به گزارش الف؛ پایگاه خبری "کریستین ساینس مانیتور" در گزارشی، ضمن پرداختن به آخرین تحولات مرتبط با معادله اتمی ایران، به طور خاص، رویکردهای کلی دولت آمریکا در نوعِ تعامل هسته ای آن با ایران را زیر سوال برده و به دولت بایدن هشدار داده که از اشتباهات تاریخی دولت های آمریکا در این رابطه، درس بگیرد.
کریستین ساینس مانیتور در این رابطه می نویسد: «در ماه های منتهی به ازسرگیری مذاکرات هسته ای وین(با هدف احیای توافق برجام) در تاریخ 29 نوامبر، ایران توانست یکی پس از دیگری، به پیشرفت های اتمی قابل توجهی دست پیدا کند. در این راستا، بسیاری به طرح این سوال می پردازند که نتیجه معادله پیچیده اتمی ایران چه خواهد بود؟
البته که پاسخِ این پرسش چندان روشن نیست. با این حال، از منظر برخی کارشناسانِ حوزه انرژی هسته ای، ایران تا زمانی که تضمین های کافی را از غرب نگیرد، به احیای برجام میلِ چندانی نشان نخواهد داد.
ایران در سال های اخیر بارها و بارها تاکید کرده که توان هسته ای آن ماهیتی صلح آمیز دارد. در ماه جاری میلادی نیز "ویلیام برنز" رئیس سازمان سیا در موضع گیری اعلام کرد که "آمریکا هیچ نشانه ای دال بر اینکه ایران به سمت تولید سلاح های اتمی حرکت می کند را پیدا نکرده است".
بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که پیشرفت های هسته ای ایران تا حد زیادی دستِ این کشور را در چهارچوب مذاکرات هسته ای با غرب، پُر کرده اند. مذاکراتی که ایران به طور جدی در چهارچوب آن ها سعی دارد تا تحریم های یکجانبه "کارزار فشار حداکثری" دولت ترامپ علیه خود را لغو کند. ایران در مدت اخیر، درجه غنی سازی اورانیوم خود را به بالای 60 درصد رسانده و در عین حال سانتریفوژهای پیشرفته ای را نیز طراحی و عملیاتی کرده است. در شرایط کنونی، به زعم بسیاری از کارشناسانِ حوزه انرژی هسته ای، ایران یک کشور تمامعیار هسته ای است و حتی می تواند پیشرفت های بیشتری را نیز در این حوزه با تکیه با در دانش بومی خود کسب کند.
دولت آمریکا باید بداند که اگر بار دیگر به توافق برجام بازنگردد و روند تحریم های دوره ترامپ علیه ایران را معکوس نکند، بایستی منتظرِ عواقب وخیم و پیشرفت های بیشترِ اتمی از سوی تهران باشد. در این راستا، برخی تحلیلگران نظیر "سوزان دی ماجیو" عضو ارشد اندیشکده کارنگی در موضع گیری می گویند که "آمریکا با رویههای تهاجمی خود، عملا ایران را به سمت قدرتمند شدنِ بیشتر، از حیث قدرت هسته ای تبدیل کرده است. مساله ای که به نحو متناقضی در شرایط فعلی، یکی از دغدغه های عمده دولت آمریکا و شخص جو بایدن است".
دی ماجیو می افزاید: "اگر مذاکرات آمریکا با ایران شکست بخورد، بدون تردید ایران به سمت پیشرفت های بیشترِ اتمی متمایل خواهد شد". از زمان آغاز مجدد روند مذاکرات هسته ای وین، دولت آمریکا به درخواست های ایران در چهارچوب مذاکرات مذکور، پاسخ مثبتی نداده و حتی آن ها را زیاده خواهانه ارزیابی کرده است. دولت بایدن در کنار همه این ها، "کارزار فشار حداکثری" دولت ترامپ را نیز علیه ایران ادامه داده و حتی در برخی حوزه ها، آن را تشدید نیز کرده است.
پیش از این، دولت آمریکا با رویه های نادرست و غیرمنطقی خود در برابر کره شمالی، عملا این کشور را به سمت پیشرفت های بیشتر در حوزه هسته ای سوق داده است. با این حالف تفاوت بارز ایران با کره شمالی این است که ایرانی ها تاکنون هیچ نشانه ای دال بر اینکه به دنبال کسب سلاح های اتمی هستند از خود نشان نداده اند اما بر خلاف تصور همه، این دولت آمریکا است که به نحو نگران کننده ای، همان راهبردهای شکست خورده خود در قبال کره شمالی را، اکنون در رابطه با ایران عملیاتی می کند. جالب اینکه آمریکایی ها انتظار دارند که نتیجه متفاوتی را نیز از این رویکرد خود بگیرند(در موردِ ایران).
در این رابطه "جیم والش" پژوهشگر ارشد "دانشگاه ام آی تی" آمریکا می گوید: "در هر دو موردِ ایران و کرهشمالی، ابزار اصلی و اولیه آمریکا، وضع تحریم بوده است. در واقع، آمریکا این فکر را داشته که با تشدید فشارها علیه آنها، می تواند به اهداف خود در قبال تهران و پیونگ یانگ برسد. با این حال، هر دو کشورِ مذکور به این رویه دولت آمریکا با تسریع فعالیت های هسته ای خود و کسب پیشرفت های بیشتر پاسخ داده اند. آمریکا در موردِ هر دو کشور به وضوح شاهدِ شکست سیاست های تحریمی خود بوده است. حتی در مورد ایران، بسیاری از تحلیلگران معتقدند که اساسا این تحریم های دولت اوباما نبود که ایران را به انعقاد توافق برجام در سال 2015 تشویق کرد". در نقطه مقابل، بسیاری معتقدند که تعللِ دولت آمریکا در آغاز فرآیند گفتگوهای دیپلماتیک با ایران و کره شمالی، عملا وضعیت معادله اتمی هر دو طرف را بحرانی تر کرده است.
در این راستا، جیم والش می گوید: "بیایید به یاد آوریم که آمریکا این فرصت را داشت که با ایران در سال 2003 میلادی به توافق برسد. زمانیکه ایرانی ها تنها 300 سانتریفیوژ را در اختیار داشتند. با این حال، به این دلیل که آمریکایی ها بر این تاکید داشتند که ایران نباید حتی یک سانتریفیوژ هم داشته باشد، رویکرد تعاملی با ایران شکست خورد. مساله ای که در نهایت ختم به این موضوع شد که اکنون شاهدیم ایران 19 هزار سانتریفیوژ دارد و در حال انجام غنی سازی بالایِ 60 درصد است".
دی ماجیو از اندیشکده کارنگی می گوید که "در مورد کره شمالی، دولت بیل کلینتون به یک چهارچوب جهت توافق با این کشور دست پیدا کرد تا برنامه اتمی آن را در ابتدای راه از بین ببرد. با این حال، همزمان با تغییر دولت در آمریکا و روی کار آمدنِ دولت بوش، این توافق نیز عملا از بین رفت. دولت بوش در آن دوران این طرز فکر را داشت که دولت کلینتون با کره شمالی مماشات و سازشِ صرف انجام داده است".
رویکردی که در نهایت موجب شد تا اکنون شاهد باشیم که کره شمالی به یک قدرت تمام عیار هسته ای تبدیل شده و از توانمندی های هسته ای برخوردار است که حتی می تواند آمریکا را نیز هدف قرار دهد.
جیم والش پزوهشگر ارشد دانشگاه ام ای تی می گوید که "دور بعدی مذاکرات هسته ای عملا لحظه ای است که یا توافق در آن حاصل می شود و یا باید انتظارات چالش های بیشتری را در ادامه راه داشت". مساله ای که مخصوصا حامل خسارت های بیشتر برای آمریکا خواهد بود. بدتر از همه اینکه هیچ گزینه نظامی معتبری نیز علیه ایران وجود ندارد. در این میان آنچه را که نباید فراموش کنیم این است که هر اقدام تهاجمی و غیرمنطقی علیه ایران، عملا دامنه پیشرفت های هسته ای این کشور را بیشتر خواهد کرد. امری که به هیچ وجه به نفع آمریکا و متحدان آن نیست. در این راستا، دی ماجیو می گوید که "آمریکا باید از کارزار فشار حداکثری خود علیه ایران عقب نشینی کند و بیش از همه به دیپلماسی و ایجاد اعتماد در فضای مذاکرات فکر کند. بدون تردید این دستورکار قبلا از اینکه اتفاقات ناخوشایندی در ادامه راه بیفتند، بایستی عملیاتی شود"».
*لینک