چالش انتخاب مدیران در نظام اداری

گروه تعاملی الف،   4000923009

گروه تعاملی الف - عبدالسلام معروفی*:

بر اساس اعلام کارشناسان و متخصصان امر؛ علم مدیریتی طول دوران یک مدیر را ۴ سال در نظر گرفته و معمولا عرف بر آن است قریب به اتفاق مدیران بعد از تغییر دولت‌ها در دوره اول جابجا شده و جای خود را به شخص دیگری می‌سپارند و فقط به صورت محدود کسانی به‌مدت ٨ سال در دو دولت متفاوت و یا یک دولت در جایگاه مدیر باقی مانده‌اند.

اما اصلی‌ترین چالش در زمان تغییر و جابجایی مدیران، انتخاب نیروی جایگزین بر اساس شاخصه‌های پیش‌رو در آن حوزه کاری و همچنین در یک دستگاه اجرایی می‌باشد و اینکه چرا دستگاه‌های اداری ما و متوليان امر در پرورش مدیران توانمند ضعیف عمل کرده و در بسیاری از مواقع یا شاهد بازگشت به گذشته‌های مدیریتی هستیم و یا باید زمین و زمان را به هم بزنیم تا یک مدیر توانمند و متعهد و جهادی ولو همراه با دولت و سیاست‌های مجموعه انتخاب کنیم. 

هر چند یکی از دلایل این چالش انتخاب مدیران همفکر و همراه دولت‌ها در ادوار مختلف می‌باشد و یا اینکه سهم خواهی برخی از جریان‌ها و افکار، نمایندگان، حاشیه‌ها و... برای استفاده‌ از نفرات آنها علت پیدایی این چالش می‌شود اما به اذعان نگارنده و بسیاری از صاحب نظران علت اصلی این مساله عدم پرورش مدیران در بدنه دستگاه‌های اجرایی و نبود یک برنامه مدون در نظام اداری کشور و همچنین ضعف ساختاری در حوزه کارشناسی ادارات و از همه مهمتر بها ندادن به نیروهای توانمند فارغ از جریان همراه خود و حذف نخبگان می‌باشد که هنوز بعد از ۴٣ سال از عمر انقلاب قریب به اتفاق نیروها در دولت‌های مختلف جابجا شده و کمتر شاهد حضور نیروها، افکار و نفرات جدید با شیوه‌های نوین مدیریتی و چرخش نخبگان هستیم و معمولا افراد فقط از یک صندلی به صندلی دیگر نقل مکان کرده و اینکه هر مدیری که سکان هدایت مجموعه خود را بدست می‌گیرد معمولا معاونین و یا تیم مدیریتی همراه خود را از نیروهای ضعیف‌تر از حد تصور آن سیستم انتخاب می‌کند تا مبادا رودست مدیر بلند شده و یا افرادی را پرورش نمی‌دهند تا بعد از رفتنش خیال آن مجموعه و سیستم اداری و حوزه‌های تصمیم گیر در کلان و خرد برای آینده این سازمان راحت باشد و دیگر دنبال مدیر در خارج از مجموعه نگردند.

 در حالی که اگر در نظام اداری موضوع پرورش مدیران از هر جریان و گروهی و صرفا بر اساس توانایی، شایستگی، تقوا و در طراز انقلاب فارغ از مسائل حاشیه‌ای، گروهی، قومی و مذهبی در دستور کار قرار می‌گرفت و اینکه بر اساس شاخصه‌ها میدان داده می‌شد امروز در این دولت و چه بسا دولت‌های گذشته و یا حتی آینده با چالش انتخاب مدیر در ادارات و نهادهای مختلف روبرو نبوده و هر مدیری که جابجا می‌شد در همان سازمان و مجموعه چندین گزینه توانمند می‌توانست جایگزین آن شخص شده و حتی سهم خواهی و حاشیه‌ها هم به حداقل رسیده و نظام اداری توانمندتر و پیشرفته تری را شاهد بوده و بدنه کارشناسی فعال‌تری را شاهد می‌شدیم.

پس با این حال و شرایط پیشنهاد می‌شود حال که در گام دوم انقلاب بوده و برای عبور از برخی از بحران‌های پیش رو و چالش‌های زیادی که کشور و مردم را در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و...با خود درگیر ساخته و جهان هم در یک وضعیت دگرگون افتاده؛ در کنار مولفه‌های مدیریتی و موضوع اعتبارات، رفع تبعيض‌ها و ده‌ها نکته ریز و درشت چاره ای جز آسیب شناسی موارد پیش رو و تغییر رویه در مدیریت‌ها، نظام اداری و پرورش مدیران در حوزه های مختلف بر اساس شاخصه‌های فردی و اجتماعی و بدون در نظر گرفتن برخی از حاشیه‌ها و انتخاب مدیران توانمند وجود ندارد.

* کارشناس علوم ارتباطات اجتماعی و کارشناس ارشد حقوقی عمومی