به گزارش الف، انفجار تروریستی مسجد شیعیان در شهر قندوز افغانستان با صدها شهید و زخمی بار دیگر چهره زشت تروریسم تکفیری و وهابی داعش را در اذهان زنده کرد. انفجارهای تروریستی اخیر در افغانستان در شرایطی روی داد که آمریکا از این کشور خارج شده و گروه طالبان کنترل آن را در دست گرفته است. این انفجار تقریباً یک هفته بعد از انفجار مسجدی در کابل صورت گرفت که به کشته و زخمی شدن بیش از ۱۰ نفر منجر شد.
این انفجار که با هدف قرار دادن یک مسجد شیعی در قندوز انجام شد و اهداف پشت پرده آمریکا از ایجاد فتنه داخلی در افغانستان را نشان می‌دهد یک حادثه گذرا و تصادفی نیست. واقعیت این است که آمریکایی‌ها از همان زمان که مذاکرات با طالبان را در دوحه پایتخت قطر دنبال می‌کردند، سیاست‌مداران خود را برای مرحله خروج از افغانستان آماده می‌کردند. استراتژیست‌های آمریکایی گرچه به اذعان رسانه‌های این کشور تصور تحت کنترل درآوردن سریع افغانستان توسط طالبان را نداشتند، اما معتقد بودند دیر یا زود این اتفاق خواهد افتاد. همین موضوع بود که از نزدیک به دو سال قبل آمریکایی ها را بر آن داشت تا مقدمات انتقال گروه تروریستی داعش از خاک سوریه به افغانستان را مهیا کنند. به این ترتیب بود که طی سال‌های اخیر و در زمان حضور آمریکایی ها در افغانستان، اقدامات تروریستی توسط این گروه انجام نگرفته و آنها به عنوان گروهک‌های خفته باقی ماندند تا در نهایت بعد از خروج آمریکایی‌ها از افغانستان فعالیت‌های داعش از سر گرفته شود.
با اعترافات و مقامات رسمی آمریکا، در حال حاضر دیگر هیچکس نسبت به این موضوع که داعش ساخته و پرداخته آمریکایی‌ها و متحدانش در منطقه است، شکی ندارد. دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا همتای قبلی خود در کاخ سفید را به تاسیس داعش متهم کرده و گفت که هیلاری کلینتون وزیر خارجه اسبق آمریکا نیز در ایجاد داعش برای تحقق اهداف آمریکا از طریق ابزارهای غیر مستقیم دست داشته است.
همچنین اذعان به نقش آمریکا در انتقال تروریستهای داعش از سوریه به افغانستان نیز دیگر یک تحلیل رسانه‌ای نیست و شخصیت‌های رسمی سیاسی از جمله مولود چاووش اوغلو وزیر خارحه ترکیه و سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان و مقامات سیاسی کشورمان در اظهارات رسمی خود بارها بر این نکته صحه گذاشته اند.
آمریکایی‌ها که کارکرد داعش در سوریه را پایان یافته می‌دانستند، از یک سو باید به دنبال یک بستر جدید برای این گروه تروریستی می بودند تا از انتقال آنها به کشورهای اروپایی و غربی جلوگیری کند و از سوی دیگر اهداف خود در بخش‌های دیگر خاورمیانه تأمین کنند.
بررسی نقشه منطقه نشان می داد که افغانستان از این حیث جزو بهترین مناطق به شمار می رود، چرا که از یک سو با ایران هم مرز است و از سوی دیگر با چین به عنوان رقیب استراتژیک اول آمریکا در جهان مجاورت دارد و می‌تواند خلأ حضور آمریکا در شرق آسیا را پر کند.
واقعیت این است که گرچه خروج آمریکا از افغانستان با رسوایی زیادی برای این کشور همراه بود، اما مقامات کاخ سفید نمی‌خواهند ابتکار عمل را در این کشور از دست بدهند، لذا از سیاست قدیمی برای پیشبرد اهداف خود در افغانستان از طریق ابزارهای غیر مستقیم و به کارگیری گروه‌های تروریستی و ایجاد فتنه و بحران‌های داخلی در این کشور استفاده می‌کنند.
ماهیت اقدامات تروریستی اخیر و هدف قرار دادن گروه های خاص در افغانستان نشان دهنده گستردگی و خطرات این توطئه است. گرچه از جزئیات برنامه‌های راهبردی طالبان اطلاع دقیقی در دست نیست، اما ایجاد ثبات داخلی در افغانستان از مهم‌ترین اولویت‌های آن است تا بتواند کارکرد خود را در راستای منافع ملت افغانستان نشان دهد، اما به نظر می رسد با این شرایط راه سختی پیش رو خواهد داشت.
طالبان در حالی با ویرانی‌های ۲۰ سال اشغالگری آمریکا در افغانستان و جنگ‌های داخلی پیش از آن در این کشور مواجه است که همچنان فضای امنیتی نوید بخش روزهای باثبات و امن نیست تا این کشور بتواند در سایه ثبات و امنیت داخلی چرخ‌های اقتصاد را با سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی به حرکت بیندازد.
