تابستان است و نمود مصیبت عظیمی که بر سر سیستان و بلوچستان آوار شده؛ کمآبی در اوج خود در حال رسیدن به نقطهای است که نمیتوان با نسخههای تکراری گذشته نیازهای استان را تامین کرد. باید طرحی نو درانداخت و منابعجدیدی را روانه استان کرد و در دسترسترین آن چیزی نیست جز هیرمند که ایران بهره چندانی از آن نمیبرد.
اواخر اردیبهشتماه بود که سید ابراهیم رئیسی در هشداری صریح به مقامات حکومت طالبان اعلام کرد که حقآبه ایران از هیرمند قابل چشمپوشی نیست و توصیه کرد که مقامات افغانستانی این هشدار را جدی بگیرند؛ موضعی که مورد حمایت قاطبه مردم بود.
بیش از 60 روز، از این موضع رئیسجمهور میگذرد اما مسئله مهم آب و حقآبه هیرمند بهنظر نمیرسد سمت حلوفصلشدن حرکت کرده باشد و حتی سرنوشت اعزام کارشناسان برای بازدید از منابع آبی پشت سد کجکی هم مشخص نیست.
ایران اعتقاد به وجود منابع آبی داشته و حاکمین افغانستان آن را انکار میکنند و این وضعیت مبهم بعد از گذشت مدت زمان مدیدی همچنان ادامه دارد و در این بین سیستان و بلوچستان و مردم آن خطهاند که در حسرت رسیدن آب بهسر میبرند.
باید واقعیت را دید و بر مبنای آن سیاستگذاری کرد و تصمیم گرفت. واقعیت موجود از مرگ تدریجی استان سیستانوبلوچستان حکایت میکند و این ادعایی گزافه نیست که هدفش برانگیختن حسجمعی و تحریک افکارعمومی باشد؛ واقعیت تلخ موجود است؛ واقعیتی که نماینده مردم این استان در مجلس هم به آن اذعان میکند: «ما شاهد مرگ تدریجی در منطقه سیستان و بلوچستان هستیم. روستاهای این استان یکی پس از دیگری خالی می شود، روزهای بسیار خطرناکی را برای مردم سیستان و بلوچستان پیش رو داریم و اولین گام برای حل مشکل مردم این است که باید حقآبه عملی شود.»
سرزمین آفتاب ایران، ذرهذره در حال اضمحلال است اما استیفای حق و حقوق مردم ما و گرفتن سهم خود از هیرمند، در گیر و دارهای بروکراتیک و دستگاههای عریضوطویل گرفتار شده است. وقتی نماینده سیستان در مجلس از سپردن پرونده حقابه به یکی از کمیتههای شورایعالی امنیتملی و بررسی راههای مختلف منجمله قطع ارتباطات دیپلماتیک و اقتصادی سخن میگوید، نباید انتظار داشت که دست ما بهزودی به حقابه هیرمند برسد.
باید از راههای دیگری وارد شد؛ افغانستان و حتی دیگر کشورهایی که بخواهند بر سر منافع ایران سنگاندازی کنند باید طعم سخت واکنشهای ما را بچشند. چه بسا اگر در همان مقطعی که تهدیدهای صریحی از سوی ایران صادر شد، بهجای اتخاذ روال دیپلماتیک روی به معتبرکردن تهدیدها میآوردیم امروز شرایط بهشکل دیگری بود.
ما منتظریم؛ منتظر معتبر کردن تهدیدها و نقرهداغ کردن حکومتهایی که از حسننیتهای ایران سوءاستفاده میکنند؛ منتظر استیفای حق خود و ترسیم خطوط قرمزی جدید برای دیگران. ما منتظریم آقای رئیسجمهور!