«دلداده زمین»
(برادران کارامازاروف)
به روایت هیوبرت دریفوس
ترجمه: زانیار ابراهیمی
ناشر: هرمس، چاپ اول 1401
229 صفحه، 68000 تومان
*****
شاید اگر با معیارهای سختگیرانه امروز به سراغ آثار کلاسیک برویم، بسیاری از شاهکارهای قدیمی ادبیات نتوانند به عنوان آثاری بی عیب و نقص جلوهگری کنند. البته عیب و نقص در هر اثر ادبی میتواند وجود داشته باشد، و این در درجه اول اهمیت قرار ندارد؛ کدام آدم زیبایی است که بدون نقص باشد؟ در واقع آن حسنها و ارزشهایی دارای اهمیتند که باعث میشوند این آثار تاثیراتی، عمیق، سازنده و ماندگار بر روح و ذهن مخاطب بگذارند.
آثار داستایفسکی نیز از این قاعده مستثنی نیستند و چهبسا نمونههای بسیار خوبی هستند، برای تایید چنین ادعایی بخصوص رمان «برادران کارامازوف» که به عنوان یکی از قلههای آثار او محسوب میشود. «برادران کارامازوف» رمانی است مفصل که باوجود ستایشهای بسیار از آن، نمیتوان شتابزدگیهایی که در برخی از بخشهایش وجود دارد، انکار کرد. گویی داستایفسکی هنگام نوشتن خود را به جریان پرشور و ویرانگر نبوغ درونیاش سپرده است. از این سبب کم نیستند دیالوگهایی که جا داشت بیشتر صیقل بخورند و یا کم توجهی به فضا سازی و توصیفاتی که خاصه در ادبیات قرن نوزدهم و آن رمانهای طولانیاش، از جایگاه ویژهای برخوردار بود. البته کمتوجهی به ایجاز و اطنابی که در پارهای موقعیتها خود را به رخ میکشد و خرده روایتهایی که از خُرد بودن درآمده و پرداختن به آنها مخاطب را از خط اصلی دور میکند و در پیگیری رمان وقفه میاندازد.
با این حال اما با یک شاهکار جاودان طرف هستیم اما چرا؟ واقعیت این است که آثار داستایفسکی را می خوانیم و چنان تحت تاثیر آن قرار می گیریم که گویی مخدری گیرندههای ذهنی ما را چنان تحریک کرده که لذت آنیاش باز ما را به سوی خود فرا میخواند. از دیگر سوی داستایفسکی هنر عجیبی در خلق شخصیتهای فراموش ناشدنی دارد. شخصیتهایی که احوال ذهنی و درونی آنها و موقعیتهایی که در آن ترسیم میشوند چنان جذابند که می توانند روایت اصلی را تحت الشعاع قرار دهند و برخی از اینها به واسطه اینکه خود نویسنده نیز بسیار مجذوبشان شده، چنان بسط و گسترش یافته اند که به روایتی در دل روایت دیگر بدل شده اند. چنانکه ماجرای مفتش اعظم در برادران کارامازوف نمونه اعلای آن است و خود رمان نیز تا دلتان بخواهد، شخصیتهای جذاب دارد.
براین اساس درباره داستایفسکی و آثارش کتابهای بسیاری نوشته شده است و از این پس نیز نوشته خواهد شد. «دلداده زمین» که اخیرا به همت نشر هرمس و با ترجمه و روایت زانیار ابراهیمی به بازار آمده یکی از همین کتابهاست. البته کتابی که خود محصول شرایطی منحصر به فرد است و به شکلی منحصر به فرد نیز به «برادران کارامازوف» می پردازد و دلایل اینکه چرا رمان داستایفسکی شاهکاری تا این اندازه غنی ست، پیش روی مخاطب خود قرار میدهد.
هیوبرت دریفوس فیلسوف آمریکایی و استاد فلسفه در دانشگاه برکلی در کالیفرنیا بود. دریفوس در ۱۵ اکتبر ۱۹۲۹ در ترا اوت، ایندیانا متولد شد و از دانشگاه هاروارد مدرک پی اچ دی دریافت کرد. کتابهای او در زمینه فلسفه هایدگر از معتبرترین کتب درسی در این حوزه هستند. زمینههای مطالعاتی او در برگیرنده پدیدار شناسی، اگزیستانسیالیسم، فلسفه روانشناسی و فلسفه ادبیات است. او که در سال 2017 با زندگی وداع کرد به عنوان یکی از معتبرترین مفسران داستایفسکی در میان شاگردانش معروف بود.
آثار داستایفسکی از جنبههای مختلفی قابل بررسی هستند، شاید معروفترین جنبه آنها واکاوی روان شناختی این آثار و شخصیتهای آنهاست و از همین روست که فردریش نیچه در یکی از معروف ترین سخنان خود، از داستایفسکی و آثارش به عنوان بزرگترین آموزگار خود در زمینه روان شناسی نام برده است.
و اما کتاب حاضر (دلداده زمین) حاصل نگاه هیوبرت دریفوس در درسگفتاری فلسفی راجع به یکی از قله های آثار داستایفسکی یعنی «برادران کارامازوف» است که میتوان ساعتها درباره جنبه های مختلف آن از خصوصیات شخصیتهایش، موقعیتهای انسانی داستان، کنش و واکنشهای روان شناختی آن و ... دیگر خصوصیات ادبی و محتوایی آن سخن گفت. این کتاب روایتی است از حدود دوازده ساعت شرح فلسفی هیوبرت دریفوس از رمان برادران کارامازوف، در درسگفتاری با عنوان یاد شده که در سال 2007 ارائه شد. دریفوس در هنگام ارائه این درسگفتار هر جلسه از شاگردانش می خواست که بخشی مشخص از رمان را بخوانند و در شرح خود نیز میکوشید به گونه ای عمل کند که لذت خوانش نخست رمان را با لو دادن داستان از بین نبرد که این خود بر یکی از ویژگی های برادران کارامازوف یعنی اهمیت و جذابیت خط روایی داستان آن تاکید دارد.
در شکل مکتوب، یعنی کتابی که نشر هرمس منتشر کرده است، توسط زانیار ابراهیمی تدارک دیده شده است. او با گوش فرادادن به شرح این تفسیر فلسفی از زبان دریفوس در کلاسهایش، متن آنها را با سلیقه خود و به شکلی جذاب و خواندنی به فارسی روایت کرده است. ابراهیمی در مقدمه کوتاهی که برای این کتاب نوشته : «آنچه خواهید خواند، بههیچرو تقریر طابق النعل بالنعل سخنان او در این درسگفتار نیست. درآوردن قالب شفاهی به قالب مکتوب، لاجرم مستلزم جرحوتعدیل و در مواردی حذفواضافههایی است که کتاب حاضر را در معنای دقیق کلمه به روایتی از روایت دریفوس تبدیل میکند.»
گفتار دریفوس درباره این رمان درواقع شرحی فلسفی است درباره اثری ادبی، که به جنبه های ادبی کتاب توجه چندانی ندارد بلکه محتوای آن را مورد واکاوی قرار داده و به مخاطب ارائه می کند. که این از قضا یکی از پروپیمان ترین وجوه آثار داستایفسکی بخصوص برادران کارامازوف است. زانیار ابراهیمی این شرح دوازده ساعته درباره رمان را در قالب ده فصل ارائه کرده است: جادو زدایی از مسیحیت، پاره های متناقض قلب، جام حیات، مفتش اعظم، مهمان اسرارآمیز، معجزه آلیوشا، خادم خادمان، طریق رنجوری، فعل ترک فعل و ستاره شرق. شرح دریفوس درباره رمان «برادران کارامازوف»، چنان که گفتیم تفسیریست فلسفی است از این اثر ادبی، درک چنین تفسیری شاید برای مخاطب غیر حرفهای کمی دشوار باشد، اما روایت زانیار ابراهیمی به دور از پیچیدگیست. گویی راوی و مترجم فارسی کوشیده بیانی روشن و قابل فهم این درس گفتار را در قالبی نو، به شکلی مکتوب و منسجم باز روایت کند. در نتیجه یکی از خواندنیترین راهنماهایی را که برای درک بهتر یک شاهکار ادبی میتوان در اختیار داشت به علاقمندان داستایفسکی ارائه کرده است. این روایتِ تحلیلی درباره «برادران کارامازوف» به ما از درونمایه آن و حرفهایی که داستایفسکی بنای گفتن آنها را داشته و... سخن میگوید؛ اما یک ویژگی دیگر نیز دارد و آن اینکه نشان می دهد با همین روش و رویکرد دریفوس می توان به سراغ دیگر آثار ادبی و حتی نظری نیز رفت و راهی تازه را برای درک متن به روی خواننده گشود. درکی که می تواند نقطه آغاز رسیدن به تفسیری شخصیبرای خواننده هر دو متن باشد مهمترین شاخصه یک شاهکار ادبی در همین واقعیت نهفته است که امکان رسیدن به تفسیرهای مختلف درباره آن را پیش روی خوانندگانی در سطوح مختلف را پیش می کشد