در روزهای پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ هستیم و اینک به هر شکل شاهد تبلیغات و گفته ها و شعار های متفاوت و در برخی موارد بسیار زیبا هستیم! لازم می دانم تا حدود زیادی از جو تبلیغات کناره گرفته تا به این سوال پاسخ واقع بینانه تری دهیم که مردم از رئیس جمهور دقیقا چه میخواهند؟ و در واقع توقع مردم از دولت آینده چیست؟
امیدوارم به لطف رسانههای مجازی و خبرگزاریهای مطرح این سخن نوشت به دست کاندیداهای محترم که در نهایت رئیس جمهور منتخب از میان آنهاست برسد تا خواسته های مردم را به واقع ببیند و در برآورده کردن آنها بکوشند.
رئیس جمهور منتخب پیش رو!
مردم از شما نه شعار میخواهند و نه حرفهای قشنگ و دهان پرکن، نه یارانه بیشتر میخواهند و نه بحث درباره اختیاراتتان را! اصلا بحث مردم این چیزها نیست؛ حتی مردم هر چند حق دارند که رئیس جمهورشان و کار به دستهایشان شبیه خودشان زندگی کنند و ساده زیستانه امور کند اما آقای رئیس جمهور مردم از شما چنین انتظاری هم ندارند! مردم کاری به بودن یا نبودن برجام هم ندارند؛ این مسائل روشهای رسیدن به هدف است نه خود هدف؛ مردم از شما تحقق اهدافشان را می خواهند و وسیله مطلوبش با شما!
اینکه همه کاندیداها از وضع اقتصادی امان ناراضی هستید و معترضید و خوشبختانه همه عزیزان کاندید قصد به وضع مطلوب رساندن این وضع را دارند خود بیانگر این مهم است که وضع اقتصادی مناسبی نداریم! اولین انتظار مردم درست شدن این وضع است. اقتصاد هم که میگویم اصلا بحث کلان و دانشگاهی نیست. بحث خیلی ساده تر از این حرف هاست، مشکل اقتصاد ما تورم افسار گسیخته، کاهش ارزش پول ملی، وجود و فرماندهی دلالها در بازار، بنگاه داری بانکها، گرایش به سیستم سرمایه داری به جای سیستم اقتصاد اسلامی و رانت خواری و ویژه خواری واردکنندگان و نیز عدم قیمت گذاری و نظارت بر بازار و در نهایت عدم رقابت در تولید داخلی و واردات است. برای هر کدام از مشکلات مطرح شده راه حلهای ساده ای وجود دارد که میتوان با اجرای آنها در یک بازه زمانی وضع اقتصاد کشور را بدون در نظر گرفتن تحریمها حل کرد! این امر ممکن و شدنی است، نگارنده حاضر و آماده است طرح های پیشنهادی خود را در اختیار عزیزان کاندید قرار دهد بدون چشم داشتی به پست و مقامی و خداوند متعال را شاهد و گواه بر این مدعا می گیرم که هلاکم کند اگر دروغی در نیت من است.
دومین چیزی که مردم از دولت پیش رو میخواهند ایجاد شغل است. ما افراد جویای کار زیاد داریم. باید برای این جوانها و میان سالها شغل ایجاد کرد. برای اینکه بفهمیم بی شغلی جوانها و میان سالها چقدر هست اصلا و ابدا نیازی به جستجو برای یافتن آمار افراد جویای کار توسط مرکز آمار نیست! اطراف را نگاه کنیم حتی اگر بدون دقت باشد وحشت زده می شویم از وضع عدم اشتغال در کشور! وقتی می گوییم شغل منظور استخدام دولتی نیست؛ شغل میخواهیم نه شغل کاذب مثل دلالی و کارگری فصلی و خوردن سود سرمایهگذاری در بانکها و از این دست! نه! باید شغل ایجاد کرد! شغل با تاسیس کارخانهها و راه افتادن صنعت و چرخه تولید ایجاد میشود. شغل با رونق گرفتن صنعت و بازار ایجاد میشود. شغل یعنی یک آدم با اتکا به آن ازدواج کند و زندگی کند. برای ایجاد اشتغال مولد و کارا طرحهای خوب و قابل اجرایی هست اگر بخواهید که بشنوید نگارنده با تمام وجود به بیان آنها خواهد پرداخت. البته اگر که به احتمال زیاد هم میدانید عمل کنید و منتظر ۴ سال بعد نمانید. بحث اشتغال بحث مهمی است. باور بفرمایید جامعه از باب اشتغال در حال انفجار است و باید مراقب این مساله باشیم.
مردم از شما چیز دیگری هم میخواهند و آن باز کردن گره کور مسکن است. ریاست جمهور منتخب به خدا قسم وضعیت مسکن در کشور ناجور است. طرحهای گوناگونی که داده شده است راه به جایی نبرده ، البته از حق نگذریم پروژه مسکن مهر تا حدودی کمک حال وضع مسکن شد ولی نقصهای فراوان هم داشت که با وجود آنها حل مشکل مسکن ممکن نبود. طرح اقدام ملی که حرفش را نزنید به نظرم اولین کاری که می کنید همین طرح را متوقف کنید چون با این راه به ترکستان هم نمیرویم!
نگارنده یکی از پیشنهاداتش را در زمینه مسکن با عنوان "گره کور مسکن را اینگونه حل کنید" ارائه داده است. اما آن طرح طرحی بود که برای دولت قبل پیشنهاد شد با آن نگاه و سیستم سرمایه داری اش! برای دولت آینده قطعا طرحهای بهتری هست که میشود به آرمان هر خانواده ایرانی یک مسکن رسید. این مساله شدنی است. با این طرحهای مسکنی که دیدهایم فقط خانهدارها خانه دار میشوند و سرمایهدارها برای سرمایهگذاری به دلالی مسکن روی آورده اند.اما پیش از اجرای هر طرح درستی در بازار مسکن دولت آینده باید دست دلالها را از این بازار قطع کند وگرنه هیچ گرهی حل نخواهد شد. بحث حذف دلالی در همه بازارها جدی است و اولین گام دولت پیش رو برای موفقیت باید اقدام به حذف دلالی کند! در غیر این صورت در اقتصاد شکست خواهد خورد.
توقع مردم در زمینه اقتصاد این سه است داشتن یک اقتصاد سالم، ایجاد اشتغال و حل مشکل مسکن. اگر این سه را حل کنید نیاز به وام ۵۰۰ میلیونی به جوانان برای ازدواج نیست! ۵۰۰ میلیون به چه درد می خورد وقتی پرایدی بشود ۲۰۰ میلیون ! (با این تورم و دلالی موجود در بازار رقم ۲۰۰ میلیون برای پراید در سال های پیش رو رقم زیادی نیست)، این سه مشکل حل شود مردم بقیه امورات را می توانند بگذرانند و از عهده اش از می آیند! ولی با وضع اقتصادی موجود نه! مردم از راه حلال و درستش نمی توانند مثلا خانه دار شوند.
پایان سخن این که یک توقعی که از رئیس جمهور و مجموعه دولت پیش رو دارند و ان شالله عملی شود این است که بین خودتان و مردم سد نگذارید. ارتباطتان با مردم بیشتر باشد. در دسترس مردم باشید. البته منظورم به هیچ وجه گرفتار شدن در دام پوپولیسم و شعارزدگی نیست. سیستمی طراحی شود که مردم فکر نکنند به رئیس جمهور دسترسی ندارندو یا وزرا و ... اگر حرفی دارند حتی اگر بد بگذار نترسند که بگویند یا نه. تفاوت مسئول در انقلاب اسلامی با سایر حکومتها باید همین باشد که رابطه ملت و دولت دو سویه و قابل درک برای طرفین باشد و مسولان حرف مردم در هر شرایطی مخصوصا شرایت نارضایتی بشنوند و هرگاه دور شدیم از مهم قطعا از انقلاب دور شدهایم و هرگاه به این مهم نزدیکتر شویم بی شک به انقلاب اسلامی نزدیکتر شدهایم.
نکته و پایان نگاشت این یادداشت این باشد دولت آینده وظیفه مهی در امیدبخشی و یا ناامیدکردن مردم دارد. رئیس جمهور و دولت آینده بداند چه وظیفه مهمی بر دوش دارد و در دوراهی خدمت و خیانت قرار دارد. اگر مردم را امیدوار کنند و اطمینان مردم را بازآفرینی کند در راه خدمت گام برداشته و برعکس اگر درگیر روزمرگی و شعار ها و باندبازی های گذشته شود و کاری در عمل پیش نرود و مردم بر بی اعتمادی خود به یقین برسند این کار و راه جز خیانت چیز دیگری نام ندارد.