند، این امر بهعنوان نقض جدی تلقی خواهد شد. ما اجازه استفاده از خاک ایران برای چنین اهدافی را ندادهایم. اگر واقعاً جمهوری آذربایجان چنین اجازهای داده باشد، باید مطابق قوانین بینالمللی توضیح ارائه کند.
وی تاکید کرد: انتظار داریم در صورت تأیید استفاده از حریم این کشور، دولت جمهوری آذربایجان بهصورت رسمی شفافسازی کند. تهران از باکو هم خواسته تا تحقیقات جامعی در خصوص احتمال تعرض پهپادها و ریزپرندههای رژیم صهیونیستی به آسمان ایران از طریق فضای سرزمینی جمهوری آذربایجان انجام دهد و اخبار در این خصوص را راستیآزمایی کند که این موضوع در تماس تلفنی اخیر پزشکیان با علیاف مطرح شد.
وی افزود: واکنش ایران عمدتاً به نتایج این تحقیقات بستگی دارد.
******
تمجید لاریجانی از تصمیم هستهای مجلس
«علی لاریجانی» مشاور رهبر معظم انقلاب اسلامی در حاشیه مراسم تشییع و تدفین پیکر سردار سپهبد شهید «محمد باقری» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه گروسی همچنان حرف از بازدید از تأسیسات هستهای کشورمان میزند و مدعی شده اورانیوم تولیدشده در آثار باستانی اصفهان است، اظهار داشت: گروسی یک مدیریت نادرست در اینخصوص انجام داد و خیانت کرد.
لاریجانی افزود: گروسی زمینهساز این بحران شد؛ لذا نباید اجازه داد از تاسیسات هستهای کشورمان بازدید کنند؛ مجلس هم در خصوص تعلیق بازید از تاسیسات ما تصمیم بسیار خوبی گرفت.
مشاور رهبر معظم انقلاب اسلامی با بیان اینکه یک مصاف عظیم بین ایران و آمریکا و اسرائیل رخ داد که یک مصاف سرنوشت ساز بود، گفت: قدرتهای دنیا همچون ناتو حامی دشمنان ما هستند و نامردیهایی از سوی دشمن رخ داده است.
وی با اشاره به اینکه دشمن در ابتدا فرماندهان ما را مورد هدف قرار داد، خاطرنشان کرد: گرچه فرماندهان بزرگی از دست دادیم، اما فرمانده معظم کل قوا با تدبیر حکیمانه خود و انتصاب فرماندهان جدید، معادلات را تغییر دادند.
لاریجانی در خصوص نقش مردم در شکست توطئههای دشمنان گفت: حضور مردم در طول جنگ ۱۲ روزه و بهخصوص در مراسم تشییع شهدای اقتدار، پاسخی محکم به دشمنان بود.
مشاور رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید کرد: همبستگی، انسجام و وحدت رمز موفقیت ما بود که دشمن را در این ۱۲ روز دچار استیصال کرد و باید این همبستگی را همچنان حفظ کنیم.