بغضِ بی‌فریاد قهرمان/ زندان این گونه است‎

گروه تعاملی الف،   4000825010
بغضِ بی‌فریاد قهرمان/ زندان این گونه است‎

گروه تعاملی الف - محمد مهدی نادی:

اشاره: خواندن این نقد ممکن است خطر اسپویل شدن (آشکار شدن بخشی از داستان فیلم) را داشته باشد. الف تصمیم برای مطالعه قبل از تماشا فیلم را به عهده مخاطبین گرامی می‌گذارد.

قهرمان، آخرین اثر کارگردان بزرگ سینما اصغر فرهادی است. بعد از فیلم‌هایی نظیر گذشته، همه می‌دانند و فروشنده که یک سیر نزولی را در کارنامه او رقم زدند. این بار فرهادی با قهرمان، ورق تازه‌ای از مسیر فیلم‌سازی خود را تجربه می‌کند. در ادامه به ویژگی‌های متفاوت‌ترین اثر اصغر فرهادی می‌پردازم:

قهرمان شخصیت‌پردازترین اثر اوست. اگر فرهادی در فیلم‌های شاخص قبلی تمرکزش بر گره‌سازی و گره‌افکنی است و شخصیت‌هایش را حول محور داستان می‌سازد این بار داستان بهانه ای است برای همراهی شخصیت در دل محیط. فرهادی در قهرمان به جای تعلیق و دلهره، ترجیح داده است به روایت و شخصیت‌هایش عمق بیشتری بدهد همین موضوع باعث شده با تلخ ترین اثر او رو به رو شویم. آن قدر تلخ که تا ساعت ها و روز ها شخصیت اول فیلم در شما ادامه دارد و باری را روی دوش احساس می‌کنید.

خلاصه داستان: رحیم که یک زندانی مالی است در مرخصی کیف پیدا شده‌ی پر از سکه طلا را بازمی‌گرداند و به یک قهرمان تبدیل می‌شود اما اوضاع تغییر می‌کند. 

همان طور که پیداست فیلم دو نیمه متفاوت دارد. نیمه اول اتفاقاتی است که برای رحیم و خانواده اش شیرین و امیدوار کننده است و نیمه دوم که رویارویی است با واقعیت. در ابتدای فیلم رحیم با آن لبخند دلنشینش از زندان بیرون می‌زند. همیجا باید بگویم امیر جدیدی در بهترین بازی عمر هنری خود به بهترین شکل ممکن مختصات شخصیتی رحیم را به اجرا گذاشته است. آن سادگی و یک رنگی و زلالی رحیم در تک تک لحظات حضور جدیدی متبلور است. جدیدی به دقت تمام به رحیم روح داده است. عمق و غم بی وقفه و سنگین فیلم را در حالات چهره و رفتار خود جای داده است. 

بیرون آمدن رحیم و مرخصی او و گفتگوهایش با فرخنده (نامزدش) و تصمیم بازگرداندن سکه‌ها علی‌رغم نیاز مالی و از سر وجدان کافی است تا در همان دقایق ابتدایی ما را با رحیم همراه و حتی به او علاقه‌مند کند اما پس از بازگرداندن کیف، مواجه او که همان مواجهه ماست با افراد آغاز می‌شود. مواجهاتی که در نیمه (به ظاهر) شیرین فیلم آغاز می‌شود و تا پایان (شناخت کافی) ادامه می‌یابد.

مواجه اول با زندان و مسئولینش: 

مسئولینی که پس از این که متوجه این اتفاق می‌شوند اولین اقدامشان تماس با تلویزیون است تا سریعا با آراستگی، خودشان مقابل دوربین حاضر شوند و از سود اعتباری این اتفاق مغفول نمانند. در طول فیلم این شناخت ادامه پیدا می‌کند. مسئولینی که شاید در ابتدا مدافع رحیم هستند با پخش شدن شایعات پشت رحیم را خالی می کنند و نه تنها دیگر مدافع وی نیستند بلکه فکر و ذکرشان اعتبار زندان است حتی تا سو استفاده احساسی از ضعف گفتاری پسر رحیم ادامه دارد که در یکی از بهترین سکانس های فیلم با خشم مظلومانه رحیم متوقف می‌شود. 

مواجهه دوم، خیریه:

خیریه در نیمه اول فیلم ناجی است. مکان و افرادی که می‌خواهند به پاس عمل قهرمانانه رحیم به او آزادی ببخشند. اما آنها هم پس از درگیری رحیم با شاکی خصوصی خود (بهرام) که در ادامه به آن می‌پردازم و پخش شایعات به فکر اعتبار و آبروی خیریه هستند و دیگر رحیم و حرف دلش اولویت آنها نیست. البته خیریه و افرادش بعد از فرخنده و خانواده رحیم بیشترین لطافت را نسبت به او نشان می‌دهند اما آنها هم در نهایت قهرمان ساده دل فیلم را کنار می‌گذارند. 

مواجهه سوم، فرمانداری:

شروع مشکلات رحیم از عملی نشدن قول استخدام در فرمانداری آغاز می‌شود. جایی که استخدام رحیم را ملزم به اثبات ماجرا و رد شایعات می‌داند. اثباتی که با پیدا نکردن زن تحویل گیرنده کیف و آن نمایش تلخ ناموفق می‌ماند و فرمانداری هم قول خود را زیر پا می گذارد و او را استخدام نمی کند. مواجه ما و رحیم با نظام اداری بیمار و متکبر.

مواجه چهارم، بهرام:

شاکی خصوصی و باجناق رحیم. مواجه ماست با رذائل اخلاقی، خصوصا حسادت. افرادی که تاب تماشای موفقیت دیگران را ندارند. بهرام با بازی درخشان محسن تنابنده که احساس حسادت را به درستی درونی کرده است و از همان ابتدا، چهره شدن و محبوبیت رحیم را برنمی‌تابد و  در جهت مخدوش کردن چهره او تلاش می‌کند. فرد ناآرامی که تلاش می‌کند حسادت عقده شده خود را در کلام تحقیر کننده خود بیرون بریزد و آن قدر ادامه می‌دهد تا رحیم آرام را بالاخره در سکانس طلایی فیلم به خشونت وا می‌دارد. خشونتی که  بار سنگین حجمه‌ها و بدرفتاری‌ها علیه او ما را بر آن داشت که کاش در صحنه‌های دیگر هم بیرون می‌زد اما سطح خشونت و درگیر شدن رحیم کاملا متناسب با شخصیت دوست داشتنی اوست. 

اما سکانس درگیری با بهرام که خود به تنهایی نمایانگر محتوای فیلم است. تحقیرهای بهرام ادامه می‌یابد و رحیم که با عصبانیت پا به معرکه گذاشته دیگر تاب نمی‌آورد و به صورت فیزیکی درگیر می‌شود. مغازه داران و اطرافیان می‌آیند و رحیم زجر دیده زندانی را بار دیگر و در جایی دیگر حبس می‌کنند.

این صحنه نماد تمام مواجه‌های رحیم است. رحیمی که به اسم آزاد است اما هر چه پیش می‌رود سایرین با تهمت‌ها و شانه خالی کردن‌ها زندان درونی‌ای به مراتب سخت‌تر از زندان فیزیکی که در طلب رهاییش بود می‌سازند. اما فرخنده در پایان این سکانس ملتهب و دردآور فرخنده از راه می‌رسد و عاشقانه و شجاعانه رحیم را آزاد می‌کند. 

آخر- فرخنده:

در این فضای سردِ له کننده و جامعه‌ی تاریکی که پر است از بیماری‌های انسانی و بیماری دیده شدن و هر کس به فکر اعتبار کاذب خودش است و جامعه قهرمانش را باور ندارد و او را خرد می‌کند، نوری که فرهادی می تابند و اجازه ی نفس کشیدن به ما و رحیم می‌دهد، عشق است. عشق محکم و پایدار فرخنده با بازی توجه برانگیز سحر گلدوست که به نظر می‌رسد فرهادی باز هم یک بازیگر مستعد دیگر را به سینما هدیه داده است. فرخنده تنها شخصیتی است که حتی قوی تر از خانواده و در همه حال حامی و همراه رحیم است و به خاطر او حتی مقابل خانواده اش می‌ایستد. فرخنده همچون نامش معدود اتفاقات روشن جامعه‌ی قهرمان است. 

در پایان  و در جمع مواجهه‌ها، ما جواب سوال دخترِ خواهر رحیم که:《زندان چه جوریه؟》را تجربه کردیم و فشار خرد کننده این زندان را با تمام وجود چشیده‌ایم و سکانس پایانی بی نظیر اصغر فرهادی ... و ما مردد بین این دو که کدام زندان نفس گیر‌تر است؟ زندان پشت میله‌ها یا زندان بیرون از آن؟

در مجموع فیلم قهرمان بر قله‌ی سینمای ایران و در جمع بهترین‌های اصغر فرهادی است اگر بهترینشان نباشد. فیلمی که آرام آرام زندان مخوف اجتماعی خود را به واقعی‌ترین و بهترین شکل ممکن می‌سازد. مشخصه واقع‌گرایی فرهادی در قهرمان با انتخاب و هدایت بازیگران همچنان پابرجاست. قهرمانِ فرهادی تلخ ترین و عمیق ترین اثر اوست. بغضِ بی‌فریادِ ممتدی است تکان‌دهنده که رهایی از آن دشوار است.

yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. تصاویری از اجرای طرح عفاف و حجاب در تهران

  2. طرح عفاف و حجاب از امروز در تهران

  3. ۳۲ هزار مجوز استخدام فرزندان شهدا و ایثارگران اخذ شد

  4. این صدای اقتدار ایران است ...

  5. تنبیه متجاوز آغاز شد /حمله موشکی و پهپادی ایران به اسراییل

  6. نظر باباطاهر عریان درباره دلار !

  7. وحدت ملی با وعده صادق

  8. آنچه اسرائیل در مورد "وعده صادق" نمی گوید

  9. استخوانی در گلوی اسرائیل!

  10. دومین روز بزرگ تاریخ معاصر ایران

  11. کمی دیر نیست؟

  12. هیات علمی یا کارخانه چاپ مقاله !

  13. اطلاعیه سازمان اطلاعات سپاه در خصوص حمایت از رژیم صهیونیستی در فضای مجازی

  14. «برجام» در موزه تاریخ ؟!

  15. باهنر: نباید به اندازه تورم حقوق ها افزایش یابد/ ۹۰ درصد منتخبان وظایف مجلس را نمی‌دانند

  16. ۲ دلیل برای تشدید "گرانی" در ایران

  17. موجرانی که اجاره بهای زیادی بگیرند، جریمه می‌شوند

  18. حمایت افکار عمومی ایران از حمله به اسرائیل

  19. گانتس: زمان، مکان و شیوه پاسخ به ایران را خودمان تعیین می‌کنیم

  20. خاتمی: پاسخ ايران به جنايت اسرائيل مدبّرانه، شجاعانه، منطقی و قانونی بود

  21. هیچ گاه اعتراف نمی کند، چون...

  22. منظور: افزایش دائم دستمزدها به ‌رفاه مردم کمک نمی‌کند

  23. اسراییل چه باید بکند؟ 

  24. بهادری جهرمی: احیای دریاچه ارومیه با برنامه‌ریزی دولت رخ داد

  25. سردار حاجی زاده با تسلیحات قدیمی و حداقلی به اسرائیل حمله کردیم /از موشک های هایپرسونیک ۲ استفاده نشد

آخرین عناوین