رفتار چین در عرصهی بینالملل، همواره بیانگر این موضوع بوده است که برای آنها، بازار و فرصت اقتصادی و تجاری کشورها، بیشترین اولویت و اهمیت را دارد. متأسفانه نگاه به غرب، و سیاست بیمیلی و بیرغبتی به شرق در دولت و کابینه روحانی، آنقدر به موضوع سیاست خارجی کشورمان ضربه و خدشه وارد کرد، که امروز شاهد بوجود آمدن نوعی بحران در ارتباط با شرکای تجاری قدیمی خود، نظیر چین هستیم. چین در دولت پیشین، پیشنهادات سرمایهگذاری مطلوبی بر روی میز مذاکره گذاشت، ولی متأسفانه مسئولین وقت، به طمع توجه و گوشه چشمی از اروپاییها و آمریکاییها، به عمده این پیشنهادات دست رد زدند، و با این رویکرد خود، بزرگترین لطمه را به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران وارد کردند.
در اثنای این غفلت بزرگ دستگاه دیپلماسی، عربستان سعودی تقریباً تمامی پیشنهاداتی که ایران برای همکاری با چین مطرح کرده بود را، بر روی میز طرف چینی قرار داد، و حتی به ارائهی پیشنهادات و گزینههایی بهتر روی آورد. بر خلاف تصور غالب، بیشترین مبادلات امروز سعودیها نه با امریکا، بلکه با چین در حال انجام است و سعودیها بزرگترین شریک تجاری چینیها در منطقه به حساب میآیند. حجم تجارت دو کشور از ۵۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷ به ۸۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ افزایش یافته است. در مقطع کنونی، سعودیها در حال دزدی و ربایش شریک ایران هستند و آنها به خوبی اثر تعامل با چین را در شتابدهی تولید قدرت ایران، دریافتهاند، به طوری که گویی روی خود را به سوی شرق گرداندهاند! این موضوع برای سعودیها دو منفعت جدّی خواهد داشت؛ نخست اینکه با افزایش مبادلات و تعاملات تجاری با چین، منافع و مواضع سیاسی مطلوب خود را، در خلال این تعاملات از آنها مطالبه میکنند، و در مسائلی همچون بیانیهی اخیر شورای همکاری خلیج فارس آنها را با خود همراه و همسو مینمایند، و حتی رفته رفته آنها را مقابل مواضع و سیاستهای جمهوری اسلامی قرار میدهند. از سوی دیگر با افزایش تعامل و سرمایهگذاری چین در این کشور، برای دوران پسا امریکا و نظم جدید بین المللی آماده میشوند.
حال در کنار توجّه به این موضوع ،نگاهی به مسائل داخلی میاندازیم. در بسیاری از مشکلات و معضلات کشور نظیر بازار خودرو، کالاهای اساسی، زیرساختهای حمل و نقل، ساخت مسکن و... تعامل با طرف چینی میتواند موقعیتی فوق العاده برای عبور از بحران و تبدیل آن به یک فرصت ارزشمند باشد. فرصتی که هم نیازها و دغدغههای مردم بوسیلهی آن برطرف میگردد، و هم در عرصهی بینالملل، سبب همسویی و همراهی بیشتر چین با سیاستهای جمهوری اسلامی میگردد. برای نمونه، این روزها شاهد عرضهی تعداد محدودی از خودروهای چینی در بازار هستیم که بعضاً قیمت آنها به علت تقاضای زیاد و عرضهی محدود تا چهار برابر قیمت جهانی براورد میشود. در عرصههای گوناگون نیز شاهد وضعیت اینچنینی هستیم. در این رابطه دولت میتواند با واردات خودروهای مرغوب و باکیفیت چینی به شکل گسترده و با قیمت واقعی، هم به نیاز و دغدغهی مردم پاسخ مناسب بدهد، و هم «سطح تعامل و همکاری» خود را برای چشماندازهای سیاسی با این کشور قدرتمند کشور بالا ببرد. در واقع در ازای افزایش تعامل تجاری و اقتصادی با این کشور، همسویی سیاسی آنها را در مسائل بینالمللی دریافت کند. بنابراین در موقعیت کنونی افزایش مبادلات تجاری با چین (البته معاملات غیر پولی و مبادلهای به خصوص با محوریت نفت و گاز و پتروشیمی و واردات اقلامی که مردم در رابطه با آنها دغدغه دارند) به معنی افزایش همنوایی آنان با سیاستهای کشورمان است و از سوی دیگر میتواند بهترین علاج و راهکار فوری جهت رفع نیازهای مردم باشد. دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، بایستی با ارائهی بستهی پیشنهادی بهتر از رقبای منطقهای، و ارائهی فرصتهای سرمایهگذاری جذاب برای طرف چینی، به سرعت حجم معاملات و تعاملات با این کشور را بالا ببرد، و از تبدیل این فرصت به بحران جلوگیری به عمل بیاورد.