«نیهیلیسم معنایی»
نویسنده: حسین شقاقی
ناشر: ققنوس، چاپ اول: 1399
271 صفحه، 35000 تومان
***
ویلارد ون اورمن کواین از منطقدانان و فیلسوفان وابسته به سنت تحلیلی است که فلسفۀ علم را به کنایه «فلسفۀ کافی» خطاب میکرد. نتایج نظرسنجی سال 2009 در بین فلاسفه تحلیلی، کواین را به عنوان پنجمین فیلسوف مهم در دو قرن گذشته نشان داد. در فلسفه، هیچاِنگاری به معنای انکار معنی و ارزش برای هستی جهان است. کلگرایی یا اصالت کل نگرش و شیوۀ تفکری است که بر اساس آن تعیین و تبیین تمام صفات و ویژگیهای سامانهها تنها با مطالعۀ مؤلفهها و اجزاء متشکل آنها میسر نمیشود. نیهیلیسمِ معنایی نیز که از مواضع پُرمناقشۀ هستیشناختی کواین محسوب میشود، با رویکردِ انتقادی او به معرفتشناسی و فلسفه زبان غرب توأم است. استدلالهای یادگیری زبان مادری، عدم تعیین ترجمه، رد تمایز تحلیلی - ترکیبی و در یک کلام کلگراییِ معنایی به این موضع هستیشناختی منجر شده است؛ موضعی که به مباحث بسیاری بین کواین و فیلسوفان بزرگان معاصر دامن زده است.
حسین شقاقی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، کتاب «نیهیلیسمِ معنایی» را با هدف بررسی انتقادی استدلالهای کواین در باب کلگرایی معنایی بر اساس پایاننامۀ دکترای خود با راهنمایی ضیاء موحد استاد شناختهشدۀ فلسفه و منطق دانشکده ادبیات دانشگاه تهران نوشته است. بر اساس ایدۀ کلگرایی معنایی، محتوای زبانی را نمیتوان میان یکبهیک جملات زبان تقسیم کرد. چرا که این تز نافی معناست و معنا به مثابه یک هویت هستیشناختی وجود ندارد؛ بنابراین تز مورد اشاره را «نیهیلیسم معنایی» میخوانند. یکیانگاشتنِ کلگرایی معنایی با نیهیلیسم معنایی قرائتی از نظریه معنای کواین است که مورد تأیید خود او و مفسران اصلی فلسفۀ اوست و توجه به این اینهمانی تأکید اصلی نویسنده در این کتاب است.
نویسنده تلاش کرده با استناد به آثار و آرای کواین و نظر شارحان او نشان دهد رویکرد طبیعیگرایانۀ کواین در حیطۀ زبان به رفتارگرایی و نیهیلیسم معنایی میانجامد و منظور از نیهیلیسم معنایی نفی معنا به مثابۀ هویتی ذهنی یا انتزاعی است. از دید کواین، معرفت، ذهن و معنا بخشهای یک جهان واحدند و باید در پرتو همان روح تجربی که به عالم طبیعی جان بخشیده، مطالعه شوند. بنابراین معنا باید به نحو تجربی فهمیده شود و هرگونه توصیف آن ناظر به خصیصۀ مشهود و عمومی آن است. با این وصف، معنا خصیصۀ رفتار است و به تعبیری همان کاربرد است. حاصل این دیدگاه رفتارگرایی است که روح تز نیهیلیسم معنایی محسوب میشود.
شقاقی کتاب «نیهیلیسم معنایی» را در هفت فصل تدوین و منتشر کرده است. فصل اول با عنوان استدلال کلگرایی معنایی، ردیهای بر نگرش اتمیستی به معنا به زیربخشهای تعریف و استدلال کلگرایی معنایی کواین و کلگرایی تأییدی کواین پرداخته است. فصل دوم با عنوان کواین در برابر سنت دکارتی؛ معرفتشناسی کلگرا و طبیعیشده به بررسی زیربخشهای ویژگیهای سنت معرفتشناسی دکارتی، مبناگرایی در جستجوی پایههایی مستحکم برای علم، ویژگی دوم سنت معرفتشناسی دکارتی؛ محوریت مسئله توجیه و کواین و طرد مسئله توجیه و شکاکیت دکارتی اختصاص دارد.
فصل سوم با عنوان هستیشناسی طبیعیگرا زیربخشهای جنبه هستیشناختی طبیعیگرایی کواین، زبان منطق جدید و لوازم هستیشناختی آن، تحول بُعد دلالتشناختی التزام هستیشناختی کواین و مسئله هویتهای معنایی در هستیشناسی طبیعیگرا را مورد تحلیل قرار داده است. خواننده در فصل چهارم که یادگیری زبان مادری، کلگرایی معنایی و حذف معنا از هستیشناسی نام گرفته به مطالعۀ زیربخشهای یادگیری اشارهای، یادگیری جملات نظری و مسئله معنای جملات نظری میپردازد. فصل پنجم نیز با عنوان تز عدم تعین ترجمه و نسبت آن با کلگرایی معنایی کواین زیربخشهای استدلال عدم تعین ترجمه، عدم تعین، اسطوره موزه و کلگرایی معنایی، تفاوت عدم تعین ترجمه و تعین ناقص نظریه و مقصود از فقدان امر واقع در ترجمه، و وجود «امر واقع» در «تعین ناقص» را در خود جای داده است.
فصل ششم با عنوان نسبت رد تمایز «تحلیلی - ترکیبی» با کلگرایی و نیهیلیسم معنایی به زیربخشهای تمایز تحلیلیترکیبی، آیا کواین منکر هرگونه جمله «تحلیلی» است؟ و نفی تمایز معرفتشناختی تحلیلی - ترکیبی اختصاص یافته است. همچنین فصل هفتم با عنوان اعتراضات به زیربخشهای لزوم استنتاج «کلگرایی معنایی» از مقدمات استدلال، مسئله سازگاری کلگرایی معنایی با اصل ترکیبپذیری، اعتراضات ناشی از قرائت معرفتشناختی از کلگرایی معنایی، دو اعتراض ناشی از نادیدهگرفتن «طبیعیگرایی» و آیا تحققپذیری با سایر مقدمات کلگرایی معنایی سازگار است؟، تخصیص یافته است.
کتاب علاوه بر این هفت فصل جامع که حاصل مطالعات سه سالۀ نویسنده در زمینۀ استدلالهای کواین در باب «کلگرایی معنایی»، «عدم تعین ترجمه»، «یادگیری زبان»، «رد تمایز تحلیلی- ترکیبی» و نقدهای آنهاست، شامل مقدمه، پیشگفتار، واژهنامۀ فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی و همچنین منابع و نمایۀ ارزشمندی است که در راهنمایی خوانندگان علاقهمند سودمند خواهد بود.
در بخشی از فصل چهارم کتاب دربارۀ یادگیری زبان مادری میخوانیم: «تبیین طبیعیگرایانۀ زبان به دادههای علم تکیه میکند. بر این اساس، کودک و والدین، یعنی زبانآموز و آموزگارِ زبان، و تواناییهای شناختی آنها همان اموریاند که بهترین علوم طبیعی روز به ما میگویند. خودِ آنها اشیایی فیزیکی در جهان فیزیکیاند که دارای پنج قوۀ حسی با قابلیتهای شناختی مشخصاند. کودکِ انسان هیچ معرفت فطریای ندارد؛ کودک و والدین، هیچ یک، به هیچ منبع شناخت غیرتجربیای دسترسی ندارند و یادگیری زبان از طریق تجربی و با تکیه بر مشاهدات مشترک (مشترک برای کودک و والدین) صورت میگیرد.»