موضوع فقط «جیش‌العدل» نیست!

سعید ونکی، گروه سیاسی الف،   4020502094 ۳۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۹ تکراری یا غیرقابل انتشار

عملیات تروریستی اخیر در سیستان‌وبلوچستان که منجر به شهادت چهار نفر از نیروهای پلیس راهور شد نشان می‌دهد که ساختارهای امنیتی در شرق کشور دچار نقصان‌هایی است که باید برای ترمیم آن قدم برداشت؛ ساختاری که در سه بخش نیازمند بازنگری است.

اولین ضعف آشکار، نقصان در امنیت مرزهای شرقی است. بخش‌هایی از افغانستان و پاکستان مامن نیروهای تکفیری است و از سال‌های قبل تاکنون بنیادگرایان وهابی در آن رخنه کرده‌اند. وقتی دفعات متمادی از سمت مرزهای شرقی عملیات تروریستی در کشور رخ داده و سپس تکفیری‌ها راهی این کشورها می‌شوند راهی جز تقویت دیوارکشی در مرزها باقی نمی‌ماند.

حدود 1900 کیلومتر، طول مرزهای زمینی ایران با افغانستان و پاکستان است که البته بخشی از این مرزها در سالیان‌گذشته دیوارکشی شده اما باید به شکل‌ جدی‌تری به این امر مبادرت ورزید. واضح است که هزینه ساخت این دیوارها بسیار گزاف و چشمگیر بوده که تامین منابع آن در این شرایط اقتصادی کشور ناممکن است اما می‌توان به‌شکل جدی‌تر در مناطقی که عبور و مرور تروریست‌هاست این پروژه دیوارکشی توسعه یافته یا استحکام بیشتری پیدا کند.

دومین ضعف ساختاری، مسئله پذیرش مهاجرین است. از آنجایی که امنیت‌ملی اولی‌تر از هر امر دیگری است باید بی‌پرده و صریح سخن گفت. ما در مسئله پذیرش مهاجرین افغانستانی نابخردانه عمل کرده‌ایم و این مهاجرین در آینده نه‌چندان دور به معضلی امنیتی برای ایران تبدیل خواهند شد.

برآوردهای غیررسمی از 8 میلیون و آمارهای رسمی از 5 میلیون افغانی حاضر در ایران سخن می‌گویند. اگرچه همه این مهاجرین تهدیدی بالقوه محسوب نمی‌شوند اما بسیاری از آن‌هایی که به‌صورت غیرمجاز در ایران و به‌خصوص استان‌های شرقی سکنی گزیده‌اند، دارای تمایلاتی افراطی هستند که چون بمب‌ساعتی در شهرهای ایران تردد می‌کنند. باید به‌سمت ممنوعیت ورود و حتی اخراج اتباع افغانستانی غیرمجاز قدم برداشت؛ آنانی که در مقام نیروهای نیابتی برای گروهک‌های تروریستی مستعد انجام عملیات هستند.

سومین ضعف ساختاری هم به مسئله فقر تعمیق‌یافته در سیستان و بلوچستان باز می‌گردد. فقر، خاستگاه انواع معضلات اجتماعی و امنیتی و بستری برای انحطاط جامعه است و هر اندازه که فقر بیشتر باشد، محیط اجتماعی آبستن چنین حوادثی خواهد بود.

باید بپذیریم که یارگیری و نیروکشی برخی از گروهک‌‌های تروریستی، از داخل مرزهای ایران صورت می‌گیرد که ریشه آن علاوه بر تمایلات رادیکالی و بنیادگرایانه افراد، فقری است که آنان را به دامان گروهک‌ها می‌کشاند. هر چند این موضوع‌، فی‌نفسه یک مسئله اقتصادی و اجتماعی تلقی می‌شود اما وقتی این فقر از حد و مرز خود عبور کند، به مسئله‌ای امنیتی تبدیل خواهد شد.

اخیراً معاون وزیر کشور از برخورد با گروهک تروریستی جیش‌العدل و انتقام از آنان سخن گفته که اقدامی درست و شایسته است اما تا زمانی که ضعف‌ها و شکاف‌های مرزها و استان‌های شرقی برطرف نگردد، تکرار چنین وقایع تلخی دور از انتظار نیست.