روایتی از زندگی آقازاده خاص‌ترین رهبر جهان

فرهنگی،   3991013012 ۱۱ نظر، ۰ در صف انتشار و ۷ تکراری یا غیرقابل انتشار

زندگی آقازاده خاص ترین رهبر جهان بر خلاف بسیاری از فرزندان رهبران جهان سپری شد. درس و زندان و تبعید و مرگ [شهادت]، عصاره زندگی جوانی ۴۷ ساله بود که بهترین لحظات عمرش را پای باورها و اعتقاداتی گذاشت که پدرش نقش تعیین کننده ای در شکل گیری آنها داشت.

روایتی از زندگی آقازاده خاص‌ترین رهبر جهان

ایسنا نوشت: «۱۳ دی ماه یادآور پنجاه و ششمین سالگرد آغاز زندگی در اسارتِ سیدمصطفی مصطفوی پسر بزرگ سید روح الله مصطفوی است.

او همزمان با پدر در نیمه های شب ۱۳ آبان ۱۳۴۳ در قم بازداشت شد و دو ماه در زندان ساواک تحت بازجویی ها و فشارهای جسمی و روحی رژیم پهلوی قرار گرفت و در آخر هم در تاریخ ۱۳ دی ۱۳۴۳ توسط ماموران ساواک به تبعیدگاه پدر در شهر بورسای ترکیه، تبعید شد و ۱۳ سال از ۱۴ سال بهترین روزهای زندگی اش را در کنار پدر و مادر و سایر اعضای خانواده در تبعید و اسارت گذراند.

سیدمصطفی که فعالیتهای سیاسی را از اواسط دهه ۱۳۳۰ شروع کرد با قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نقش پررنگ تری در تاریخ مبارزات سیاسی ایران ایفا کرد. دوران بازداشتها و زندانی های کوتاه مدت و میان مدت او حکایت از عمق تاثیر او بین طیف های حاضر در دوران قیام قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به خصوص در کیفیت بخشی به شیوه مبارزاتی جامعه روحانیان کشور داشت.

درخشش آقازاده در اوج خفقان سیاسی

نقطه اوج مبارزات سیاسی روحانیون کشور در دهه ۱۳۴۰ به پیشگامی یک مرجع تقلید شیعه رقم خورد. اگر چه این قیام سرکوب شد و رهبر آن بازداشت و ۱۴ سال به تعبید فرستاده شد اما انتقاد و مخالفت مبارزان از رژیم سیاسی حاکم به چاشنی هر روزه فعالان سیاسی و اجتماعی ایران مبدل شد.

البته رژیم پهلوی بر این باور بود که وجود یک رهبر مذهبیِ بانفوذ در کشور حتی با وجود بازداشت و حبس و حصر و مراقبت شدید دستگاه اطلاعاتی کشور باز موجب به خروش آمدن اقشار مختلف جامعه می شود به همین دلیل در پی مخالفت امام (ره) با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید شاه یا همان مجموعه اصلاحات اقتصادی معروف محمدرضا شاه، بهانه را برای تبعید این رهبر مبارز دینی به ترکیه دست ساواک داد.

تبعید رهبر فقید کشورمان به ترکیه در زمان ریاست سرلشکر حسن پاکروان بر ساواک انجام شد. پاکروان حضور امام در کشور را ضد امنیت ملی و خطرناک می دانست به همین دلیل با همکاری مشترک سه دستگاه اطلاعاتی و امنیتی سیا، میت و ساواک سیدروح الله در منزلش در قم در سحرگاه ۱۳ آبان ۱۳۴۳ محاصره و بازداشت و تحت الحفظِ مأموران امنیتی و نظامی از فرودگاه مهرآباد به آنکارا تبعید شد و تحت شدیدترین محاصره های سیاسی و اجتماعی قرار گرفت. رژیم عثمانی ترکیه برای هر چه منزوی تر کردن امام امت و قطع هرگونه ارتباط با مبارزان کشور، محل تبعید امام را به شهر بورسا واقع در ۴۶۰ کیلومتری غرب آنکارا انتقال داد.

«تاریخ ایرانی» نوشت: بعد از بازداشت امام خمینی در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ مصطفی خمینی به صدای رسای امام در بیرون از زندان تبدیل شد. او امور جاریه امام را تمام و کمال به عهده گرفت و ارتباطات گسترده‌ای را با مبارزان در سراسر کشور برقرار کرد و البته مبارزات وی از چشم نیروهای امنیتی به دور نماند و در ‌نهایت بازداشت شد.

مأمور ویژه ساواک در گزارشی که ۱۷ تیرماه‌ ۱۳۴۲ به مقام مافوق ارائه کرد، نوشت: «در شهرستان قم، پسر آیت‌الله خمینی که معمم می‌باشد به جای وی نشسته و دستورهای او را به مورد اجرا می‌گذارد و اعلامیه‌هایی تهیه و برای روحانیون می‌فرستند.» رییس ساواک تهران نیز یک روز بعد، ضمن تکمیل گزارش مذکور، مراتب را این گونه به اطلاع رییس ساواک کشور رساند: «بعد از دستگیری و بازداشت آیت‌الله خمینی پسر وی به نام سیدمصطفی که معمم نیز می‌باشد، امور جاریه را انجام می‌دهد و پول‌هایی هم توسط بازاریان تهران جهت شهریه طلاب رسیده که شهریه ماه جاری طلاب حوزه علمیه قم، به وسیله نامبرده پرداخت گردیده است.»

ارتباط مبارزان و مخالفان رژیم پهلوی و تبادل اخبار و پیام‌ها بین آنان و رهبر فقید انقلاب اسلامی از جمله فعالیت‌های روزانه آقامصطفی بود. حبس و حصر امکان هر نوع ارتباط مستقیم با مردم و انقلابیون را از امام خمینی سلب کرده بود به همین دلیل فرزند ارشد ایشان که از معدود افرادی بود که اجازه ملاقات با پدر را داشت، وظیفه سنگین و حساس ارتباط بین رهبر و انقلابیون را عهده دار شد. رفت و آمد بین تهران و قم و نیز مسافرت به مشهد برای ملاقات با آیت‌الله میلانی از دیگر فعالیت‌های سیدمصطفی در دوره حصر امام بود.

مامور نفوذی ساواک درباره سفر آقا مصطفی به مشهد چنین نوشت: «آقامصطفی پسر آقای خمینی روز جمعه ۱۸ مرداد ۱۳۴۲ به مشهد مسافرت نموده است. ظاهراً این مسافرت به منظور ادای نذری بوده که برای استخلاص پدرش نموده است و به طوری که ظاهراً نشان می‌دهد پدرش چندان رغبتی به انجام این مسافرت نداشته است.»

بر اساس اسناد ساواک، مسافرت به مشهد یک بار دیگر هم تکرار شد و آن زمانی بود که گروهی از علمای تبریز بازداشت شدند. در آن مقطع آقامصطفی برای دیدار با آیت‌الله میلانی راهی مشهد شد. در گزارش ساواک تصریح شده بود: «سیدمصطفی خمینی، فرزند آیت‌الله خمینی شدیداً علیه دولت فعالیت می‌نماید.»

فعالیت‌های متراکم و شدید سیدمصطفی سرانجام به احضار وی توسط سپهبد نصیری، رییس وقت شهربانی کشور و فرماندار نظامی تهران و اخطار و تهدید او منجر شد. نصیری شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۴۲ پس از آنکه سیدمصطفی خمینی را به دفتر خود احضار کرد، با اشاره به فعالیت‌ها و ارتباطات وی به فرزند امام اخطار داد «چنانچه مشارالیه در رویه خویش تجدیدنظری به عمل نیاورد و مراوده خود را با روحانیون مزبور و افراد ناراحت قطع نکند با عکس‌العمل شدیدی از طرف مقامات و مراجع مربوطه روبه‌رو خواهد شد. »

با وجود این اخطار، مرور برخی از اسناد ساواک خبر از مسافرت‌های آقا مصطفی به برخی شهرها مانند مشهد، اصفهان و خمین در نیمه اول سال ۱۳۴۳ برای انجام برخی هماهنگی‌ها در امر مبارزه می‌دهد. در همان سال در حالی که امام خمینی در پی سخنرانی اعتراض‌آمیز علیه کاپیتولاسیون بازداشت و بلافاصله از ایران تبعید شد، ایشان بیکار ننشست و دست به اقداماتی زد که البته چون خوشایند رژیم نبود با واکنش قهری دستگاه امنیتی مواجه شد.

این ماجرا در گزارش مورخ ۱۳ آبان ۱۳۴۳ به امضای سرهنگ پرتو رییس شهربانی قم چنین منعکس شد «چون پس از دستگیری آیت‌الله خمینی، سیدمصطفی فرزند وی به روحانیون مراجعه و مشغول تحریک و صاحبان دکاکین را ترغیب به بستن می‌نمود، لذا نامبرده ساعت ۱۰:۱۵ دقیقه صبح با کمک ماموران ساواک دستگیر و به ساواک قم تحویل داده شد.»

سرهنگ پرتو در گزارش بعدی خود خطاب به اداره اطلاعات شهربانی چنین نوشت: «پس از دستگیری پسر خمینی وضع آرام‌تر و عده‌ای دکاکین خیابان‌ها را باز و مشغول کسب شدند. ولی بازار کماکان تعطیل است.»

پس از این اتفاق رییس شهربانی قم به پیشکار آیت‌الله گلپایگانی که از طرف ایشان و آیت‌الله شیخ هاشم آملی درخواست آزادی سیدمصطفی را مطرح کرد، چنین پاسخ داد «چون نامبرده تحریکاتی می‌نمود ممکن بود در اثر تحریکات وی زد و خوردی روی دهد، لذا به وسیله ماموران دستگیر و به تهران اعزام شده است.»

آقامصطفی پس از بازداشت و انتقال به تهران در ساعت ۹ شب ۱۳ آبان تحویل زندان قزل‌قلعه شد و روز بعد رییس شعبه ۷ بازپرسی دادستانی ارتش برای وی به اتهام «اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت» قرار بازداشت موقت صادر کرد. این قرار در تاریخ ۲۰ آذرماه ۱۳۴۳ توسط رییس دادگاه عادی شماره یک اداره دادرسی ارتش مورد تأیید واقع شد و وی کماکان در زندان قزل‌قلعه محبوس ماند. سیدمصطفی خمینی پس از نزدیک به دو ماه حبس در قزل‌قلعه در ساعت ۱۸ روز هشتم دی ۱۳۴۳ از زندان آزاد شد.

ساواک تصمیم به تبعید او گرفته بود، اما نحوه ابلاغ این موضوع به خودش چنان دوپهلو بود که وی تصور می‌کرد منظور آن‌ها سفری داوطلبانه به ترکیه است تا از پدرش دیدار کند. اینچنین بود که وقتی وی پس از آزادی به قم بازگشت، از این سفر اعلام انصراف کرد. ساواک که ماجرا را به گونه دیگری پیش‌بینی می کرد به ناچار ساعت ۱۱:۴۵ دقیقه صبح روز ۱۳ دی‌ماه۱۳۴۳ مجدداً ایشان را بازداشت و راهی تهران کرد.

ساواک که وجود سیدمصطفی مصطفوی را در داخل کشور به ضرر رژیم پهلوی می دید در نهایت تصمیم گرفت در ساعت ۵:۳۰ دقیقه بامداد روز ۱۴ دی ماه او را به اجبار از کشور اخراج کند تا وی نزد پدرش زندگی در تبعید را آغاز کند. بدین ترتیب سیدمصطفی خمینی در بامداد روز ۱۴ دی ۱۳۴۳ در پی دومین نوبت بازداشت توسط ساواک، مجبور به ترک اجباری وطن و آغاز تبعید بی بازگشت به کشور شد.

از دیر زبان باز کردن تا ازدواج در ۲۴ سالگی

سید مصطفی اولین فرزند سیدروح الله و خدیجه در ۲۱ آذر ۱۳۰۹ در شهر قم دیده به جهان گشود. در زمان تولد وی، امام خمینی در خانه ای اجاره ای در محله الوندیه نزدیک محله عشقعلی در قم زندگی می کردند.

مرحوم مادر سیدمصطفی درباره چگونگی انتخاب اسم برای اولین فرزندش چنین گفت: من خیلی دوست داشتم که نامش مصطفی باشد و نمی دانم آقا چه دوست داشتند؛ ولی من ایشان را راضی کردم و گفتم که چون نام پدرتان مصطفی بوده است، بسیار مناسب است و آقا هم راضی شدند و اسمش را محمد گذاشتیم، لقبش را مصطفی و کنیه اش را ابوالحسن گذاشتیم، ابوالقاسم نگذاشتیم که هر سه مشابه حضرت رسول (ص) نشود. (کمیته علمی کنگره شهید آیت اللّه مصطفی خمینی؛ یادها و یادمانها از آیت اللّه سید مصطفی خمینی؛ ج ۲، ص ۲۹.)

امام خمینی (س) برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره پدرشان حاج سید مصطفی که به دست خوانین خمین کشته شده بود، برای خود نام خانوادگی مصطفوی و برای اولین فرزندش نام سید مصطفی را برگزیدند. سید مصطفی دوران کودکی را در دامان مادری با تقوا و پدری عالم و فرزانه پشت سر گذاشت. بهره مندی از چنین خانواده ای و رشد و پرورش در چنان محیط مذهبی و آکنده از معنویت، در شکل گیری شخصیت مذهبی، علمی و اسلامی سید مصطفی و شکوفایی استعداد و نبوغ وی در زمانی که جامعه دچار بی سوادی و مسائل و مشکلات فرهنگی و اجتماعی عدیده ای بود، نقش شایانی داشت.

سید مصطفی دیرتر از معمول زبان باز کرد و تا چهار سالگی بیشتر از چند کلمه محدود نتوانست حرف بزند. او از شش سالگی به مکتب خانه ای که در نزدیکی منزلشان بود رفت؛ این امر در بهبودی حرف زدنش نیز مؤثر واقع شد. از هفت سالگی به مدرسۀ موحدی قم رفت و تا پایان دورۀ دبستان یعنی ششم ابتدایی در آن مدرسه و مدرسۀ باقریۀ قم تحصیل کرد؛ البته در برخی منابع آمده است که پس از پایان پنجم ابتدایی، تحصیل در مدارس دولتی را رها کرد.

در آن زمان مرسوم بود که خانواده های روحانی و اهل علم، ترجیح می دادند فرزندان شان به جای ادامه تحصیل در مدارس دولتی و دانشگاه، به تحصیل علوم حوزوی مشغول شوند به همین دلیل سید مصطفی نیز در سن ۱۵ سالگی وارد حوزۀ علمیه قم شد. او از نبوغ و هوش سرشاری برخوردار بود و دیری نگذشت که این نبوغ شکوفا شد و سید مصطفی از هم ردیفان خود پیشی گرفته و قدم در پله های کسب علم و معرفت گذاشت.

آیت اللّه جعفر سبحانی نبوغ سید مصطفی را این چنین بازگو کرد: «از جمله خصوصیات ایشان در درس، در درجۀ اول استعداد قویشان بود؛ حافظه ای قوی هم داشت. بیشتر اشخاص خوش فهم و خوش فکر، از حافظه ای قوی برخوردار نیستند؛ ولی ایشان در عین حال که فهمی خوب و دقتی بسیار داشت، دارای حافظه خوبی هم بود؛ به همین دلیل با اصرار من؛ ایشان همۀ الفیۀ ابن مالک را حفظ کرد و نه تنها حفظ می کرد، بلکه خوب هم می خواند. گاهی که من مطلبی درباره زندگی علما نقل می کردم، ایشان علاقه مند می شد که آن بخش از کتاب نخبة المقال را (کتابی در موضوع تراجم و رجال) که راجع به علما بود، حفظ کند. بعدها که معقول را نزد دیگران می خواند، قسمتی از اشعار منظومه را هم حفظ کرده بود و می خواند. هم عمق فکری و هم ذکاوت داشت و در کنار این دو، دارای حافظه ای قوی بود.

سید مصطفی در ۲۴ سالگی با معصومه حائری، دختر آیت اللّه شیخ مرتضی حائری ازدواج کرد. پدر سیدمصطفی با شیخ مرتضی حائری دوست و همدرس بودند و با شناختی که از خانواده ایشان داشتند با این وصلت موافقت کردند.

مرحوم مادر سیدمصطفی در خاطره ای از در این ازدواج گفت: یک وقت شایع شد که ما با آقا مرتضی حائری وصلت کرده ایم، به طوری که مصطفی می گفت: وقتی آقای حائری از صحن حرم بیرون می آید، رفقا می گویند که پدر زنت آمد. این شایعه به گوش آقا رسیده بود. یک شب آقا از من پرسید که دختر آقای حائری را دیده ای؟ من هم کمی توضیح دادم. آقا گفت: چطور است این دروغ را راست کنیم؟ گفتم که هر طوری صلاح می دانید. فردا صبح هم آقا پیغام فرستاده بود و ظهر، آنها جواب داده بودند و باز آقا پیغام داده بود که همان شب بروند برای صحبت؛ بعد به ما خبر دادند که مردها رفته اند و ما زنها هم بعداً رفتیم و قرار عقد گذاشته شد. وقتی موضوع خواستگاری و ازدواج با معصومه حائری را با حاج آقا مصطفی نیز در میان گذاشته بودند، ایشان گفته بود: «من خواب معصومه را دیده ام». در این زمان، معصومه، دختری ۱۶ ساله بود. این وصلت در سال ۱۳۳۵ اتفاق افتاد.

اولین فرزند آنها محبوبه بود که بیماری مننژیت گرفت و مرحوم شد. دومین فرزندشان حسین نام داشت که معمم شد و اینک در راه کسب و فراگیری علوم اسلامی است. سومین فرزند آنها مریم است که تا دورۀ دکترا تحصیل کرده است. چهارمین فرزندشان نیز در جریان حمله کماندوهای رژیم پهلوی در سیزدهم آبان ۱۳۴۳ به خانۀ امام خمینی (س) برای دستگیری ایشان، پیش از تولد از بین رفت. (کمیته علمی کنگره شهید آیت اللّه مصطفی خمینی؛ یادها و یادمانها از آیت اللّه سید مصطفی خمینی؛ ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲)»

دیدگاه کاربران

ناشناس۱۷۵۹۶۲۸۰۹:۳۰:۱۸ ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
لطفا بفرمایید ایشان چگونه فوت کردند .
ناشناس۱۷۵۹۷۲۱۱۱:۰۳:۴۹ ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
خدا توفیق بده همه کارتون برا رضای خدا باشد
ناشناس۱۷۵۹۷۳۹۱۱:۱۴:۲۹ ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
خوب شد ايشون شهيد شدن و اين روز ها رو نديدن .
ناشناس۱۷۶۰۱۲۶۱۶:۰۳:۲۶ ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
بر طبق کدام مستند ایشون شهید شدن؟ بردارشون سید احمد هم در سال 73 در همان سن و بر اثر نارسایی قلبی فوت کردن
ناشناس۱۷۵۹۷۴۳۱۱:۱۷:۳۹ ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
آقازاده ها و خانم زاده های امروز خجالت بکشند.
ناشناس۱۷۵۹۷۷۹۱۱:۴۲:۱۳ ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
اون موقع اصلا آقازاده وجود نداشت بعد از انقلاب آقازاده ها رونمایی شدند
ناشناس۱۷۵۹۹۱۹۱۳:۰۰:۴۰ ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
لطفا اینقدر آقازاده آزاده نکنید. جامعه را دو قطبی کردید و مونده بشیم مثل هند که طبقه پایین را نجس میدانند. حال بسیاری از آنها را که آقازاده می نامید همان طبقات ضعیف جامعه قبلی خود میباشند.
ناشناس۱۷۶۰۱۳۷۱۶:۰۹:۳۵ ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
اشکال نداره عوضش آقا زاده احمد آقا و نوه ایشان خوب دارن .. آقازاده گی رو بجا میاورند ..
ناشناس۱۷۶۰۱۶۴۱۶:۳۳:۵۸ ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
خانواده امام دوست داشتنی هستند ..
عبدالله آملی۱۷۶۰۱۷۳۱۶:۴۲:۴۷ ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
درود و رحمت خدای سبحان بر این سید جلیل القدر. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. متشکرم از درج پیام بنده کمترین.
ناشناس۱۷۶۰۴۶۵۲۱:۴۴:۰۱ ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
من که ندیدمشون وخدا رحمتشون کنه . ولی امیدوارم همونطوری که نوشتین باشه . تو کل خاندان امام فقط امام . از رفته هاشون که خبر نداریم . باقی هاشونم نوه نتیجه تو شبکه های اجتماعی تکلیفشون مشخصه
yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های دیروز

  1. رادان:‌ طرح نور با قوت ادامه دارد

  2. حضور حسین حسینی در دادسرای فرهنگ و رسانه با شکایت فراجا

  3. خسارت در «اس-۳۰۰»؛ مدرکی که نیست و افتخاری که به نام اسرائیل می‌سازند!

  4. و ناگهان اخلاق!

  5. این ۲ مشکلِ بزرگ در بازار مسکن ایران

  6. زیباکلام: اسرائیل برای رهگیری موشک ایران خیلی هزینه داد/ ۷ اکتبر نشان داد که فلسطین هنوز زنده است!

  7. بخش املاک "دیوار"مسدود می‌شود/ فرصت یک هفته‌ای به سکوها

  8. خیانت و وطن فروشی علنی در مقابل دوربین

  9. حمایت معاون رئیسی از تعطیلی پنج‌شنبه‌ها/ تاکید رادان بر ادامه طرح «نور» فراجا/ انتقاد روزنامه دولت از کریمی قدوسی

  10. وزیر کشور: پلیس با رعایت کرامت انسانی به عده کمی که قانون حجاب را رعایت نکنند تذکر می‌دهد

  11. توماج صالحی به حبس محكوم شد/مظلوم نمايي يك اغتشاشگر 

  12. موضوع خودروهای لوکس پسران معاون سابق قوه قضائیه چه بود؟

  13. سرانجام دختر فوت شده در متروی تجریش چه شد؟

  14. توقیف محموله صادراتی رژیم صهیونیستی در مرز بازرگان

  15. فریب نخوریم! 

  16. دبی؛ چند روز پس از سیل

  17. تصاویر اختصاصی شبکه پاکستانی از اسکورت جالب زمینی و هوایی رئیسی در لاهور

  18. رفتار عجیب یک شهروند در مترو تهران ؛ پارک موتور مقابل پله‌های ورودی ایستگاه!

  19. قالیباف: تأخیر بانک مرکزی در تأمین ارز دارو محرز است

پربحث‌های هفته

  1. بازی با کلمات

  2. کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟!

  3. ۳۲ هزار مجوز استخدام فرزندان شهدا و ایثارگران اخذ شد

  4. برخورد محترمانه پلیس با یک خانم برای اعمال قانون و توقیف خودرو

  5. اعتراض حواله داران پژو پارس به افزایش قیمت ۴۰۰ میلیونی

  6. حمایت اژه‌ای و رئیسی از طرح عفاف و حجاب فراجا/ انتقاد تلویحی روزنامه اصولگرا از حسین شریعتمداری

  7. کمی دیر نیست؟

  8. توافق جدید ایران و آمریکا چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

  9. رئیسی هم به گشت ارشاد تذکر داد؟/ روایت فضائلی از علت تاکید رهبری بر وحدت

  10. یادداشت حسین شریعتمداری؛ دوستانه با برادر فضائلی

  11. گزارش میدانی از طرح نور فراجا

  12. مجلس مقابل این اقدام بایستد

  13. ۲ دلیل برای تشدید "گرانی" در ایران

  14. اطلاعیه شماره ۳ فراجا درباره اجرای «طرح نور»  

  15. منظور: افزایش دائم دستمزدها به ‌رفاه مردم کمک نمی‌کند

  16. رادان:‌ طرح نور با قوت ادامه دارد

  17. چرا این همه " در پوستینِ خَلق" می افتیم؟!

  18. تاکید رئیسی بر اجرای قانون عفاف و حجاب

  19. وقتی «بوقلمون» هم مقابل «رضا پهلوی» کم می‌آورد!

  20. واکنش بلینکن به حادثه اصفهان/ به مجازات ایران پایبند هستیم!  

  21. وزارت راه در شناسایی خانه‌های خالی مسئول است

  22. سردار حاجی زاده با تسلیحات قدیمی و حداقلی به اسرائیل حمله کردیم /از موشک های هایپرسونیک ۲ استفاده نشد

  23. برخی مسئولان بدلیل کارهای بی‌قاعده در زمینه حجاب تذکر گرفتند        

  24. این ابهامات مناقشه‌برانگیز را برطرف کنید

  25. واکنش مشاور قالیباف به حواشی اخیر گشت ارشاد/ روایت ظریف از علت عدم مذاکره با ترامپ

آخرین عناوین