«ثبت دائمی»
نویسنده: ادوارد اسنودن
ترجمه: میرجواد سیدحسینی
ناشر: قطره، چاپ اول: 1399
425 صفحه، 55000 تومان
***
ادوارد جوزف اسنودن افشاگر کنونی، کارمند سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و پیمانکار سابق آژانس امنیت ملی است. او در الیزابت سیتی ایالت کارولینای شمالی به دنیا آمده و در فورتمید بزرگ شده است. وی برای خدمات عمومی خود جوایز متعددی دریافت کرده که جایزۀ حق معیشت، جایزۀ افشاگری آلمان، جایزۀ ریدنهور برای بیان حقیقت و مدال کارل فون اوسیئتسکی از انجمن بینالمللی حقوق بشر از آن جمله است. وی هماکنون به عنوان رئیس هیئت مدیرۀ بنیاد آزادی مطبوعات فعالیت میکند.
اسنودن در این کتاب طی سه بخش و 29 فصل زندگی خود از کودکی تا زمانی را که تصمیم به افشاگری اسرار کارش گرفت، به رشتۀ تحریر درآورده است. این افشاگریها دربارۀ عملیات عظیم جاسوسی، مراقبت در سطح جهانی و پریزم شامل جاسوسی از مردم عادی و شخصیتها در مکالمات تلفنی، ایمیل و موتور جستوجوی اینترنت در تمام کشورها بدون رعایت مرزهای سیاسی میشود.
«ثبت دائمی» علاوه بر ارزش سیاسی به واسطۀ پردهبرداری نویسنده از جزئیات برنامههای سری جاسوسی آژانس امنیت ملی و دولت آمریکا، به دلیل برخورداری از شیوۀ جذاب خاطرهنگاری توانسته این حقایق مخوف را خواندنی کند. نویسنده در تمام فصول، از کودکیِ خود تا زمان تبعید و ترک آمریکا را به گونهای به خواننده ارائه داده که ضمن حفظ هدف نوشتار، رنگ و بوی صمیمیت نیز در آن حس میشود؛ اگرچه نویسندۀ این سطور زمانی مدیر سیستمهای رایانهای و شبکهای سّری بوده باشد. نوعِ نوشتنِ اینکه در کودکی از چه چیزی رنج میبرده؛ در نوجوانی چه دغدغههایی داشته و در جوانی با چه سودایی به عرصۀ زندگی پا نهاده، مخاطب را با او همراه و همگام کرده است.
اسنودن در این کتاب از این راز پرده برمیدارد که چگونه در اعماق تونلی زیر مزرعۀ آناناس، مخفیگاه زیرزمینی کارخانۀ ساخت هواپیما از زمان جنگ پرل هاربر، روبهروی یک پایانه نشسته بوده و از آنجا عملاً به ارتباطات تقریباً هر مرد، زن و کودکی که قادر به تلفنکردن یا لمس کامپیوتر بوده، دسترسی داشته؛ در حالی که حدود سیصد و بیست میلیون نفر از شهروندان هموطنش در کارهای روزانۀ خود نه تنها تحت نظارت قانون اساسی ایالات متحده، بلکه زیر پوشش ارزشهای اساسی تمام جوامع آزاد نیز بودهاند.
ادوارد اسنودن که سال ۲۰۱۳ از محل کار خود در مرکزی متعلق به اداره امنیت ملی آمریکا در هاوایی به هنگکنگ گریخت، پس از فرار حجم زیادی از مدارک طبقهبندیشدۀ جاسوسی و امنیتی آمریکا را در اختیار روزنامهنگاران قرار داد. او پس از باطلشدن گذرنامهاش از سوی آمریکا به روسیه رفت و از آن زمان تا کنون با دریافت پناهندگی موقت در این کشور زندگی میکند. نوشتههای او در این کتاب دربارۀ علل و دلایلی است که منجر به تصمیم او برای افشاگری شد؛ اینکه چه اصول اخلاقی وی را هدایت کرد و همچنین نحوۀ تحقق این تصمیم که به زندگی خود وی نیز مربوط میشود.
نیویورکتایمز این کتاب را گزارشی متقاعدکننده به شیوایی یک اثر ادبی هیجانانگیز دانسته و نوشته است اسنودن خواننده را وادار میکند به گونهای جدیتر دربارۀ آنچه هر آمریکایی باید بداند و بپرسد، تأمل کند. چه معنا دارد که کسانی اطلاعات زندگی ما را در پروندهها جمعآوری و ذخیره کنند و در دسترس نگه دارند. نه فقط اکنون، بلکه به طور بالقوه برای همیشه؟ داستان او وقتی مخاطرات را آشکار میکند که صحبت از حریم خصوصی، آزادی بیان و قانون اساسی به میان میآید.
بر اساس آنچه گاردین منتشر کرده نیز اسنودن سرانجام تصمیم گرفت نه به آژانسهایی که در آنها مشغول کار بود، بلکه به عموم مردم وفادار بماند، همانها که این آژانسها برای حفاظت از آنان ایجاد شدهاند. او احساس میکرد به نحوی به شهروندان عادی خیانت میشود و وظیفه دارد نحوۀ انجام این خیانت را توضیح دهد. توضیح او دربارۀ تجربیاتی که باعث شده این تصمیم مهم را بگیرد، به همراه جزئیاتی که از سوابق خانوادگی خویش ارائه میدهد، دفاع محکمی در برابر اتهام خائنبودن اوست.
اما نیشن، قدیمیترین هفتهنامه آمریکا اطلاعات مندرج در کتاب «ثبت دائمی» را حتی برای آن دسته از افرادی که از نزدیک افشاگری اسنودن را دنبال کردهاند، حیرتآور توصیف کرده و مینویسد همانطور که در خاطرات وی آشکار است تمام روشهایی که او افشا کرده، همچنان در حال استفادهاند و شایسته است ما از او برای این هشدار مجدد و اینکه در نهایت از خودش سخن گفته سپاسگزار باشیم.
در بخشی از کتاب با عنوان «عشق و تبعید» میخوانیم: «حتی اگر هیچ چیزی را به صورت آنلاین سرچ نکنید، زمان زیادی طول نمیکشد که دولت متوجه میشود شما دارید این کتاب را مطالعه میکنید. دولت میتواند متوجه شود که آیا این کتاب را غیرقانونی دانلود کردهاید و یا نسخهی چاپی آن را در دست دارید، آیا آن را به صورت آنلاین خریداری کرده و یا اینکه از یک فروشگاه با کارت اعتباری برای آن هزینه پرداخت کردهاید. تنها کاری که شما باید انجام دهید خواندن است...»