بله، حق دارید.
این نجاست سیاسی باید از روی زمین محو میشد.
اما جنگهای امروز، جنگهای آخرالزمانی نیستند؛
مرحله به مرحله پیش میرود،
قدم به قدم به پایان این رژیم منحوس نزدیک میشویم.
اما فعلاً…
نشستن کافیست.
هرکس، هرجا هست، برخیزد.
زانوی غم بغل نکنیم.
بدگویی مسئولین چه ثمری دارد؟
و از همه مهمتر...
گام نهایی این جنگ را شما باید بردارید.
حالا نتانیاهو آمده و میگوید:
«به همه اهداف جنگ، و حتی بیشتر، رسیدهایم.»
چه اهدافی؟
نابودی برنامه هستهای ایران
انهدام سیستم موشکی ایران
آیا واقعاً شد؟
خیر!
او دروغ میگوید.
میخواهد شکست در میدان را با روایت جبران کند.
اما در همان ساعتهای اول، لیبرمن، وزیر سابق رژیم، فریاد زد:
«این آتشبس، شرمآور است.
نه برنامه موشکی ایران نابود شد،
نه برنامه هستهایشان.»
پس حالا وقت آن است که برخیزیم؛
گرد و غبار سستی، غم و تردید را بتکانیم.
گام نهایی این نبرد، دیگر موشک نیست؛
روایت است.
و این روایت را،
شما باید به دوش بکشید.
هرکس، هرجا هست،
روایت کند.
روایت پیروزی…
خاصه برای جوان ترها و نوجوان ها و ...
مقابل دیده خانواده های داغدیده و شهدا بارخاطر نشویم. یارشاطر باشیم
ده دستاورد این روایت
به نقطه نهایی نرسیدیم؛ اما...
آنچه خواستیم، هنوز محقق نشده؛ اما پیروز میدان، بیتردید جمهوری اسلامی ایران است.
ما برخاستیم تا ریشهی خباثت را از زمین برکنیم؛
تا جرثومهی فساد و جنایت را به زبالهدان تاریخ بسپاریم.
آری، هنوز این هدف مقدس به نقطهی نهایی نرسیده،
اما مسیر، روشنتر از همیشه، گشوده شده است.
رژیم صهیونیستی به هدفش نرسید؛ آمریکا هم نرسید؛
و باز هم این ما بودیم که معادله را بههم زدیم و میدان را از نو تعریف کردیم.
چرا؟
زیرا آنها برای بقا میجنگیدند،
و ما برای پایان دادن به همان بقای پوشالی.
از آغاز گفتند: «برای موجودیتمان میجنگیم».
و چه راست گفتند!
زیرا ما آمده بودیم تا نقطهی پایان بر همین موجودیت بگذاریم.
اکنون، نگاه کنیم به سه هدف شوم آنها:
اول: براندازی نظام اسلامی؛
که در همان میانهی میدان، با زبان خودشان گفتند: نمیشود، نمیتوانیم!
دوم: نابودی توان هستهای ایران؛
اما حتی در آخرین مصاحبه، نتانیاهو اعتراف کرد:
هستهای ایران سر جایش است؛
چرا که علم، بمبارانشدنی نیست!
سوم: تخریب قدرت موشکی ایران؛
اما تا لحظهی آخر، زیر آوار غرش موشکهای ما، به پناهگاه خزیدند.
این از آنها:
شکستخورده، تحقیرشده، بیحیثیت،
و اینک، با چهرهای خاکآلود و سری افکنده، برگشتهاند.
و ما؟
بله، هنوز «رژیم» تمام نشده،
اما دیگر چیزی تا سقوطش باقی نمانده.
چرا؟
بهخاطر این ده نشانهی آشکار:
۱. افکار عمومی جهان با ماست؛
دل آزادگان، با صدای مقاومت میتپد.
۲. انسجام ملی، به سرمایهای بیبدیل بدل شده؛
انسجامی برخاسته از شناخت دوست و دشمن، نه صرفاً احساسات.
3. نظام حقوقی بینالمللی، با همه لکنتش، به نفع ما لب به اعتراف گشوده.
4. قدرت بازدارندهی ایران، موازنهی منطقه را دگرگون کرده است.
5. جبهه مقاومت، با محوریت ایران، دوباره جان گرفته؛ جسور، متحد، زنده.
6. حمله به العدید، بزرگترین پایگاه آمریکا، هیبت استکبار را فرو ریخت.
اکنون، زبان آمریکا در منطقه، کوتاه شده است.
7. تکلیف مذاکره، برای همیشه روشن شد؛
دیگر با فریب لبخند، آب از دهان کسی راه نمی افتد؛ فقط ایستادگی.
8. افسانهی اقتدار صهیونی، فرو ریخت؛
تا مدتها در شوک ضربات ترکیبی ما خواهند ماند.
9. افسانهی امنیت صهیونی نیز نابود شد؛
دیگر در سرزمین اشغالی، هیچ نقطه ای امن نیست؛ نه شهرک، نه پناهگاه.
10. و در داخل کشور، چهرههای نفاق و خیانت، یکی پس از دیگری برملا و مهار شدند.
حالا بپرسید:
چه کسی پیروز این میدان است؟
آری، به نقطهی نهایی نرسیدهایم؛
اما راه طی شده، آنقدر عظیم است که تنها یک گام تا پیروزی کامل مانده.
با همین بغض فروخورده،
و همین خشم مقدس،
حذف رژیم صهیونیستی، نه رؤیا، که واقعیت نزدیک است.