فریاد رسا و رسانه بی‌همتا (به ‌جای گفت و شنود)

  4020614007

چه کسی باور می‌کرد که اربعین در گذر زمان به خورشید بی‌غروبی تبدیل می‌شود که شعاع نورانی آن سقف نظام سلطه را می‌شکافد و به دنیای غفلت‌زده نور معرفت می‌پاشد، بر این اساس بخش گفت و شنود را به بخشی از بیانات رهبر حکیم و فرزانه انقلاب در این خصوص، اختصاص می‌دهیم.

کیهان نوشت: فردا با سالروز اربعین حسینی‌(ع) همزمان است. آن روز غمزده در اربعین سال ۶۱ هجری که جابربن عبدالله انصاری، صحابه بزرگوار رسول خدا‌(ص) و یار و یاور امیرالمومنین علیه‌السلام، همراه با عطیه عوفی که از تابعین و یکی از شیعیان پاکباخته حضرت امیر‌(ع) و از رجال علم حدیث و مفسر قرآن بود خود را به کربلا رسانده و با حضرت سجاد و زینب‌کبری و سایر اسرای کربلا علیهم‌السلام که از شام بازگشته بودند بر تربت پاک ابا‌عبدالله الحسین و یاران شهیدش‌(ع) نشسته و بر مظلومیت آل‌الله‌گریسته بودند، چه کسی باور می‌کرد که اربعین در گذر زمان به خورشید بی‌غروبی تبدیل می‌شود که شعاع نورانی آن سقف نظام سلطه را می‌شکافد و به دنیای غفلت‌زده نور معرفت می‌پاشد و... ستون گفت و شنود امروز را به بخشی از بیانات رهبر حکیم و فرزانه انقلاب در این خصوص، اختصاص می‌دهیم.

«‌اهمّیّت اربعینِ اوّل این بود که رسانه پُرقدرت عاشورا است. از روز عاشورا تا روز اربعین این چهل روز، چهل روزِ فرمانروایی منطقِ حق در میان دنیای ظلمانی حاکمیّت بنی‌امیّه و سفیانی‌ها بود. رسانه‌ حقیقی [یعنی] فریاد زینب کبری، فریاد حضرت سجّاد؛ در کجا؟ در کوفه، در شام، در آن‌جایی که ظلمات محض بود؛ اینها بزرگ‌ترین رسانه بود. همین‌ها بود که عاشورا را نگه داشت، همین‌ها بود که عاشورا را به امروز رسا ند. تاریخ و ریشه‌ این روز اربعین و ماجرای اربعین این است. آن روز اهل‌بیت (علیهم‌‌السّلام) طوفانی به پا کردند با این حرکت چهل ‌روزه؛ یک طوفان به پا شد در آن اختناق عجیب [۲۱ مهرماه ۱۳۹۸]....

شروع جاذبه‌ مغناطیس حسینی، در روز اربعین است. جابربن‌عبدالله را از مدینه بلند می‌کند و به کربلا می‌کشد. این، همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرن‌های متمادی، در دل من و شماست. کسانی که معرفت به اهل‌بیت دارند، عشق و شور به کربلا همیشه در دلشان زنده است.

این از آن روز شروع شده است[اول فروردین ۱۳۸۵].... در روز اربعین بعد از آن روزهای تلخ و آن شهادت عجیب، اولین زائران اباعبدالله‌الحسین علیه‌السّلام بر سر قبر امامِ معصومِ شهید جمع شدند. از جمله کسانی که آن روز آمدند، یکی «جابربن‌عبدالله انصاری» است و یکی «عطیه‌ًْبن سعد عوفی» که او هم از اصحاب امیرالمؤمنین علیه‌السّلام است...

«عطیه» می‌گوید: وقتی به آن‌جا رسیدیم، خواستیم به طرف قبر برویم، اما این پیرمرد گفت اول دم شطّ فرات برویم و غسل کنیم. در شطّ فرات غسل کرد، سپس قطیفه‌ای به کمر پیچید و قطیفه‌ای هم بر دوش ‌انداخت؛ مثل کسی که می‌خواهد خانه‌ خدا را طواف و زیارت کند، به طرف قبر امام حسین علیه‌السّلام رفت. ظاهراً او نابینا هم بوده است. می‌گوید با هم رفتیم، تا نزدیک قبر امام حسین علیه‌السّلام رسیدیم.

وقتی که قبر را لمس کرد و شناخت، احساساتش به جوش آمد. این پیرمرد که لابد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام را بارها در آغوش پیامبر دیده بود، با صدای بلند سه مرتبه صدا زد: یا حسین، یا حسین، یا حسین. [۱۴ خرداد۱۳۷۸]....

از همین‌جا (زیارت اربعین) بود که ماجرای توابین به وجود آمد؛ اگرچه ماجرای توابین سرکوب شد؛ اما بعد با فاصله‌ کوتاهی ماجرای قیام مختار و بقیه آن دلاوران کوفه اتفاق افتاد و نتیجه‌ در هم پیچیده شدن دودمان بنی‌امیه‌ ظالم و خبیث بر اثر همین شد. البته بعد از او سلسله‌ مروانی‌ها آمدند؛ اما مبارزه ادامه پیدا کرد؛ راه باز شد. این خصوصیت اربعین است. یعنی در اربعین افشاگری هم هست، عمل هم هست، تحقق هدف‌های آن افشاگری هم در اربعین وجود دارد‌». [۲۸ بهمن ۱۳۸۷]