از زمان اعلام رسمی ورود ویروس کرونا به ایران یک سال میگذرد. طی این مدت سختیهای بسیاری زیادی به مردم گذشت. برخی عزیزان خود را ازدستدادهاند و عدهای هنوز خواهر، پدر، مادر، برادر و دیگر عزیزان خود را روی تخت بیمارستان دارند یا در خانه مشغول مداوا و خلاصی از شر این ویروس روزگار میگذرانند. طی این مدت بسیاری از صاحبان مشاغل آسیب فراوان دیدهاند که از آن جمله میتوان به مراکز تولید و توزیع غذاهای آماده، مراکز مربوط به گردشگری، دفاتر خدمات مسافرتی، گردشگری و زیارتی، خردهفروشهای کنار خیابان و ... اشاره کرد.
از سوی دیگر در یک سال گذشته برخی از شغلها درگیری بیشتری با ویروس کرونا داشتهاند بهگونهای که جان خود را نیز در این راه ازدستدادهاند. بهواقع انتظار میرود بیشترین جانباختگان مربوط با شغلهایی باشد که بهصورت مستقیم با بیماران کرونایی در ارتباط بودهاند که در صف اول آن پزشکان و پرستاران، رانندگان تاکسی و اتوبوس، برخی کارمندان مانند کارکنان بانکها و ... قرار دارند.
با کشف واکسن و گذراندن مراحل دوره آزمایشی آن، بسیاری از کشورها برای کاهش و از بین بردن تبعات انسانی، مالی و اقتصادی ویروس کرونا، اقدام به واکسیناسیون مردم خود گرفتهاند که بالطبع گروههای حساس و پرخطر مانند پزشکان و پرستاران، سالمندان، افراد دارای بیماری زمینهای و ... در اولویت قرارگرفتهاند.
اما در روزهای اخیر انتشار نامه حسین کرمانپور، مدیر روابط عمومی سازمان نظام پزشکی به کیانوش جهانپور، رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و نام بردن از هنرمندان بهعنوان گروهی پرخطر که میباید در اولویت تزریق واکسن قرار گیرند موجب حاشیهها و واکنشهای فراوانی شد.
مدیر روابط عمومی سازمان نظام پزشکی در این نامه عجیب عنوان میکند که جهاد هنرمندان کمتر از کادر درمان نیست و آنها جزء پر ریسک ترین گروههایی هستند که میتوانند در معرض بیماری کرونا قرار داشته باشند و به همین دلیل لازم است که آنها در بحث واکسن کرونا همپای کادر درمان در نظر گرفته شوند و گرنه بیم است که تولیدات هنری بسیار کاهش یابد.
اینکه چرا مدیر روابط عمومی سازمان نظام پزشکی صرفاً برای هنرمندان دستبهقلم شده و برای آنها به وزارت بهداشت نامه زده بسیار عجیب به نظر میرسد و مشخص نیست که آیا ایشان تحقیق و پژوهش جامعی دراینباره انجام داده که هنرمندان جزء گروههای بسیار پرخطر بهحساب میآیند یا خیر.
از دید عموم جامعه برداشت از نامه یادشده بیانگر تجویز رسمی اعمال تبعیض در واکسیناسیون به نفع هنرمندان بود. به همین دلیل واکنش بهشدت تندی نسبت به این نامه در رسانهها و شبکههای اجتماعی شکل گرفت.
این که هنرمندان و فرهیختگان تا چه میزان در دوران سخت کرونا به مردم کمک کردهاند قطعا شایسته بررسی است اما نباید این مسئله را نیز از نظر دور داشت که برخی از سلبریتی ها که فقط هنرمندان را نیز شامل نمی شود، اثرات نامطلوب و مخربی بر جامعه داشتهاند. مثلاً عدهای از آنها با اطلاعات غلط و ادعاهای عجیب در رسانههای اجتماعی موجب انحراف و تشویش افکار عمومی را فراهم کردند.
همچنین عدهای بیشتر از آنکه به مردم روحیه و آرامش بدهند موجبات آزار و اذیت عموم را فراهم کردهاند. اشاره به موضوع خرید واکسن کرونا و چگونگی تهیه آن ازجمله این موارد بود. سخنان این دسته ثابت کرد فاقد حداقل اطلاع و آگاهی برای اظهارنظر دراینباره هستند.
اگرچه برخی نامه عجیب مدیر روابط عمومی سازمان نظام پزشکی را یک اقدام سیاسی به دلیل در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری و شوراها در سال 1400 دانستند اما خوشبختانه برخی از هنرمندان خود در صف اول اعتراض به آن ایستادند که ازجمله معترضان میتوان به فاطمه معتمدآریا، پدرام شریفی، امیرمهدی ژوله، هانیه توسلی و ... اشاره داشت.
فراتر از موضوع واکسیناسیون کرونا، به نظر میرسد برخی جریانات و گروههای سیاسی تلاش دارند تا از سلبریتی ها بهعنوان ابزاری در راستای اهداف و مطامع جناحی و سلیقهای خود بهره گیرند و در این راه از انجام هرگونه تبعیضی برای بدهکار کردن آنها به خود استفاده میکنند. توجه سیاسی به هنرمندان اابته سالهاست که در جریان است. در یکی از آخرین اظهارات صریح در این زمینه سعید حجاریان در گفتوگو با روزنامه اصلاحطلب اعتماد که ۱۱ تیرماه 1397 منتشر شد عنوان داشته بود به دلیل اینکه ممکن است جامعه اصلاحطلبان را پس بزنند آنها باید سیاستهای خود را از طریق گروههای مرجعی چون هنرمندان و مشاهیر بیان کنند.
البته هنرمندان نیز به عنوان شهروند می توانند از هر فردی که می خواهند حمایت و درباره اش اظهار نظر کنند اما اینکه وسیله و ابزار سازمان یافته اهل سیاست قرار بگیرند قطعا محل ایراد است. درواقع این خاصهخرجیها از بیتالمال و از حق دیگران نه برای هنرمندان و نه برای سیاستمداران و نه برای سیستم سیاسی معقول و منطقی نیست و به همین دلیل است که میباید با چنین اتفاقاتی که منجر به افزایش احساس تبعیض در جامعه میشود با احساس مسوولیت برخورد کرد. بهویژه آنکه مردم نیز نشان دادهاند نسبت به تبعیض و ارجحیت دانستن بدون شایستگی و دلیل منطقی و عقلانی همیشه واکنش نشان دادهاند.
در این ماجرا نیز به دلیل واکنشهای قاطع مردم و خوشبختانه خود هنرمندان بود که اندکی بعد از صحبتهای مدیر روابط عمومی سازمان نظام پزشکی، وی ناچار به اصلاح موضعگیری اشتباه خود شد.