با نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری در خرداد ماه 1400، حضور یا عدم حضور اکثریت در پای صندوق انتخابات به موضوع بسیار مهمی برای محافل اجتماعی و سیاسی تبدیل شده است که پاسخهای مختلفی را نیز دربر میگیرد. هرچند تمامی پاسخهای ارائه شده از سوی محافل سیاسی و اجتماعی به نوعی صحیح میباشند اما در یک قالب چارچوبمند قرار نگرفتهاند. از اینرو، در این تحلیل مختصر تلاش خواهیم کرد تا صورتبندی کلی حضور یا عدم حضور اکثریت در انتخابات ریاستجمهوری 1400 را در قالب یک چارچوب مشخص تبیین نماییم.
با توجه به اختلالاتی که در وضعیت اقتصادی کشور به وجود آمده است، مردم را به لحاظ معیشتی در حالت دشواری قرار داده است. هر چند تحریمهای خارجی عامل مهمی در نابسامانیهای اقتصادی کشور به شمار میرود اما مهمتر از آن، بیمدیریتیهای داخلی توسط مسئولین کشوری است که اعتماد سیاسی مردم را نشانه گرفته است و در صورت عدم درک شرایط محیطی توسط مسئولین، وضعیت سیاسی در انتخابات 1400 با تصاویر متفاوتی نسبت به ادوار گذشته نمایان خواهد شد. میدان وضعیتی در آستانه انتخابات را با توجه به نظریه آنومی امیل دورکیم نظریهپرداز جامعهشناسی اهل فرانسه توضیح خواهیم داد.
به تعبیر امیل دورکیم، اگر آنومی را شر تلقی میکنیم، بیش از هر چیز به خاطر آن است که جامعه در رنج است و نمیتواند برای زنده ماندن از پیوستگی و انتظام چشم بپوشد. آنومی به هم ریختگی یا آشفتگی وجدان جمعی یا وجدان مشترک است و چون آنومی امری مربوط به وجدان جمعی است، جامعه و فرد همزمان از آن رنج میبرند. این رنج بردن حاکی از آن است که آنومی نه تنها وجدان جمعی که وجدان فردی را نیز متأثر میسازد. در مجموع، وجدان جمعی حاوی سه عنصر است: 1- باورها 2- احساسات 3- تمایل یا آمادگی برای عمل. بنابراین، وجدان جمعی از سه عنصر تشکیل شده که در آنومی این هر سه عنصر، به ویژه عنصر تصوری آسیب میبیند. منظور از عنصر تصوری همان قواعد عمل اندیشه و احساس هستند. عنصر عاطفی به احساس تعلق ما به جامعهای که عضوی از آن هستیم و قواعد آن جامعه بازمیگردد و سرانجام عنصر تمایل به آمادگی برای پیروی یا تخطی از هنجارها است. در نتیجه، آنومی عبارت است از حالتی که در آن قواعد اجتماعی برای عاملان الزامآور نیستند و پیروی از آنها برای افراد مطلوبیتی ندارد.
در مفهوم جامعه سیاسی دو عنصر نقش اساسی دارند، دولت و مردم. به عقیده امیل دورکیم، دولت به جای عقل(اراده) است و مردم به جای قلب(ایده). به نظر دورکیم، آنومی سیاسی هنگامی در جامعه به وجود میآید که رابطه بین دولت و فرد(مغز و قلب/ ایده و اراده) بر هم خورده باشد.
در ارتباط با نسبت نظریه آنومی دورکیم و وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور در آستانه انتخابات، آنومی سیاسی به عنوان عمیقترین واژه برای تبیین چنین وضعیتی خواهد بود. به گونهای که بین دولت و فرد اختلالاتی به وجود آمده است که از درک متقابل یکدیگر ناتوان شدهاند. اگر موضوع تحریم خارجی به عنوان غیریت پذیرفته شده از سوی جامعه را کنار بگذاریم، بیشترین بیاعتمادی اجتماعی حاصل بیمدیریتی و بدمدیریتیهای مسئولین است که اگر خطاهای مدیریتی برخی از مسئولین را نیز بدان بیفزاییم، شرایط آنومی شکل واقعی به خود میگیرد. از اینرو، جامعه در رنج است و برای تنفس خویش، ناگزیر از اقدام در عرصه سیاسی خواهد بود.
آشفتگی در بازار خودرو، نابسامانی بازار مرغ و ایجاد صفهای طولانی، اختلال در بازار مسکن و ضررهای میلیاردی مردم در بورس با وجود تشویق همه مسئولین کشوری برای حضور مردم در بازار سرمایه، عنصر تصوری مردم را تحت تأثیر قرار داده است تا آمادگی مردم برای اقدام در عرصه سیاسی را مهیا سازد. مهمترین عرصه سیاسی در چنین شرایطی، انتخابات ریاستجمهوری 1400 است که در صورت بروز عینی آنومی، فاصلهگزینی مردم با دولت میتواند با شدت بیشتری به فضای نظام نیز سرایت کند. چرا که فرهنگ و ساختار سیاسی خاص جامعه به گونهای است که دولت و نظام در بسیاری موارد یک انگاشته میشوند. بنابراین، عدم تحرک جدی مسئولین تا انتخابات، شکافهای موجود را میتواند عمیقتر سازد. چنین رفتاری از سوی جامعه، عنصر عاطفی اجتماع را نیز فعال کرده و صورتبندی آنومی سیاسی را تکمیل مینماید. به طور کلی میتوان انتخابات ریاستجمهوری آینده را آزمون سخت دولت و حتی نظام تلقی کرد که تنها با بهبودی نسبی شرایط اقتصادی و معیشتی مردم، امکان رجوع مردم به باور سیاسی و درهم شکستن آنومی سیاسی وجود دارد.
*کارشناس ارشد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی