اشتراکات برخی مسئولان کشور و آشوبگران

گروه تعاملی الف،   4011017019 ۱۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲۷ تکراری یا غیرقابل انتشار

عده‌ای می‌گویند ما ایرانی هستیم نباید شبیه اعراب باشیم. اسم مذهبی‌شان را عوض می‌کنند، جای سلام از درود استفاده کنند، اما اعتراض نمی‌کنند که چرا سبک معماری خانه هایشان ایرانی نیست، ایرانی‌های باستان هم سگ و حیوانات را در اتاق نگهداری نمی‌کردند، حاضر نیستند از ایرانی‌های قبل از اسلام که اهل عفاف و حجاب بودند تقلید کنند.

گروه تعاملی الف - سیدحمید مشتاقی نیا:

 به این چند گزاره، صرفا از باب نمونه توجه کنید:

1- آزادی

اغتشاشگران می‌گویند همه باید در رفتار و بیان نظرات خود آزاد باشند. هیچ کس نباید مانع از اظهار نظر دیگران شود. در حالی که خودشان از گفت و گو فراری بوده و در جلسات سخنرانی مسئولانی که قصد پاسخگویی به پرسش‌های آنها را دارند جنجال راه می‌اندازند و "هو" می‌کنند و مانع از طرح دیدگاه مخالف خود می‌شوند. بعضی مسئولان هم خود را طرفدار گفتگو نشان می‌دهند؛ اما بر خلاف توصیه رهبری همواره از مردم و دانشجویان فاصله داشته و تنها در این شرایط که جامعه دچار التهاب شده از باب حفظ ظاهر و رفع تکلیف به جلسات پرسش و پاسخ با دانشجویان می‌روند. بعضی مسئولان تحمل نقد را نداشته و با پرونده سازی و عزل و اتهام تشویش اذهان و شکایت و فیلتر و سرک کشیدن به حریم خصوصی دیگران درصدد بستن دهان منتقدان بر می‌آیند.

2- قانون

اغتشاشگر وقتی به خیابان می‌آید و نظم جامعه را بر هم می‌زند یعنی قانون و مطالبه گری قانونی را قبول ندارد؛ اما وقتی وسط اغتشاشات دچار سانحه ای می‌شود به قانون پناه برده، شکایت می‌کند و در رسانه‌ها ننه من غریبم بازی در می آورد که چرا قانون به دادم نرسیده و از مظلومیت من دفاع نمی‌کند؟! معلوم نیست بالاخره قانون را فصل الخطاب می‌داند یا نه؟ بعضی مسئولان همه را توصیه به قانون می‌کنند؛ اما به قوانینی که مثلا خودشان برای حقوق سرباز تعیین کرده‌اند پایبند نیستند، دم از حفظ محیط زیست میزنند اما هزاران تن زباله شهری را در لب ساحل یا وسط جنگل‌ها دپو می‌کنند، تمایلی به صدور مجوز تجمعات قانونی ندارند، مدعی حمایت از سوت زنی و کشف ظلمه هستند اما ده‌ها تخلف آشکار صاحبان قدرت از قراردادهای زیان بار نفتی، حقوق‌های نجومی، شکاف طبقاتی، زد و بندها و ترک فعل‌ها و ساختار چاق و فشل ادارات و خرج های غیرضروری و ... را پشت گوش می اندازند.

3- نقد پذیری

کدام کارمند منتقدی توانسته در ساختار اداری کشور رشد کند؟ به طور معمول پیشرفت اداری مخصوص کارمندان سر به زیر و مجیزگو است. انتقاد از مافوق یا مسئولان ولو در رده‌های میانی یا پایین دستی اغلب با واکنش منفی آنها مواجه می‌شود. نه مسئول و صاحب میز تحمل آن را دارد که مخاطب امر به معروف و نهی از منکر دیگران قرار بگیرد نه آن بانویی که حجابش با قانون و شرع انطباق ندارد چنین ظرفیت و اخلاقی دارد. هر دو از اینکه تذکری بشنوند ناراحت شده و گاه به تقابل و پرخاش روی می‌آورند و هر دو نیز البته معتقد هستند که نقد و تذکر به رعایت قانون در حق دیگران بسی لازم و ضروری است!

4- سبک زندگی

عده‌ای می‌گویند ما ایرانی هستیم نباید شبیه اعراب باشیم. اسم مذهبی‌شان را عوض می‌کنند، سعی می‌کنند مثلا جای سلام از درود استفاده کنند، مجموعه نمادها و واژگان فارسی کهن را بر الفاط مشابه عربی-فارسی و نمادهای دینی ترجیح می‌دهند. در حالی که هیچگاه به این موضوع اعتراض نمی‌کنند که چرا سبک معماری خانه هایشان ایرانی نیست، ایرانی های باستان هم سگ و حیوانات را در اتاق نگهداری نمی‌کردند، حاضر نیستند از ایرانی‌های قبل از اسلام که اهل عفاف و حجاب بودند تقلید کنند، حاضر نیستند لباسشان طرح و سیاق ایرانی داشته باشد، گوششان به دهان رسانه‌هایی است که از شیوخ متخاصم عرب بودجه می‌گیرند، حاضرند کشورشان را دو دستی تقدیم غرب کنند اگر نفعی مادی در آن ببینند و... ادعای ملی‌گرایی شان حرفی پوچ است. بعضی از مسئولان هم که دم از ترویج سبک زندگی اسلامی و تمدن‌سازی می‌زنند برخلاف آموزه های دین، زندگی اشرافی دارند، اهل تجمل و رانت هستند، بانکداری و اقتصاد و آموزش و احکام جزاء و ... را به تبعیض آلوده می‌سازند. به شکاف طبقاتی و رانت دامن می‌زنند و...

5- دروغ

بسیاری از آمارها و اطلاعاتی که درباره آشوب‌ها در شبکه‌های مجازی و رسانه‌های مرتبط با جریان آشوب پمپاژ می‌شود مثل فرار مسئولان و فروپاشی یک ماهه نظام و اعتصابات گسترده بازار و کشته سازی و ... دروغ محض است. کما اینکه وعده‌های انتخاباتی و آمار سازی‌های اجرایی و بیلان کارها و... بعضی مسئولان نیز با واقعیت‌های جامعه فاصله‌ای شگرف دارد و گاه مصداق بارز دروغ و فریب است. ذکر همین پنج نمونه فعلا کفایت می‌کند برای یادآوری وجود آسیب زای تناقضات مشترک گفتاری و رفتاری لایه‌های مختلف جامعه، برای آنکه ثابت شود بسیاری از مشکلات جاری کشور ورای طبقات اجتماعی و دسته‌بندی‌های سیاسی و ... ریشه در بعضی فرهنگ‌های غلط جاری در فکر و ذهن مردم اعم از فرا دست یا فرو دست، رئیس یا مرئوس دارد و تا زمانی که باورها و عملکردها اصلاح نشود، هر طیف و دسته‌ای با هر ظاهر و ادعایی روی کار بیاید و عنان قدرت را بر کف بگیرد، جامعه رنگ و بوی پیشرفت و آبادانی و آزادگی را به طور مطلوب نخواهد دید.

مهم تر از هر اصلاح سیاسی و اقتصادی و ... اصلاح فرهنگ عمومی است. تحول در نگرش‌ها و رویکردها است که می‌تواند تعالی و سعادت دنیوی و اخروی جامعه مظلوم ایرانی را تضمین نماید. همانقدر که در سال‌های نخست پیروزی انقلاب، مردم و مسئولان در سطح معیشت و مراوده و حقوق عمومی و... نزدیک به هم بودند لایه‌هایی از آنها این سال‌ها در بی صداقتی و هنجارشکنی و منفعت طلبی و کام جویی و... شبیه هم شده‌اند. منتقد نجیب و دلسوز و واقع بین و عدالتخواه، همه را بی تعارف و لکنت به رعایت چارچوب‌های انسانی و عقلانی و قانونی دعوت می‌کند، خواه مسئولین باشند یا مردم، توجیه گر وضع موجود باشند یا معترض و آشوبگر و...