اکبر نبوی؛ معمای فقر سریال‌های انقلابی/انتظاری از شمقدری و ورزی نباید داشت

فرهنگی،   3991124076

اکبر نبوی با انتقاد از متن سریال‌هایی که در سال‌های اخیر در حوزه تاریخ معاصر و مشخصاً تحولات مرتبط با انقلاب اسلامی نوشته شده است، بیان کرد که نویسنده بیشتر به تخیل خود اکتفا کرده است.

اکبر نبوی مستندساز و منتقد سینما و تلویزیون درباره اینکه چرا در این سال‌ها کمتر اقتباسی درباره چهره‌ها و سوژه‌های انقلابی در سریال‌ها صورت گرفته است، به خبرنگار مهر بیان کرد: نمی‌دانم چه آفتی به جانِ نویسندگان ما افتاده است که برای کارهای تصویری درام و داستانی اعم از سینمایی یا تلویزیونی، کمتر خود را به زحمت تحقیق و پژوهش می‌اندازند. البته نمی‌گویم هیچکس چنین کاری را انجام نمی‌دهد، اما شمار کمی هستند که خود را ملزم به تحقیق و پژوهش و یا استفاده از منابع مکتوب داستانی و اقتباسی می‌دانند.

وی ادامه داد: اگر شخصاً بخواهم از کسانی که به تحقیق ملزم هستند یاد کنم، به انگشتان یک دست هم نمی‌رسند. به طور مثال محمدرضا گوهری و علیرضا طالب‌زاده از جمله این افرادند که وقتی متنی می‌نویسند قطعاً تحقیق می‌کنند. شاید بنده با محتوا و رویکردهای شان در آثاری که می‌نویسند کاملاً موافق هم نباشم اما اطمینان دارم که اهل تحقیق هستند.

نبوی با اشاره به مثال‌های دیگری بیان کرد: من کارهای اخیر محمدحسین مهدویان را ندیده‌ام اما فکر می‌کنم غیر از مجموعه «آخرین روزهای زمستان» که خیلی هم کار غنی و حرفه‌ای بود، باقی آثارش در سینما چندان مبتنی بر تحقیق نبود. مرحوم رسول ملاقلی‌پور وقتی «مجنون» یا «خسوف» را می‌سازد که در حوزه اجتماعی هستند، آنچنان از تحقیقات درست میدانی برخوردار است که حتی اگر شاهد این تحقیقات نباشید متوجه خروجی آنها می‌شوید و البته خاطرم هست که خودش هم از این تحقیقات پر زحمت سخن گفته بود.

وی اضافه کرد: همچنین رسول صدرعاملی یا پوران درخشنده از این افراد هستند که در مورد درخشنده ممکن است برخی آثارش قوت لازم را نداشته باشد اما مشخص است که تحقیق کرده، زحمت کشیده و به تخیل خود اکتفا نکرده است. با این حال در حوزه انقلاب کمتر کسی را شاهد هستیم که به تحقیق پایبند بوده و یا سراغ آثار اقتباسی رفته باشد.

متن‌هایی که بر پایه تخیل است تا تحقیق

این فعال سینمایی که در برخی از گروه‌های فیلم و سریال صدا و سیما نیز حضور داشته است، درباره فیلمنامه‌های راه یافته به این گروه‌ها عنوان کرد: در طول دو سال گذشته سه متن در حوزه تاریخ معاصر که به اواخر قاجار و اوایل پهلوی اول مربوط می‌شد، به دست ما رسیده است. من زمانی که هر سه متن را خواندم مشخص بود که هیچ تحقیق و پژوهشی پشت آنها نبوده است و نویسندگان اطلاعات کلی از آن مقطع داشته یا شنیده و بر اساس آنها به تخیلات خود اکتفا کرده‌اند.

نبوی ادامه داد: مسلماً تخیل از عناصر اصلی درام است اما وقتی می‌خواهیم به یک مقطع، رخداد یا شخصیت تاریخی نزدیک شویم، این نزدیکی نباید صوری و تشریفاتی باشد و اتفاقاً اقتباس در اینجا بسیار کمک کننده است.

وی به تاثیر کتاب‌ها و منابع تاریخی در جاودان شدن درام اشاره و بیان کرد: اگر داوود میرباقری سریال «مختارنامه» را بر اساس تحقیقات سنگین، منابع و کتاب‌های تاریخی نمی‌نوشت و نمی‌ساخت، این سریال اینقدر ماندگار نمی‌شد. با این حال در حوزه انقلاب، نه یک فیلم سینمایی قوی و نه یک سریال قدرتمند بر اساس چنین منابع و اقتباس‌هایی نداریم. سریال‌هایی زیادی ساخته شده اما هیچیک در حافظه تاریخی مردم نمانده‌اند چون فاقد ارزش‌های تاریخی و مستند بوده و از درام و داستان قدرتمندی هم برخوردار نبوده‌اند.

این مجری برنامه‌های سینمایی و نقد درباره اینکه چقدر این اهتمام از طرف مدیران گروه‌های فیلم و سریال برای دریافت آثار غنی و اقتباسی وجود داشته است، عنوان کرد: من نمی‌دانم چرا گروه‌های برنامه سازی و سریال سازی نخواسته‌اند برای چنین کارهایی همان قدر که هزینه مادی می‌شود، به صورت معنوی هم انرژی گذاشته شود. زمانی می‌شد توجیه کرد که پول نمی‌دهند اما اکنون دستمزدهای خوبی پرداخت می‌شود.

وی درباره کم کاری نویسندگان نیز بیان کرد: واقعاً بدون یک بررسی درست نمی‌توان گفت ریشه و حلقه مفقوده این زنجیره چیست که سریال‌های انقلابی ما از تحقیق، پژوهش و اقتباس‌های درست برخوردار نیستند. این حجم از تنبلی و بی حوصلگی در نویسندگان از کجا می‌آید؟ یا حتی چرا کارگردان‌هایی که زمانی مبتنی بر رمان و قصه فیلم‌های ماندگاری را در تاریخ رقم زده‌اند، الان چند سالی است که ضعیف‌ترین کارهایشان را می‌سازند؟

نبوی در پاسخ به اینکه چقدر منابع اقتباسی در حوزه روایت‌های انقلابی موجود است، بیان کرد: منابع تحقیق و پژوهش از آثار داستانی قوی بیشتر است. با این حال حتی در شرایط فقدان منابع، نویسنده و کارگردان باید به خودش متعهد باشد و اگر منبع لازم موجود نباشد، دست به تولید نزند تا مبادا گرفتار آثار کلیشه‌ای و ضعیف شود.

وی با اشاره به مثالی بیان کرد: سال ۸۵ یکی از بخش‌های سازمان صدا و سیما از من خواست مستندی درباره رئیسعلی دلواری بسازم. به آنها گفتم اول تحقیق می‌کنم تا ببینم چه منابع مستندی برای این کار وجود دارد. هر چه کتاب در این باره بود خواندم. خواندم، به بوشهر و دلوار رفتم. با افراد مطلع محلی صحبت کردم. اما هیچکدام از اینها، برای ساخت یک فیلم مستند کافی نبود. با هزینه شخصی به آلمان رفتم چرا که اسناد ویلهلم واسموس کنسول آلمان از مهمترین منابع برای این منظور بود. با همه این تحقیقات و پژوهش‌ها احساس کردم به سند و داده‌های جدیدی که پایه یک مستند باشد، دست پیدا نکرده‌ام و در نهایت هم تولید این مستند را منتفی دانستم.

مدیران به دم دستی‌ها اکتفا می‌کنند

نبوی در بخش دیگری از سخنانش درباره مدیرانی که درباره موضوعات انقلابی می‌دهند سفارش کار می‌دهند عنوان کرد: مدیران در کاری که متولی آن هستند سختگیر نیستند و به دم دستی‌ها اکتفا می‌کنند. منظور از سختگیری، ممیزی یا سانسور آثار نیست بلکه این سختگیری‌ها به کیفیت کار برمی‌گردد.

وی درباره سریال‌های اخیر سیما مثل «روزهای ابدی» به کارگردانی جواد شمقدری بیان کرد: از جواد شمقدری نمی‌توان سریال چندان موفق و باکیفیتی را انتظار داشت، همانطور که از محمدرضا ورزی هم نمی‌توان انتظار داشت و اکثر سریال‌های او کارهایی بی ربط به انقلاب و کشور بوده است و نمی‌دانم چرا مدیران سهل گیرانه باز هم آثار دیگری را به وی سفارش می‌دهند.

نبوی در پایان ساخت آثار شاخص یک هنرمند در برخی دوره‌ها را هم به حضور این مدیران سخت گیر و دقیق مرتبط دانست و عنوان کرد: مدیرانی که از آثار با کیفیت حمایت می‌کنند و امکانات لازم را هم در اختیار هنرمند می‌گذارند خروجی کار هم اثری غنی و قوی می‌شود. مرحوم ضیاءالدین دری زمانی سریالی حرفه‌ای و با کیفیت مثل «کیف انگلیسی» می‌سازد چون مدیران از او چنین کاری خواسته‌اند و زمانی هم خروجی یک دوره «کلاه پهلوی» می‌شود و هر دوی اینها غیر از کارگردان به شرایط دیگری از جمله مدیران زمانه هم برمی‌گردد.