با مداهنه قاطعانه برخورد کنید !

گروه سیاسی الف،   4010121048 ۲۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۸ تکراری یا غیرقابل انتشار

تمجید و تحسین صاحبان علم و فضیلت نه تنها امر ناپسندی نیست بلکه شاید بتوان گفت به دلیل اثرگذاری اش بر گسترش این فضایل واجب هم باشد  اما جدا از مساله شآنیت فردی که مورد تحسین قرار می گیرد مرز روشنی نیز میان تحسین با مداهنه و چاپلوسی وجود دارد. همچنین ابراز احساسات علاقمندان یک فرد که به طور طبیعی صورت می گیرد واجد هیچ معنایی دال بر شایستگی لازم فرد یاد شده نیست. 

متاسفانه تاریخ ما به دلیل سابقه طولانی تملق شاهان و اعطای القاب رنگارنگ به اشراف و بزرگان مختلف، شاهد نوعی فرهنگ غلیظ مداهنه است و  خوشبختانه ، به خصوص پس از انقلاب، حساسیت افکارعمومی نسبت به این پدیده بسیار زیاد است به طوری که اگر اهل فضای مجازی باشید یا حتی در محافل خانوادگی کمتر روزی است که شاهد واکنش منفی نسبت به این رفتار نباشید.   

در تاریخ سیاسی انقلاب نیز شاهد واکنش منفی بنیانگذار انقلاب و نیز رهبر معظم انقلاب اسلامی به این پدیده بوده ایم. تذکر امام خمینی به فخرالدین حجازی و آقای مشکینی را همه بیاد داریم. رهبر انقلاب نیز در این زمینه بارها اهمیت این موضوع رو یادآوری کرده اند. چند نمونه را بخوانید: 

 شهریور ۹۱

رهبر انقلاب در دیدار با خانواده نیروی دریایی سپاه به تعابیر موجود در سرودی که اول مراسم خوانده شده بود همچون «ناخدای کشتی ولایت» و «نوح ما»، اعتراض کردند: «به همه این را می‌گویم و گفته‌ام و تکرار می‌کنم: مبادا آن صفاتی، خصالی، مناقبی که متناسب با وجود ولی عصر ارواحنافداه هست، این‌ها را تنزل بدهیم در سطح انسان‌های کوچک و ناقصی مثل این حقیر و امثال این حقیر... این نوح، امام زمان است... وجود مقدس خاتم‌الانبیاء نوحِ کشتیبان این امت است.»

 

۷اردیبهشت ۹۱ 

رهبر انقلاب در جمع فرماندهان نیروی زمینی ارتش از استفاده‌ تعبیر «جانم فدای رهبر» در مراسم رسمی نیرو‌های مسلح انتقاد و تصریح کرده بودند: «نه خدا راضی است، نه احکام اسلام اجازه می‌دهد که ما بگوییم ارتش ما، یا نیرو‌های مسلح ما، یا عناصر ما، برای خاطر فلان آدم بمیرند؛ نه. بله، برای خاطر اسلام همه بمیرند؛ فلان آدم هم برای خاطر اسلام بمیرد.» پس از این بیانات و در دیگر مراسم رسمی نظامی بعدی، این شعار حذف شد.

 

۶مهر ۹۰- نصب بنر در سفر کرمانشاه

ایشان در پایان سفر به کرمانشاه از نصب عکسشان در شهر‌ها گله کردند: «چند روز است منتظر فرصتی بودم که این گلایه را هم عرض بکنم. من وقتی توی خیابان‌های کرمانشاه رفتم، دیدم به شکل غیر متعارفی عکس‌های بزرگی از چهره‌ این حقیر در مسیر نصب شده... این کار چند تا اشکال دارد: یکی این‌که کاری است کاملاً غیر لازم، با هزینه‌ سنگین؛ این توجیهی ندارد. ثانیاً این تبلیغ‌های این‌جوری، مناسب وضع ما و شأن نظام جمهوری اسلامی و شأن طلبگی ما نیست؛ کار ما بایستی با بساطت و سادگی پیش برود.»

 

خرداد ۹۰- اظهارات یک نماینده مجلس

در جریان دیدار نمایندگان مجلس، هنگامی که یکی از نمایندگان اظهارات تمجیدآمیزی در حضور ایشان بیان کرد، رهبر انقلاب گفتند: «این‌جور بیانات، هم به ضرر من است، هم به ضرر خود گوینده است. نبایستی این بیانات به این شکل بیان شود. یک مجموعه زمانی تصادفاً کنار هم قرار گرفته‌ایم و داریم با هم کار می کنیم. من یک کار می کنم. شما یک کار می کنید. این‌جور تعبیرات، تعبیراتی نیست که انسان را خوش بیاید یا کمکی به کار پیشرفت انسان بکند. ما همگی بندگان خدا هستیم و ان‌شاءا... خدمت گزاران مردم هم باشیم.»

 

۴ تیر ۸۶- جشن تولد برای رهبری

رهبر انقلاب پس از شنیدن خبر جشن گرفتن برای تولد ایشان به شدت از این اقدام گلایه کردند: «این کار غلط است، این تولد و امثال آن هیچ جشنی ندارد، برگزارکنندگان مسئول وقت و عمر و اموالی هستند که در این کار صرف و ضایع می‌شود. من از کسی که برای تولد من جشن می‌گیرد به هیچ وجه متشکر نمی‌شوم و او را مسئول زیان‌های این کار هم می‌شناسم.»


خرداد ۸۳- واکنش نسبت به تعبیر ذوب در رهبری

 «بنده این حرف را از آدم‌های حسابی کمتر شنیده‌ام. ذوب در ولایت یعنی چه؟ باید ذوب در اسلام شد. خود ولایت هم ذوب در اسلام است... ذوب در رهبری، ذوب در شخص است؛ این اصلاً معنا ندارد. رهبری مگر کیست؟ رهبری هم باید ذوب در اسلام باشد تا احترام داشته باشد»


۲ آبان ۸۰- علی زمان!

یکی از حاضران، ایشان را «علی زمان» خواند. ایشان در همان جلسه این‌گونه تذکر دادند: «وقتی کسانی اسم مبارک امیرالمؤمنین علیه‌السلام یا اسم مبارک ولی عصر روحی‌فداه را می‌آورند، بعد اسم ما را هم دنبالش می‌آورند، بنده تنم می لرزد... ما گیاه همین فضای آلوده‌ دنیای امروزیم؛ ما کجا، کمترین و کوچک ترین شاگردان آن‌ها کجا؟ ما کجا و قنبرِ آن‌ها کجا؟ ما کجا و آن غلام حبشیِ فداشده در کربلای امام حسین علیه‌السلام کجا؟ ما خاک پای آن غلام هم محسوب نمی شویم...»

اول شهریور ۷۷- سرور ما خامنه‌ای

پیش از بیانات رهبری سرودی اجرا شد که در مصرعی می‌خواندند: «سرور ما خامنه‌ای». ایشان در همان جلسه به طور جدی تذکر دادند: «من خواهش می کنم که الفاظ این اشعار و سرود‌ها را از کلمات مبالغه‌آمیز خالی کنید. بنده افتخارم به این است که بتوانم خدمت گزار شما و مردم باشم. «سَروَر» فقط خدای متعال است... ما بندگانی ناقص، نارسا و ضعیف هستیم.»

یکی از نکات بسیار مهم در این قبیل تذکرها از سوی امام خمینی و رهبر انقلاب که قاعدتا رفتارشان باید سرمشق دیگران باشد این است که در آن‌ها ابتدا تشکر از گوینده و مداح دیده نمی شود یا بسیار کمرنگ است ( تردید از نگارنده ).  ممکن است تصور کنیم در چنین مواقعی خوب است ابتدا از گوینده برای این ابراز احساسات و مدح ها تشکر کرد تا به اصطلاح شخصیت طرف هم حفظ شود و بعدا این رفتار را نقد و درباره آن تذکر بدهیم. اما اهمیت مقابله با این رفتار ناپسند که بسیار سریع هم رواج می یابد به حدی زیاد است که این تذکر حتما باید بدون ملاحظه یادشده، یعنی لزوم پاسخ متقابل عاطفی به آن ( و البته بدون بر زبان راندن کلامی که به شخص گوینده بی احترامی شود ) صورت بگیرد. 

طی هفته گذشته نمونه ای از این مدح و ستایش ها را در برابر امام جمعه محترم مشهد شاهد بودیم که هر چند با پاسخ ایشان مواجه شد اما متاسفانه از ظرافت و توجه به اهمیت اجتماعی این موضوع خالی بود و ظاهرا بر اثر دغدغه ای که امام جمعه محترم برای حفظ شخصیت مداح یاد شده داشته اند نوعی مقابله عاطفی نیز در تذکرشان دیده شد که چنانکه گفته شد ضرورتی نداشت چرا که اهمیت برخورد با این پدیده به اندازه ای زیاد است که در این مواقع  می توان صرفا به بیان تذکر یاد شده ( بدون هیچ بی احترامی) اکتفا کرد. 

همه مقامات سیاسی و اجرایی در نظامی که از یک انقلاب بزرگ مردمی برآمده و مدعی آموزه های اخلاقی بلند است باید به این ظرایف و حساسیت ها توجه داشته باشند به خصوص کسانی که منصوب یا از نزدیکان بالاترین مقام سیاسی کشور یعنی رهبر معظم انقلاب هستند.