واقعیتی هولناک درباره کارگران کشور

یوسف مشفق، گروه اجتماعی الف،   4020418068 ۴۱ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۸ تکراری یا غیرقابل انتشار

رئیس فراکسیون کارگری مجلس گفته: « امروز خط فقر در کشور ۱۵ میلیون تومان است و هرکسی که کمتر از این عدد درآمد داشته باشد، دچار مشکل است، لذا کارگران انتظار دارند که مجلس و دولت با تنظیم سیاست‌ها و درنظر گرفتن راهکارهای اجرایی نسبت به شرایط آنان چاره‌اندیشی کنند.امروز هم کارگران هم اقشار دیگری در سبد هزینه‌ خانواده دچار مشکلاتی هستند، هفت دهک از جامعه اکنون از دولت و نظام توقع دارند که به فکر آن‌ها باشند و این با توجه مشکلات اقتصادی و معیشتی که وجود دارد، انتظار به حقی است. به نظر من در حال حاضر حداقل کاری که دولت می‌تواند انجام دهد این است که با استفاده از قانونی که ما در مجلس مصوب کردیم، حدود ۱۵ قلم از کالاهای اساسی را به صورت کالابرگ الکترونیک، بن کالا یا حتی غیرالکترونیک با قیمت مصوب به دست کارگران برساند.»

هر چند این اظهارات در وهله اول و با توجه به فضای فعلی که از هر گوشه و کنار و تریبون رسمی و غیررسمی به معیشت مزدبگیران پرداخته می‌شود، چندان عجیب نیست اما در کنه و بطن خود دارای ابعادی است که وضعیت هولناک جامعه کارگری را فریاد می‌زند.

وقتی رئیس فراکسیون کارگری مجلس خط فقر را 15 میلیون ذکر می‌کند و دریافتی اکثر کارگران، حداقلی و مبالغی بین 8 تا 10 میلیون است است، چه واقعیتی مشخص می‌شود؟ اگرچه این رقم برای کارگران متاهل است و بسیاری از کارگران مجرد در بهترین حالت دریافتی‌شان به 7.5 میلیون تومان می‌رسد! یک فاجعه تمام‌عیار برای جامعه‌کارگری که با این وضعیت دستمزدی با بحران کالری روبروست و از تامین اقلام سر سفره خود و خانواده‌اش درمانده است.

هر چند با توجه به وضعیت مسکن و اجاره‌بها و دیگر مخارج زندگی، تعیین رقم 15 میلیون برای خط فقر، کمتر از واقعیت‌های موجود است اما اگر همین رقم اعلامی رئیس فراکسیون کارگری مجلس را مدنظر قرار دهیم، یک شکاف دوبرابری بین دریافتی و رقم خط فقر وجود دارد و جالب اینکه نه‌تنها هیچ اقدامی برای پر کردن این شکاف انجام نمی‌شود، بلکه با گفتاردرمانی و اظهارات ناروا نمک روی زخم کارگران پاشیده می‌شود.

وقتی به‌جای تلاش برای ترمیم مزدی، اعطای بن کالا و کالابرگ راه‌حل کاستن از فشارهای معیشتی کارگران قلمداد می‌شود باید بر این وضعیت مزدبگیران گریست؛ آن هم کالابرگی که با هزار دردسر و منت و عبور از راه‌های پر پیچ و خم بروکراسی باید به دست کارگران برسد که معمولاً هم نرسیده و احتمالا نخواهد رسید!

واقعیت آن است کارگران نیاز به صدقه هیچ نهادی ندارند؛ آن‌ها خواستار دریافت حق و حقوق قانونی و انسانی خود و دستمزدی هستند که بتوانند شرمنده خانواده‌هایشان نباشند؛ برای یک زندگی عادی، برای گرفتار نبودن در تامین قوت خانواده و برای حیات.

گفتار درمانی کافی است و مجلس و فراکسیون کارگری به جای توصیه راه‌های غلط به دولت، در پی اصلاح و ترمیم مزدی کارگران باشد. آنان باید در کنار تشکل‌های کارگری، پیش‌قراول استیفای حقوق کارگران باشند نه اینکه به جای تکیه بر مسئله اصلی، بی‌راهه‌های این‌چنینی را تجویز کنند.