فرقه‌گرايي و ستيهندگي

محمدکاظم انبارلویی،   4021130117 ۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳ تکراری یا غیرقابل انتشار

1- سكتاريسم به معناي فرقه و گروه است و معمولا در مورد دسته‌بندي‌ها و فرقه‌گرايي‌هاي درون احزاب و گروه‌ها اطلاق مي‌شود. سكتاريسم بيشتر در احزاب و گروه‌هاي چپ رواج دارد كه هرازچندي دچار انشعاب مي‌شوند.
آنتاگونيسم يا ستيهندگي به معاشرت‌هاي غيراجتماعي گفته مي‌شود و به معني دشمني و خصومت‌ورزي ،تعارض وجدل نيز هست.
ستيهندگي معادل فارسي آنتاگونيسم است. معناي دقيق آن تضاد آشتي‌ناپذير، ستيزي است كه با لجاجت، سركشي و نافرماني است.

2- يك سؤال كليدي در تحليل مسائل سياسي كشور همواره در حوزه علوم سياسي و جامعه‌شناسي سياسي، ذهن پژوهشگران را به خود مشغول داشته است و آن اینکه چرا احزاب و گروه‌ها در کشور پا نمی‌گیرد؟!
پاسخ كوتاه و مختصر آن اين است كه برخی احزاب و گروه‌ها در100 سال اخير كه پس از مشروطيت سروكله آن‌ها پيدا شد دچار بيماري فرقه‌گرايي و ستيهندگي هستند.
اين دو بيماري از درون، آن‌ها را روبه فروپاشی مي‌برد و نفوذ خارجي و سوزن‌باني سرويس‌هاي امنيتي دشمن به‌ويژه آمريكا به اين فروپاشي كمك می‌کند.

3- پاسخ فني‌تر به اين سؤال به لحاظ هستي‌شناسي و فلسفي اين است كه احزاب و گروه‌ها در ايران نوعي كپي‌برداري از نظم اجتماعي در غرب است كه ريشه در مدرنيسم و نگاه سكولار و لائيك به مسائل سياسي و اجتماعي در جوامع بشري دارد.
احزابي كه سر در آخور و آبشخور فلسفه سياسي غرب و مدل‌هاي رقابت در اين جوامع دارند. طي 100 سال گذشته در سپهر سیاست ورزی بزرگ‌ترين ضربه به اقتدار سياسي و قدرت ملي در ايران زدند.
رهاورد اين احزاب در انقلاب مشروطه و نهضت ملي شدن نفت و نهضت امام خميني دو كلمه بيشتر نبود:
الف- فرمان‌برداری به‌اصطلاح مدني از اقطاب قدرت در شرق و غرب
ب- نافرماني مدني در برابر پديداري دولت‌هاي ملي و مذهبي و بر باد دادن دستاوردهاي انقلاب و ايستادن در برابر رهبران واقعي نهضت.

4- نيروهاي انقلاب اسلامي پس از انقلاب براي گريز از بيماري فرقه‌گرايي و ستيهندگي حزب جمهوري اسلامي و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي را تأسيس كردند . منافقين در 7تير 1360 اولين چوب را به اين بار شيشه زدند و دومين چوب را در 8 شهريور همين سال در انفجار نخست‌وزيري فرود آوردند . كادرهاي اصلي حزب و مجاهدين انقلاب در اعداد 17 هزار شهيد ترور و ده‌ها هزار شهيد جنگ تحميلي آسيب ديدند. اما خوشبختانه كادرهاي باقيمانده و تربيت‌شده‌اي كه با نفس شهيد بهشتي و شهيد باهنر و بزرگاني چون امام خامنه‌اي تربیت‌شده بودند بار اداره كشور را در حوزه سياسي به دوش كشيدند.
اينكه امروز با چه مختصاتي از آرايش نيروهاي انقلابي روبه‌رو هستيم يك بحث مفصل را طلب مي‌كند. اما اينكه در آستانه برگزاري انتخابات نسبت به «فرقه‌گرايي» و «ستيهندگي» به‌عنوان دو بيماري در سازماندهي نيروهاي انقلاب هشدار دهيم و به سمت اتحاد ملي و انسجام اسلامي حركت كنيم، يك وظيفه و تكليف محتوم است.

5- بايد دست آمريكا را در مداخله در امور داخلي خود به‌ويژه انتخابات بخوانيم و بايد يك وحدت رويه و يك وحدت ساحات در كليه خطوط و لايه‌هاي «مشاركت» و «رقابت» را مديريت كنيم. اين مديريت بايد متضمن امنيت ملي، اقتدار ملي و ناظر به حل مشكلات مردم به‌ويژه در حوزه معيشت باشد. اميد است صورت‌بندي رقابت و افزايش سطح مشاركت به‌گونه‌ای باشد كه یک‌پایه جديد براي رقابت‌ها در سطح ملي پيدا شود. پديداري اين پايه قطعا بايد بتواند جلوي فرقه‌گرايي و ستيهندگي نيروهاي پاي كار انقلاب را بگيرد.
نيروهاي پاي كار انقلاب اسلامي بايد از دو سيئه فرقه‌گرايي و ستيهندگي پرهيز كنند.
مقام معظم رهبري در ديدار با مردم آذربايجان شرقي ،كساني كه وارد ميدان انتخابات شده‌اند را از بددهني و بيان مطالب دروغ و خلاف واقع براي جلب نظرات مردم پرهيز دادند. اين رويكرد فضاي رقابت و مشاركت را به سمت ستيهندگي مي‌برد.

6- جبهه موسوم به اصلاحات منهای آن 110 رجال سیاسی و مذهبی، در آخرین اطلاعیه خود گفته‌اند: در تهران و شهرستان‌ها لیست نمی‌دهند.به یک معنی انتخابات را تحریم کرده‌اند.
برخی عناصر آن نیز پرچم نافرمانی مدنی را به دوش گرفته‌اند. با تأسف باید گفت آن‌ها آخر صف تحریم کنندگان خارج نشین پشت سر رضا پهلوی، احزاب تجزیه‌طلب و ضدانقلاب با رویکرد فرقه‌گرایی و ستیهندگی نشسته‌اند.