گفتوگوهای سیاسی در کلابهاوس آنقدر بالا گرفته که دیگر کار به اتاقهای موازی و پوشش همزمان در سایر شبکههای اجتماعی میرسد.
همین شوق به گفتوشنود هم برخی از سیاسیون را امیدوار کرده که کلابهاوس ناجی انتخابات ۱۴۰۰ و رافع دغدغه مشارکت باشد. مشخصا آن گروه از نامزدهای احتمالی و قطعی که تیم رسانهای خود را مامور ساخت اتاقها و پوشش رسانهای آن در سایتها، روزنامهها و کانالهای تلگرامی کردهاند، بر این باورند که حضور پررنگ در کلابهاوس برگ برنده آنان خواهد بود.
در این بین اما چندین سوال مهم و نکته قابل تامل وجود دارد. اول از همه آنکه این شبکه تا انتخابات ماندنی است یا خیر؟ این طور که به نظر میرسد پاسخ به این پرسش حداقل در دو ماه آتی که فضای سیاسی متاثر از انتخابات است، مثبت باشد. به هر حال هر دو جریان سیاسی در حال بهرهبرداری از آن هستند و نمیخواهند که این تریبون جدید را از دست بدهند. لذا اصلاحطلبان در گفتوگوهای خود بیشتر حواسشان به رد نکردن خطوط قرمز است و اصولگرایان نیز آستانه تحمل خود را بالاتر میبرند.
بعد از انتخابات که نیازشان رفع و از شمار اتاقهای متمرکز بر سیاست و انتخابات کاسته شد اما معلوم نیست که این شبکه اجتماعی تازه چه سرنوشتی پیدا کند.
کلابهاوس و انتخابات
همچنین باید دید که این گفتوگوهای کلابهاوسی آنقدر که برخی تصور میکنند موجب افزایش مشارکت شده یا در تصمیمگیری مردم درباره یک کاندیدا اثرگذار است؟
بیژن مقدم، فعال سیاسی و رسانهای اصولگرا کلابهاوس را آنقدرها هم دارای ظرفیت و اثرگذار بر فضای انتخاباتی کشور نمیداند.
او در گفتوگو با «جهان صنعت» ضمن اشاره به شرایط جامعه و ظرفیتهای این پلتفرم جدید میگوید: «به نظر من کلابهاوس معایب قابل توجهی دارد. اول از همه به خاطر ساختار آن که میتوان نامش را یک رادیو تعاملی گذاشت. این ساختار نمیتواند ظرفیت زیادی ایجاد کند. اگرچه به خاطر تفاوت با پلتفرمهای قبلی جذابیتهایی دارد اما تصور نمیکنم که خیلی فراگیر باشد. چون محدودیتهایی دارد. مثلا در هر اتاق بیش از هشت هزار نفر نمیتوانند حضور داشته باشند. یا ساختار رادیویی هم محدودیت است. طولانی بودن مباحث نیز محدودیت دیگری است زیرا فضای مجازی ذائقهها را تغییر داده است. الان دیگر کسی یک فیلم دو دقیقه و نیم را نمیبیند یا متنهای طولانی دیده نمیشود. در واقع حوصلهها کم شده و این هم زاییده همین فضای مجازی است.»
وی میافزاید: «تصور نمیکنم در این فضا یک رادیو که یک مدیر دارد و میتواند به افرادی میکروفن دهد، خیلی تاثیر فراگیر داشته باشد. به نظر من این شبکه مربوط به خواص است. ممکن است که اول عموم مردم هم بیایند و استقبال کنند اما از نظر ساختاری مربوط به خواص است.»
کلابهاوس و رسانهها
سومین موضوع قابل توجه این است که کلابهاوس چه تاثیری بر رسانهها خواهد داشت؟ چندی قبل تصور میشد که اگر میزان استقبال از این شبکه اجتماعی چنانکه شاهدیم تصاعدی باشد، موجب از میدان به در شدن برخی رسانهها شود. در حقیقت گمان میرفت همانطور که کانالهال تلگرامی به خاطر سرعت خود در اطلاعرسانی بازار سایتهای خبری را کساد کردهاند، کلابهاوس نیز به خاطر همراه کردن مقامات، مسوولان و چهرههای سیاسی جای روزنامهها را برای مردم بگیرد. طی چند هفته اما معلوم شد که رونق کلابهاوس بعد از بحث همزمانی با انتخابات، از پشتیبانی رسانهها گرفته میشود.
به این معنا که اگر سایتهای خبری و روزنامهنگاران نامآشنا دست از پوشش خبری مطالب عنوانشده در اتاقها بردارند، این شبکه آنقدرها هم اثرگذار نخواهد بود. شنوندگان و مخاطبان عمومی سهم چندانی در بازتاب محتوای کلابهاوس ندارند و این رسانههای سنتی هستند که پژواک آن صدا میشوند.
کلابهاوس ابزار توزیع داده نیست
بیژنمقدم نیز در این رابطه میگوید: «یکی از ضعفهای کلابهاوس همین است که ابزار توزیع دادهها به حساب نمیآید. محتوای آن دیده بازنشر نمیشود مگر اینکه یک شبکه دیگر اطلاعات آن را ریز کرده و پوشش دهد. این ناشی از همان ضعف ساختاری است.»
کلابهاوس؛ فرصتها و تهدیدها
سوال مهمتر و اساسیتر اما آنجایی به ذهن میرسد که میبینیم برخی از چهرههای شاخص با حضور و حرفهای خود جنجالآفرین میشوند. اینجاست که باید دید آیا گفتوگوهای کلابهاوسی صرفا یک فرصت تبلیغاتی ، انتخاباتی است یا اینکه تهدید هم به حساب میآید؟
پاسخ البته روشن است. حضور علی مطهری و سخنانی که درباره ستار بهشتی، حجاب، حقوق زنان، تعدد زوجات و… گفت مثال خوبی است که ثابت میکند ظرفیت گفتوگوی مستقیم با تعداد زیادی مخاطب در حالی که آمادگی فکری و ذهنی آن در گوینده موجود نباشد، دردسرساز است.
بیژن مقدم به مشکلات امنیتی که ممکن است ایجاد شود، اشاره کرده و میگوید: «این یک فضای گفتوگو است اما نگرانیهایی را نیز ایجاد میکند. مثلا ممکن است مسوولانی که حاضر میشوند به خاطر حجم سوالات و اینکه از افراد از هر گروه تفکری هستند، تحت فشار قرار گرفته و اطلاعاتی را بیان کنند که از نظر امنیتی مشکل ساز باشد.»
وی تاکید میکند: «اگر مسوولان در این فضا صحبت میکنند و پرسش و پاسخی صورت میگیرد، باید حواسشان باشد که در آنجا افراد با گرایشهای سیاسی متفاوت و حتی ضد انقلاب هستند و در برخی موارد لازم است بگویند که به این سوال پاسخ نمیدهیم.»
مقدم درباره آسیب این فضا برای چهرههای سیاسی غیرمسوول که عادت به این شکل از مواجهه با مخاطب را ندارد نیز میگوید: « این فضا از جهتی فرصت است زیرا مونولوگ را تبدیل به دیالوگ کرده است و افراد یاد میگیرند که گفتوگو کنند حتی اگر خطا داشته باشند.
اما مشکل وقتی ایجاد میشود که دقت کنیم بسیاری از سیاسیون ما که اکنون مدام مصاحبه کرده، توییت میکنند و… توانایی مناظره ندارند. به این خاطر که مناظره یک سری فنون دارد، حضور ذهن و حاضر جوابی و نوعی زرنگی میخواهد. این باعث نمیشود که ما بگوییم مناظره خوب نیست اما نمیتوان نادیده گرفت که برخی توانایی آن را ندارند.»وی میافزاید: «به هرحال برخی به بیانهای یک طرفه عادت دارند و فکر میکنند که هر حرفی زدند، همه باید بپذیرند برای همین در ساختار کلابهاوس به چالش کشیده میشوند. به هر حال به نظر من این تمرین خوبی برای گفتوگو است و افرادی که شرکت میکنند باید قدری سنجش داشته باشند و بدانند که چه مباحثی را مطرح کنند یا نکنند.»
جمعبندی
با این وصف میتوان استقبال از کلابهاوس را موقتی تلقی کرد. از این جهت که یا بعد از فرونشستن تب انتخابات و اتمام مهلت فضای باز سیاسی که مقتضی از آن است، کار به فیلترینگ میکشد یا چنانچه بیژن مقدم میگوید، مخاطب عام رفته رفته از این رادیو تعاملی دلسرد میشود.
درباره اثرگذاری آن در انتخابات نیز خیلی نمیتوان امیدوار بود .
از سوی دیگر این شبکه اجتماعی را نمیتواند تهدید جدی برای رسانههای موجود تلقی کرد زیرا ضعف ساختاری آن مانع از آن است که چنین جایگاهی را پیدا کند.