۳ نکته مهم در مورد آشوب های فرانسه

گروه جهان الف،   4020410080 ۲۹ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

مردم فرانسه در ادامه اعتراضات جنبش جلیقه زردها و همچنین آشوب ها و اعتصابات علیه طرح مکرون جهت افزایش سن بازنشستگی در این کشور که بی اعتنا به نظر مخالفِ طیف های قابل توجهی از جمعیت فرانسه صورت گرفت و به نمودی عینی از طبقاتی بودن سیاست های دولت مکرون تبدیل شد، اکنون قتل نوجوان ۱۷ ساله فرانسوی را بستر مناسب دیگری جهت تحمیل فشار به دولت مکرون و نشان دادن خشم خود از سیاست ها و رویه های آن تبدیل کرده اند.

به گزارش الف؛ فرانسه بار دیگر وارد دوره ای از تنش و بحران شده است. در این راستا، به تازگی و پس از شلیک پلیس به یک نوجوان 17 ساله فرانسوی در حومه پاریس، آشوب های گسترده ای در شهرهای مختلف این کشور نظیر لیون، مارسی، نانت و البته پاریس پایتخت این کشور گزارش شده است. معترضان نسبت به خشونتِ پلیس فرانسه نسبت به یک نوجوان در بحبوحه آنچه وقوع یک تخلف رانندگی از سوی وی عنوان شده و منجر به شلیک پلیس فرانسه از فاصله نزدیک به "نائل. ام" شده، اعتراض دارند. 

اعتراضاتی که حتی انتقادات شمار قابل توجهی از سیاستمداران و ورزشکاران مشهور فرانسوی نظیر "کیلین امباپه" فوتبالیست برجسته فرانسوی را هم به دنبال داشته و موجب بازداشت ده ها شهروند فرانسوی شده است. با این همه، تحولات جاری در فرانسه به طور خاص حامل ۳ نکته مهم و محوری است که توجه به آن ها می تواند به درک کلی روند جاری در این کشور کمک زیادی کند. 

اولا، بسیاری از ناظران و تحلیلگران معتقدند که شاید اعتراضات جاری در فرانسه به دلیل وقوع یک اتفاق خاص اوج گرفته باشد، با این حال، هدفِ اصلی معترضان در جریان این اعتراضات، حمله به امانوئل مکرون و سیاست‌هایش است. 

در واقع، مردم فرانسه در ادامه اعتراضات جنبش جلیقه زردها و همچنین آشوب ها و اعتصاباتِ مرتبط با طرح مکرون جهت افزایش سن بازنشستگی در این کشور که بی اعتنا به نظرِ مخالف طیف های قابل توجهی از جمعیت فرانسه صورت گرفت و به نمودی عینی از طبقاتی بودن سیاست های دولت مکرون تبدیل شد، اکنون قتل نوجوان 17 ساله فرانسوی را بستر مناسب دیگری جهت تحمیل فشار به دولت مکرون و نشان دادن خشم خود از سیاست‌ها و رویه های آن تبدیل کرده اند. در این میان، قطبی شدنِ فزاینده جامعه فرانسه در سال های اخیر نیز سبب شده تا بحران، دامنه و ابعاد پیچیده تری را به خود بگیرد. موضوعی که نگرانی های جدی را در فرانسه ایجاد کرده و سبب شده تا بسیاری نسبت به آینده تحولات در فرانسه ابراز نگرانی کنند.

دوم اینکه اعتراضات جاری در فرانسه بار دیگر شکاف ها در میان مقام های ارشد فرانسوی و حتی نهادهای مهم حکمرانی این کشور را نیز آشکار کرده است. به عنوان مثال، امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه در موضع گیری تاکید کرده که خشونت پلیس این کشور علیه یک نوجوان به هیچ عنوان قابل قبول نبوده است. در نقطه مقابل، پلیس فرانسه به انتقاد از رئیس جمهور این کشور پرداخته و اعلام کرده که وی حق ندارد به پلیس حمله کرده و آن را تضعیف کند.

مارین لوپن رهبر جبهه ملی فرانسه و از سیاستمداران راست گرای این کشور نیز گفته است که "ظاهرا امانول مکرون فراموش کرده که در فرانسه تفکیک قوا حاکم است و او نباید بدون اعلام نظر رسمی مقام های قضایی، پلیس را محکوم کند". طیف مخالفان با مکرون نیز معتقدند که او به هیچ وجه حق ندارد از پلیس فرانسه انتقاد کند زیرا پلیس این کشور در سال های اخیر به شدت درگیر مقابله با چالش هایی بوده که خودِ دولت مکرون ایجاد کرده است. از این منظر، از نگاه این طیف ها، پلیس فرانسه نیز خود قربانی سیاست ها و رویه های غلط و ناکارآمدِ دولت مکرون است. 

و در نهایت سوم اینکه جالب است که آشوب های اخیر در فرانسه که با آسیب رسیدنِ گسترده به اموال عمومی و انتشار تصاویری از به آتش کشیدن برخی مکان ها در شهرهای مختلف این کشور همراه شده، بازتاب های جدی را در غرب دریافت نکرده و رسانه های جریان اصلی غربی، مانور رسانه ای چندانی را در مورد آن انجام نمی دهند. 

این در حالی است که در جریان کودتای اخیر در روسیه توسط گروه واگنر و یا اغتشاشات چند ماه گذشته در کشورمان، همین رسانه ها داستان سرایی ها و سناریو پردازی های هالیوودی را در دستورکار قرار دادند و از مطرح‌کردن هیچ دروغی نیز فروگذار نکردند. در واقع، در این نقطه، جریان های رسانه ای اصلی غربی باید پاسخگو باشند که چرا علی‌رغم شعارهای دور و دراز خود در زمینه بی طرفیِ رسانه ای، در میدان عمل کاملا مغرضانه عمل می کنند و هیچ پاسخی را نیز نسبت به عملکرد منفی خود به افکار عمومی بین المللی نمی دهند.