امضای سند همكاري راهبردي ايران و چين، موجی از مخالفت و معاندت از سوي ضدانقلاب را پديد آورد كه شگفتآور نيست. راز اصلي جيغ و داد منافقين، سلطنتطلبها و گونههای ريز و درشت ضدانقلاب اين است كه اين سند 25 ساله است.
آنها كه در واشنگتن، پاريس و لندن خواب براندازي جمهوري اسلامي را مي بينند و مدام مي گويند امروز و فردا نظام جمهوری اسلامي سقوط مي كند. حالا مي بينند در اتاق فكر چين به عنوان اقتصاد دوم جهان در ارزيابي قدرت ملت ايران كشف كردهاند نظام جمهوری اسلامی از تندبادها و طوفانهاي سخت و نرم عبور كرده و حداقل 25 سال ديگر سرپاست. ناراحتی آمريكايیها و اروپاييها هم همين است مي بينند همه توطئهها و دسيسههاي نرم و سخت آنها به باد رفته و چين به عنوان يك رقيب جهاني كه تا ديروز در برجام آن سوي ميز مذاكره كنار آنها نشسته بود؛ در يك ارزيابی واقعبينانه نمیخواهد كمترين همراهي با سياستهاي تجاوزكارانه آمريكا و اروپا عليه ايران داشته باشد.
بايدن در يك واكنش ابلهانه عصبانيت خود را از امضاي چنين سندي اعلام كرد و گفت: «ما مدت يك سال است كه نگران اين روز هستيم.» امضاي سند همكاري راهبردي ايران و چين يك سيلي به آمريكا بود كه اشك آنرا در چهره ضدانقلاب داخلي و خارجي بهخوبي ميبينيم.
ضدانقلاب خارجنشين درعزاي اين سند حرفهاي دروغي مي زنند كه هيچكدام در اين سند نيست. متأسفانه عدهاي غافل و جاهل همان حرفها را در داخل تكرار ميكنند وقتي توضيح مقامات و مسئولان را مي شنوند شرمنده ميشوند.
چين امروز يك واقعيت مهم در اقتصاد جهاني است و به زودي آمريكا را پشت سر ميگذارد. توليد ناخالص ملي فقط در استان شانگهاي معادل كل اروپاست.اخيرا قراردادهاي سرمايهگذاري بين چين و اتحاديه اروپا عليرغم مخالفت آمريكا امضا شد. همين هايي كه در پاريس و لندن نشستهاند از بوق دولت فرانسه و انگليس صحبت ميكنند و امضاي سند همكاري ايران و چين را بدتر از تركمانچاي توصيف ميكنند ، خودشان با چينيها همين سند همكاري را دارند بدون اينكه آب از آب تكان بخورد.
ايران و چين دو تمدن كهنسال آسيايي هستند آنهم باسابقه 7 هزار سال!
ايران در اوج قدرت قبل از اسلام و بعد از اسلام جنگي با چينيها نداشته و تاريخ هم سراغ ندارد، چينيها هم با ايرانيان جنگيده باشند. جاده ابريشم نماد همكاري اين دو تمدن بزرگ در سالهاي دور است. چيني ها به انرژي ايران نياز دارند، ايران هم به سرمايهگذاري چينيها نياز دارد. فقط سال گذشته 9 ميليارد دلار ايرانيها به چين صادرات داشتند. چين يكي از مقاصد صادراتي كالاهاي ايران است.
401
ايران با امضاي اين سند هوشمندانه با حفظ استقلال وارد اقتصاد جهاني مي شود. تعامل «سازنده» و «مؤثر» با جهان جزء سند چشمانداز 20 ساله جمهوري اسلامي ايران است. متأسفانه دولت كه پرچم تعامل سازنده با جهان را در دست دارد طي 8 سال گذشته كوتاهيهايي دارد كه جبران آن سخت است. رئيس جمهور چين 6 سال پيش به ايران آمد و پيشنهاد همكاري راهبردي را داشت، اما برجام و نگاه ديپلماسي خارجي كشور به غرب باعث شد دولت واقع بيني خود را در نگاه به منافع ملي در سياست خارجي از دست بدهد و 6 سال با تأخير چنين تصميمي را بگيرد.
در طول سالهاي تحريمهاي فلجكننده غرب كه سعي مي كردند حتي يك بشكه نفت نفروشيم چين خريدار نفت ايران بود در طول سالهاي شرارت آمريكا در اعمال تحريمها و مجازات طرفهاي معامله با ايران، چينيها خريدار فولاد و محصولات پتروشيمي ما بودند و در برابر تشر آمريكا ايستادند و اعتنايي به تهديدهاي آنها نكردند.
جايگاه چينيها در اقتصاد جهان به گونهاي است كه در بسياري از شركتهاي چيني، آمريكاييها و اروپاييها از سهامداران آن محسوب مي شوند. از 10 بانك بزرگ جهان 5 بانك آن چيني است. اما دولت واقعيتهاي امروز اقتصاد جهان را نمي خواست ببيند و دل به ورق پاره برجام بست كه فقط بايد امتياز مي داديم و امتيازي نميگرفتيم! متأسفانه هنوز هم اميد دارند آمريكا و سه كشور شرور اروپا دلشان به رحم بيايد حداقل يكي دو تعهد از 27 تعهدي كه دادند را انجام دهند.
روحاني جمله تعامل سازنده با جهان را گرفت، اما «مؤثر» را رها كرد. لذا اقتصادهاي نو پديد در جهان را ناديده گرفت. اگر نيمي از سفرهايي كه به آمريكا و اروپا رفتيم و هيچ نتيجهاي نگرفتيم به پكن،مسكو، دهلي نو و... مي رفتيم يك گزارش مثبتي از كاركرد سياست خارجي را در كارنامه دولت داشتيم.
چيني ها در قالب 24 مدل با بيش از 70 كشور جهان توافق همكاري دارند. مراوده اقتصادي خود را بر اساس برد – برد تعرف كرده اند. اين آموزه كنفوسيوس آويزه گوش رهبري خردمند چين است كه؛ «چيزي را كه براي خود مي پسندي براي ديگران هم بپسند» و اين راز توفيق پيروزي هاي شگفتانگيز اقتصادي در چين است.
دولت اگر هوشمندي ديپلماتيك داشت همان سال 94 كه رئيس جمهور چين به ايران سفر كرد و اين پيشنهاد شيرين را مطرح كرد در مدت كوتاهي به سرانجام مي رساند ميتوانست در تعاملات خارجي آن را خرج ميكند. «فرصتهاي از دست رفته» و «زمان از دست رفته» در سياست خارجي يكي دو تا نيست. اكنون كه وزير خارجه موفق شده است پس از 6 سال يك تصميم درست آنهم ديرهنگام بگيرد. متأسفانه همانهايي كه در رسيدن به توافق برجام با خسارت محض عجله داشتند امروزها زبانشان دراز شده و زبان به نقد سند همكاري راهبردي ايران و چين پرداختهاند بدون اينكه نقد آنها اصلا مستند خارجي داشته باشد.جيغ و داد ضدانقلاب و نگراني آمريكا نشان ميدهد دولت در اين تعامل «مؤثر» عمل كرده است.
70 روز مانده به انتخابات از اين سند رونمايي شد. اشتباه دولت از اول اين بود كه مباحث سياست خارجي و منافع ملي را به رقابت هاي سياسي پيوند داد. اين در حالي است كه در اغلب كشورهاي دنيا چنين پيوندي را نه مجاز و نه عاقلانه مي دانند. دشمن با اطلاع از چنين پيوندي آسيبهاي جبرانناپذيري به منافع ملي ما زد. حاصل اين غفلت اين بود كه در تشخيص دوست و دشمن در ديپلماسي خارجي به بيراهه رفتيم. حتي اين بيراهه را در سياست داخلي در عدم تقويت اتحاد ملي و توليد قدرت ملي طي كرديم.
انتخابات رياست جمهوري 1400 در آغاز قرن جديد بايد محل ظهور نوعي بلوغ سياسي توسط رجال سياسي و مذهبی باشد. رقبا بايد از دوقطبي سازي به ويژه در حوزه سياست خارجي پرهيز كنند. انتخابات بايد متضمن اقتدار ملي باشد، آن را وسيله اي براي نمايش قدرت ملي قرار دهيم. ايران قوي و عزيز به نفع همه است. لذا بايد هر كس سهم خود را در پديداري ايراني قدرتمند و بزرگ ادا كند.
قرن جديد قرن فاصلهگذاري سياست خارجي كشور از امالفساد عالم يعني آمريكاست. قرن جديد قرن فاصلهگذاری سياست خارجی كشور با روباه پير انگليس است.
خدا رحمت كند مرحوم سيداحمد اديب نيشابوري را او در آغاز قرن 14 سياستمداران كشور را پرهيز داد از سياستهاي مكارانه و موذيانه دولت انگليس و از تعابير و تماثيل گوناگون استفاده مي كرد تا گفتماني در اين باره پديد آورد. او در اين باره ادبيات سازي كرد و از انگليس به عنوان «روباه پير» ، «خارپشتي كه خارش مكر و كيد» است، از انگليس با تعابيري چون «زاغي شوم» ، «بوزينه بازيگر بيچشم و رو» ، «افعي عالم گزای» و «ماركردار طاووس رنگ» ياد ميكرد ؛ كلمه «روباه پير» در ذهن مردم باقي ماند.
مردم ما طي 4 دهه گذشته فهميده اند اين آشغال ها دوستداشتني نيستند! ديپلماتهاي ما بايد به اين ادراك برسند كه غرب به سركردگي آمريكا و انگليس در حال افول و قدرتهای جديدي در حال ظهور هستند. نگاه ديپلماسی خارجي كشور بايد معطوف به واقعيت روز جهان باشد و تعامل «سازنده» و «مؤثر» با جهان داشته باشند.