به گزارش الف؛ بیش از یک ماه از عملیات هفتم اکتبر(طوفان الاقصی) و آغاز کارزار نظامی گسترده رژیم اشغالگر قدس علیه نوار غزه می گذرد. بر کسی پوشیده نیست که عملیات طوفان الاقصی ضربه ای سهمگین را بر پیکره رژیم صهیونیستی وارد کرده و عملا آن را در وضعیتی قرار داده که هر حرکتی ولو با ژست نمایش قدرتش انجام دهد نیز چیزی از شکست بزرگی که عملیات طوفان الاقصی به آن تحمیل کرده، نمی کاهد. 

در این راستا، صهیونیست ها طی بیش از یک ماه گذشته، با حملات گسترده و وحشیانه هوایی، توپخانه ای و زمینی خود به نوار غزه، جلوه هایی عینی از نسل کشی در عصر حاضر را پیش چشم جهانیان قرار داده اند و تا به اینجای کار موجب به شهادت رسیدن بیش از 11 هزار فلسطینی ساکن در نوار غزه شده اند. متاسفانه قریب به 7 هزار نفر از این آمار را زنان و کودکان تشکیل می دهند. 

اگرچه نتانیاهو و صهیونیست ها پس از عملیات طوفان الاقصی، سعی داشته اند در قالب کارزار نظامی خود علیه نوار غزه، بسیاری از تصاویر اسطوره ای را که برای خود ساخته و پرداخته بودند احیا کنند، با این حال، رصد دقیق تحولات یک ماه اخیر نشان می دهد که رژیم اشغالگر قدس با تصمیمات نتانیاهو عملا وارد باتلاقی بزرگ شده که هر چه بیشتر در آن دست و پا می زند و از خود کنش نشان می دهد، بیش از گذشته سقوط می کنند و به غرق شدن نزدیک می شود. 

در این رابطه، رژیم صهیونیستی به طور خاص در بحبوحه حملات یک ماهه اخیر خود به نوار غزه، 2 فرض غلط داشته که در قامت اشتباهات راهبردی این رژیم ظاهر شده اند و سطح و میزان خسارت ها علیه آن را به نحو قابل توجهی افزایش داده اند. 

۱- پروژه مظلوم‌نمایی صهیونیست ها 

رژیم صهیونیستی و جریان های رسانه ای و سیاسی متحد آن در اقصی نقاط جهان، پس از عملیات طوفان الاقصی و آغاز کارزار نظامی این رژیم علیه نوار غزه، اقدامات زیادی را در دستورکار قرار دادند تا تصویر یک "قربانی" را از خود به نمایش بگذارند و از طریق مظلوم نمایی در عرصه بین المللی، زمینه را برای مشروعیت بخشی به جنایات خود علیه ملت فلسطین فراهم سازند. 

با این حال، از دو منظر، این تلاش ها با شکست های فاحش و بزرگتری برای این رژیم همراه شده است. اولا، در روزهای گذشته به کرات شاهد برگزاری راهپیمایی های گسترده در اقصی نقاط جهان به ویژه در کشورهای غربی در حمایت از ملت فلسطین بوده ایم. سطح و مقیاس برگزاری برخی از این راهپیمایی ها به قدری قابل توجه بوده که مثلا در آمریکا بسیاری از رسانه ها از برگزاری تجمعات بی‌سابقه در این کشور در حمایت از مردم فلسطین سخن گفته اند و یا در انگلستان، دولت ریشی سوناک که حضور شهروندان انگلیسی در راهپیمایی های حمایت از فسلطین را خطرناک و غیرقابل تحمل می بیند، اقدامات مختلفی را در دستورکار قرار داده تا شاید بتواند ابعاد و دامنه این راهپیمایی ها را تا جای ممکن محدود سازد. 

دوم اینکه در وضعیتی که جریان های سیاسی و رسانه ای غربیِ همسو با صهیونیست ها سعی داشته اند حماس را عامل اصلی کشتار و قتل و عام مردم فلسطین معرفی کنند، بسیاری از افکار عمومیِ جوان در اقصی نقط جهان، به ویژه در کشورهای غربی، در فضای آکادمیک و شبکه های اجتماعی، مناظرات گسترده ای را با حامیان رژیم اشغالگر قدس برگزار کرده و با اشاره به بنیان های اشغالگرانه و نامشروع رژیم صهیونیستی، تا حدود زیادی اصلِ موجودیت صهیونیست ها و ادعاهای آن ها علیه ملت فلسطین را نشانه گرفته و بی اعتبار ساخته و می‌سازند. موضوعی که عملا یک بحران وجودی جدی را برای صهیونیست ها ایجاد کرده است. 

بحرانی که پیش از این کمتر با آن رو به رو بوده اند و نمونه های تاریخی چندانی را شبیه به آن تجربه نکرده اند. از این منظر، تا حد زیادی پروژه مظلوم‌نمایی صهیونیست ها از خود جهت مشروعیت بخشی به اقدامات غیرانسانی‌شان علیه ملت فلسطین، با یک بن یست و شکست بزرگ رو به رو شده است و البته که بیش از هر زمانی، ماهیت متجاوز و اشغالگر صهیونیست ها از نگاه افکار عمومی جهان برجسته شده است. 

۲- تحلیل های نظامی درباره جنگ زمینی در غزه

همزمان با اوج‌گیری جنگ و درگیریهای زمینی میان رزمندگان گروه های مقاومت فلسطین با ارتش رژیم اشغالگر قدس، بسیاری از مقام ها و کارشناسان نظامی صهیونیست، جسته و گریخته اقدام به افشای ابعاد سهمگین تحلیل‌های غلط محافل اطلاعاتی و نظامی رژیم اشغالگر قدس در رابطه با گروه های مقاومت فسلطین، می کنند.  

به عنان مثال، نشریه "هاآرتص" اسرائیل به تازگی در گزارشی تحلیلی و با استفاده از دیدگاه های برخی مقام های نظامی صهیونیست، به طور خاص به این نکته اشاره کرد که نتانیاهو و نهادهای اطلاعاتی و نظامی اسرائیل، اکنون و با حمله زمینی به نوار غزه متوجه شده اند که تا چه اندازه تحلیل های آن ها در مورد تونل های زیرزمینی حماس سطحی بوده و اساسا این تونل ها ماهیت به مراتب پیچیده تری را در قیاس با آنچه آن ها پیشتر می‌اندیشیدند، دارند. 

در کنار این مساله، برخی چهره های نظامی صهیونیست نیز در مدت اخیر اقرار کرده اند که در خوانش تهدید اصلی علیه ارتش اسرائیل در جریان حمله به نوار غزه دچار اشتباه محاسباتی شده اند. کما اینکه آن ها فکر می‎کردند که با سیلی از تله های انفجاری در نوار غزه رو به رو خواهند شد اما اکنون بلای جان اصلی پیشروی اسرائیل در نوار غزه، "راکت های یاسین" هستند که موجب نابودی و انهدام بیش از 150 تانک و خودروی زرهی رژیم اشغالگر قدس شده اند. 

جدای از همه این ها، نتانیاهو چند وقت قبل در یک توئیت معنادار به این نکته اشاره کرد که هیچکدام از نهادهای اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل قبل از عملیات هفتم اکتبر، این تحلیلی را نداشته اند که حماس به دنبال انجام حمله علیه اسرائیل است. به بیان ساده تر، وی سعی داشت با این موضع گیری خود افکار عمومی اراضی اشغالی را متوجه این مساله کند که خودِ وی نیز بر پایه تحلیل های اشتباه نهادهای اطلاعاتی-امنیتی اسرائیل بوده که از ناحیه عملیات طوفان الاقصی غافلگیر شده است و در واقع، خودِ او هم یک قربانی است. 

با این حال، شدت فشارها پس از انتشار این توئیت علیه نتانیاهو به قدری افزایش پیدا کرد که او مجبور به حذف آن شد. مسائلی که همه و همه نشان می دهند تا چه اندازه پیش فرض های اطلاعاتی رژیم اشغالگر قدس در رابطه با گروه های مقاومت فلسطینی و حمله آن به نوار غزه اشتباه هستند و البته که موارد ذکر شده در این گزارش تنها بخشی از واقعیت ها در این رابطه را نمایندگی می کنند.