خیانت به فطرت بشری

حجت‌الاسلام محمدعلی لیالی، استاد حوزه، گروه فرهنگی الف،   4020824002 ۱۰۱ نظر، ۰ در صف انتشار و ۶۷ تکراری یا غیرقابل انتشار

امروزه صحنه‌هایی را در جهان شاهد هستیم که دل هر انسانی را به درد می‌آورد. حملات بی‌امان رژیم صهیونیستی به مردم غزه وجدان جهانی را در این باب آزده‌خاطر کرده است و شاهد بودیم که در این ایام بسیاری از مردم، از اقصی نقاط عالم در محکومیت این اقدامات ضدبشری اسرائیلی‌ها واکنش نشان دادند. اما با تمام این احوال، در ایران، جریانی معروف و مشهور به روشنفکری در کشورمان مُهر سکوت بر لبان خود زده است و در برابر این فاجعه، واکنش خاصی از خود نشان نمی‌دهد.

برای علت‌یابی این موضوع باید در نظر بگیریم که روشنفکران ما آبشخور فکری خود را از غرب و انگاره‌های لیبرالیستی و سکولاریستی آنجا اخذ می‌نمایند و تحلیل‌شان از وقایع با توجه به این نظرگاه است. این موضوع موجب شده، روشنفکران ما در بسیاری از مواقع، فارغ از یک تحلیل و بررسی مستقل، چندان درک و فهم درستی از تحولات ملی، منطقه‌ای و جهانی نداشته و تمام این رویدادهای جهانی را مطابق تحلیل غرب، بررسی نمایند. در نتیجه شاهد هستیم، که این طیف در برهه‌های خاصی از زمان نه تنها پیشرو جامعه نیست، بلکه از آنان عقب افتاده و این مردمند که هدایت جامعه را دستگیر می‌شوند. 

روشنفکران در جنگ اوکراین و روسیه با تمام توان خود را مدافع مردم اوکراین نشان دادند و موضع‌گیری شدیدی علیه روسیه گرفتند، همچنین در اعتراضات اخیر، تمام عیار وارد صحنه شده و برای این بلوا تئوری‌سازی می‌کردند. این قشر که سر هر موضوعی سعی می‌کرد یک موضع ضد علیه نظام و راهبردهای سیاسی آن بگیرد و آن را بهانه دلسوزی و مسئولیت نسبت به جامعه می‌دانست، در این مدت قریب به ۴٠ روز در یک سکوت کامل فرو رفته و هیچ خبری اژ آن سروصداهای زمان جنگ اوکراین نیست.

سکوت روشنفکران در قبال صحنه‌های جانسوز غزه یک معنای روشن دارد و آن، اینکه به نظر می رسد آنان منتظر گرای غرب هستند. امروزه کسانی که دم از آزادی و حقوق زن می‌زدند، وضعیت را در سرزمین‌های اشغالی مشاهده نمی‌کنند؟ آیا در قاموس فکری فمنیست‌های پر مدعا زنان فلسطینی، زن نیستند؟ آیا کودکان اهل غزه انسان به حساب نمی‌آیند؟ سکوت در قبال این فاجعه خیانت به فطرت بشری است و برخی روشنفکران وطنی هم بزرگترین خائنان در این عرصه هستند. همین وابستگی فکری موجب شده این افراد نسبتی با دغدغه و احساسات و تحولات ملی و فراملی نداشته باشند. این یک تحجر و تحیز غم‌انگیز برای روشنفکری ماست.