به گزارش مشرق،روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «ریشههای بیاعتمادی به سیاست شرقگرایی» نوشت:«رویکرد جدید سیاست خارجی ایران مبنیبر اعتماد بیشازحد به روسیه و چین بهویژه امضای توافقنامه راهبردی با چین و سپس عضویت ایران در پیمان شانگهای بهمعنای فاصلهگیری از اصل محوری سیاست خارجی ایران یعنی شعار نه شرقی نه غربی است، مضافا اینکه ذهنیت تاریخی ایرانیان از رفتار این دو کشور در قبال ایران همراه با واقعیتهای حاکم بر سیاست بینالملل در جهان امروز در تضاد با این رویکرد در سیاست خارجی ایران یعنی اتکا به یک بلوک و قراردادن تمام تخممرغهای خود در سبد یک اردوگاه است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«کارگزاران سیاست خارجی ایران در دولت سیزدهم با توجه به تجربیات گذشته نباید در عالم سیاست بینالملل به هیچ کشور یا اردوگاهی اطمینان کامل داشته باشند و تمام تخممرغهای خود را در یک سبد بگذارند، بلکه برای تأمین منافع ملی، واقعیات را مدنظر قرار دهند و از کوچکترین فرصت بیشترین استفاده را ببرند».
روزنامه ای که در اوج اقدامات خصمانه آمریکا و علیرغم سابقه سیاه کاخ سفید در لگدمال کردن توافقات بین المللی، تیتر «امضای کری تضمین است؛ اطمینان تهران از اجرای برجام» را در صفحه اول منتشر کرد، حالا از لزوم بی اعتمادی در سیاست خارجی سخن می گوید.
شرق همان روزنامه ای است که در یک اقدام جالب توجه دیگر با انتشار عکس روحانی در کنار اوباما و هیلاری کلینتون، رنگ عبای روحانی را با لباس هیلاری سِت کرد و این طرح تبلیغاتی با بازخورد منفی افکارعمومی مواجه شد.
وقتی «جو بایدن» در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شد، جریان اصلاح طلب با ذوق زدگی اعلام کرد که ایران شاهد یک «آبان رویایی» در سال 99 خواهد بود و بایدن به سرعت به برجام بازگشته و اجرای تعهدات آمریکا را از سر می گیرد و ما در زمانی کوتاه شاهد گشایش عظیم اقتصادی خواهیم بود.
بر همین اساس روزنامه شرق با انتشار تصویر بزرگی از بایدن در صفحه اول، با تیتر «دست رد به پوپولیسم» از انتخاب بایدن استقبال کرد.
«مهدی رحمانیان» مدیرمسئول روزنامه شرق چندی بعد درباره چرایی بزک دولت اوباما و مبالغه درباره برجام اذعان کرد:«من مبالغه را قبول دارم. این مبالغهها باید میشد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع را قدری بزک میکرد که بتواند حرفش را به کرسی بنشاند».
مشکل جریان اصلاح طلب در سیاست خارجی این است که ایران را «رعیت» و آمریکا و اروپا را «ارباب» می بیند. این طیف معتقد است که ایران باید در مقابل آمریکا همانند برده ای در مسلخ و بره ای در مذبح باشد.
اما در دیپلماسی نگاه به شرق، نگاه ارباب و رعیتی به هیچ عنوان مدنظر نیست و اساس کار بر پایه تعامل دوسویه و احترام متقابل است.
در سیاست خارجی، هیچ کشوری صد در صد قابل اعتماد نیست اما تجربه ثابت کرده است که آمریکا صد در صد غیرقابل اعتماد است.