سریالی که حاوی تحریف انقلاب است

عیسی مسلمان، گروه تعاملی الف،   4010907020

 در  سریال «کلبه‌ای در مه» فضای انقلاب اسلامی به گونه‌ای ترسیم می‌شود که حداقل حاوی چندین روایت نادرست و تحریف اساسی است:

۱_ داستان اصلی سریال (انتقال نگاتیوهای مربوط به کشتار میدان ژاله) که مبنای شکل‌گیری سایر ماجراهای سریال است، از اساس دروغ و تخیلی و برخلاف واقعیت‌های تاریخی دوران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ است. زیرا اطلاع رسانی در سطح افکار عمومی و رسانه‌های دنیا بوسیله‌ی انتشار فیلم مستند پنجاه دقیقه‌ای از قیام ۱۷ شهریور توسط «سازمان دانشجویان مسلمان ایرانی» در دانشگاههای آمریکا انجام پذیرفت. طبق اطلاعات مندرج در وب‌سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی فیلمبرداری از رویدادهای روز هفده شهریور سال ۱۳۵۷ ایده‌ی یکی از دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا به نام «ابوالفضل دوست‌محمدیان» بوده است. و ایشان در ضمن موفق میشود که بلافاصله پس از قیام هفده شهریور فیلم‌ها را در بسته‌بندی مخصوص پنهان کرده و بوسیله‌ی فردی به نام «حسین قره‌تپه» و از طریق فرودگاه مهرآباد و به صورت قانونی از کشور خارج کنند. (البته این نکته نیز قابل ذکر است که عباس ملکی _عکاس روزنامه کیهان_ به عنوان تنها عکاس حاضر در میدان ژاله، توانست ۳۷ فریم عکس از جنایات رژیم شاه را ثبت نموده و تحویل روزنامه‌ی کیهان دهد. ولی این عکس‌ها تا فروردین ۱۳۵۸ منتشر نشد. البته به گفته‌ی عباس ملکی، تعدادی از عکس‌ها مفقود شده و هرگز منتشر نشده است)

۲_ خبری از مسجد به عنوان پایگاه اجتماعی مردم زمان انقلاب نیست و روحانیت نیز ترسو و منزوی و گوشه‌گیر است. و در چند صحنه از سریال، روحانی سریال، به صراحت (برای تغییر شرایط زمان شاه) اظهار عجز و ناتوانی و نادانی می‌کند و از امیر (فعال سیاسی) درخواست چاره‌جویی می‌کند. به طور کلی نقشی که این سریال برای روحانیت در براندازی رژیم پهلوی ترسیم کرده، یک نقش تزئینی است که اصلاً اهل حبس رفتن و جانفشانی نیست و در عدالتخواهی و شجاعت نیز پشت سر شخصیت‌هایی نظیر امیر (و حتّی ماه‌گل) تعریف می‌شود.

۳_ طبق تصویر ارائه شده در این سریال، رژیم شاهنشاهی پایبند قانون و عدالت بود! اگر هم ظلمی به مردم می‌شد، به خاطر افرادی بود که بدون اطلاع دولت مرکزی، از موقعیت و مقامشان سوء استفاده می‌کردند. (مثل ماجرای ظلم به کارگرهای معدن، که پس از اطلاع پایتخت، بازرس ویژه فرستادند و بازرس هم بدون هیچگونه اغماض و زد و بند، در صدد استیفای حقوق کارگران بود)

۴_ خفیف کردن سرکوب و کشتار مردم توسط دژخیمان رژیم شاهنشاهی بوسیله‌ی نوع روایت کشته شدن طایه در مشهد. (طایه پیرزنی بود که مریضی لاعلاج داشت و در هرصورت در حال مرگ بود. بنابراین این اتفاق که در مشهد، گلوله‌ای هم به او خورده و از درد و رنج مریضی خلاصش کرده، خیلی هم بد نیست! و اساساً چنین تصویری، تفاوت بسیار زیادی دارد با تصویر کشتار جوانانی که در تظاهرات ضد حکومت پهلوی گلوله باران می‌شدند) و جالب اینکه اصلاً معلوم نشد جنازه‌ی طایه چگونه به زادگاهش برگشت؟ اهمیت این سئوال از آن جهت است که در زمان شاه، بسیاری از خانواده‌ی شهدا، به هزار زور و زحمت و پس از جست و جوی فراوان و با مشقّت می‌توانستند خبری از عزیزشان به دست آورده و شاید پیکر شهید را تحویل بگیرند. (البته پس از پرداخت ۵.۰۰۰ ریال بابت هر فشنگ! ، طبق گفته‌ی شاهدان در فیلم مستند قیام هفده شهریور)

۵_ برپایی جمهوری اسلامی و اجرای احکام اسلامی، دغدغه‌ی هیچ کس (حتّی شخصیت روحانی سریال) نیست و انگار هیچ کس از مظاهر فساد اقتصادی و اخلاقی و نیز ترویج بی‌بندوباری در جامعه ناراضی نیست

۶_ فعّالیت و بینش سیاسی، و نیز آرمان براندازی رژیم پهلوی، در انحصار امیر(و تشکیلات مربوطه) بود. سایر شخصیت‌های حاضر در سریال درگیر مسائل یومیه و روزمرّه بودند. (البته شخصیت روحانی سریال حتّی درگیر مسائل یومیه هم نبود! و همانطور که قبلاً عرض کرم، نقش نخودی را داشت و اگرچه در برخی صحنه‌ها حضور داشت ولی بیش از اینکه بتواند جمعیت را تحت تأثیر قرار دهد ، تحت تأثیر دیگران بود)

۷_ القای این مطلب که مخالفین رژیم شاهنشاهی، اگر همچون امیر، صداقت دارند و راستگو و طرفدار حقیقت بودند، می‌پذیرفتند که بهتر است زندانی باشند ولی به کسی که می‌خواست آنها را زندانی کند، (نادر می‌خواست امیر را لو بدهد) اتّهام بی‌ناموسی نزنند. خلاصه اینکه امیر ناگهان همه چیز را فدای جلوگیری از هدر رفتن خون و آبروی یک عنصر عملاً طرفدار رژیم پهلوی نمود و رفت خودش و همدستانش را لو داد و «می‌جان» و «شیرین» (و نیز همسفران شیرین) را نیز به خطر انداخت تا کارگردان براحتی بتواند ناله و شیون و فریاد مظلومیت نازبانو (عروسِ خان و برادر نادر _مقتول) را به بهترین شکل به تصویر بکشد و مخاطبین سریال نیز براحتی بتوانند در ناخودآگاه‌شان درک نمایند که انقلابیون سال ۱۳۵۷ عجب ظالم های آب زیر کاه و مظلوم نمایی بودند!

۸_ القای این مطلب که جهان از جنایات رژیم شاه بیخبر بوده و نقشی در حمایت از رژیم شاهنشاهی نداشتند. در سرتاسر سریال حتّی کوچکترین اشاره‌ای نشد به اینکه دولت‌های خارجی (اعم از آمریکا و اروپا و اسرائیل و حتّی چین) پس از کشتار مردم در میدان ژاله، از رژیم پهلوی اعلام حمایت کردند.

۹_ سانسور زندگی واقعی روستاییان در زمان شاه (هفتاد درصد جمعیت سی‌میلیونی مردم ایران، روستانشین بودند) ولی در سرتاسر سریال نه خبری از گاو و الاغ بود و نه خبری از آب آوردن از لب چشمه و روشن کردن شب‌های تاریک با نور فانوس و چراغ موشی