آخرین آمار کرونا در ایران
دکتر سیما سادات لاری سخنگوی وزارت بهداشت امروز دوشنبه در خصوص آخرین وضعیت ویروس کرونا در کشور گفت: از دیروز تا امروز ۱۷ آذر ۱۳۹۹ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۰ هزار و ۸۲۷ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شد که یک هزار و ۶۹۱ نفر از آنها بستری شدند و مجموع بیماران کووید۱۹ در کشور به یک میلیون و ۵۱ هزار و ۳۷۴ نفر رسید.
او افزود: متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۲۸۴ بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جان باختگان این بیماری به ۵۰ هزار و ۵۹۴ نفر رسید.
***
حمایت صادق خرازی از قانون هستهای مجلس
سید محمدصادق خرازی، فعال سیاسی اصلاحطلب و سفیر سابق ایران در فرانسه درباره تصویب طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها در روزنامه ایران نوشت: «با توجه به ترور ناجوانمردانه دانشمند هستهای کشورمان که مقامات اسرائیلی نه تنها به صراحت آن را رد نکردند، بلکه تلویحاً نیز بر آن صحه گذاشتهاند، حاکمیت را بر آن داشت تا واکنش جدی نشان دهد تا به دشمنان ایران نشان دهد که گمان نکنند هر کاری کنند ایران ساکت میماند، ایران برگههای زیادی در اختیار دارد که در موقع لزوم میتواند از آنها استفاده کند. اتفاقاً این برگهها علیه اسرائیل بیش از همه است.
دیگر اینکه، این صحیح است که با تصویب این طرح کار دولت برای چانهزنی با طرفهای مذاکره کننده غربی سختتر شده اما اولاً، کار ایران با خروج یکجانبه امریکا از برجام سخت شده بود و این سختی به قوت خود باقی است. ثانیاً، هیچ تضمینی نیست اگر حتی این طرح هم تصویب نمیشد از فشار غرب به ایران کاسته میشد، حتی حالا که ترامپ رفته و بایدن آمده و زمزمههای نرمش او برای بازگشت به برجام شنیده میشود...
ثالثاً، تجربه نشان داده هرگاه در برابر طرف مقابل با قاطعیت وارد میدان شوید، عقب مینشیند و اگر ببیند طرحی جدی در اختیار دارید که میتواند محاسباتش را به هم بریزد حاضر میشود امتیاز دهد و شما را راضی کند که معادلات بازی را حفظ کنید. فراموش نکنیم که برجام زمانی حاصل شد و غرب حق غنیسازی ایران را پذیرفت که ایران غنیسازی ۲۰ درصدی را آغاز کرده بود، در حالی که قبل از آن به هیچ وجه حاضر نبود حق غنیسازی ایران را به رسمیت بشناسد.
ما باید همواره از امکاناتمان بهترین استفاده را ببریم. شاید با طرح جدید مجلس کار دیپلماتهای ما سخت شده باشد، اما میتوان از دریچه دیگری نیز به موضوع نگاه کرد. این طرح میتواند اهرم فشاری در اختیار دستگاه سیاست خارجی کشورمان قرار دهد تا طرف غربی را وادار کند به برجامی که خود نقض کرده، پایبند بماند و به طور جدی خواسته اصلی ایران را که همان رفع واقعی تحریمهاست، محقق کند. »
***
جایگاه خاتمی در میان اصلاحطلبان متزلزل شده است
شرق نوشت: «بعد از انتخابات مجلس بسیاری از شخصیتهای اصلاحطلب متوجه یک دغدغه مهم شدند که اگر در انتخابات1400 هم حضور مردم حداقلی باشد، اصلاحطلبان مانند انتخابات مجلس ناکام میمانند زیرا تجربه تاریخی نشان داده است سبد رأی اصولگریان ثابت است و ایشان همواره کف رأی خود را دارند و این درحالی است که اصلاحطلبان رأیی بالاتر اما سیال و غیرثابت دارند؛ به این معنا که ممکن است در یک انتخابات با ایجاد موج اجتماعی باعث پیروزی قاطع اصلاحطلبان شود و در انتخاباتی دیگر با کنارهگیری سبد رأی سیال، اصلاحطلبان در برابر رأی ثابت اصولگرایان شکستخورده انتخابات شوند.
با مشاهده چنین وضعی دوباره بحث تأثیر خاتمی به میان آمد. برخی مانند کرباسچی این نقش را به دلیل آنکه در چارت دقیق رهبری بهمعنای تشکیلاتی قرار ندارد، چندان مؤثر ندانستند و برخی هم موضعگیری صریح خاتمی در انتخابات را آنچنان که در گذشته دیدهایم، مؤثر نپنداشتند. از طرفی فشارهای اقتصادی مردم را در شرایطی قرار داد که چندان مجال اقناعسازی سیاسی هم وجود نداشت. همه اینها در حالی رخ داد که شورای عالی سیاستگذاری بهعنوان یک تشکیلات اجماعساز اصلاحطلبان هم بعد از انتخابات مجلس دیگر جلسهای برگزار نکرد تا این شائبه قوت یابد که اصلاحطلبان در انتخابات1400 بدون هرگونه تشکیلات مرکزی وارد میشوند.
این گزاره با ارائه نامزدهای حزبی هم تقویت شد؛ بهنحویکه در مقطع کنونی هرروز یکی از احزاب اصلاحطلب بهصورت مستقل از نامزد یا نامزدهای خود رونمایی میکند تا چنین برداشت شود که جبهه اصلاحات در غیاب تأثیر سخن خاتمی در بطن جامعه و نبود یک مجمع محوری با احزاب خود و البته با نامزدهای متعدد وارد انتخابات میشوند.
ورود مجمع روحانیون مبارز به انتخابات هم جالب توجه است، زیرا در چند دورهای که خاتمی شخصا به موضوع انتخابات وارد شد، این تشکیلات به شکل کنونی اعلام حضور نکرد و مجموعه روحانیون مبارز ذیل نظر خاتمی حرکت کردند اما در این دوره پایگاه حزبی و تشکیلاتی خاتمی یعنی مجمع روحانیون بهصورت مستقل وارد شده است و حتی اینبار سید محمد موسویخوئینیها و نه خاتمی از اصلاحطلبان خواست که در انتخابات شرکت کنند.
این گزاره نشان میدهد که شخص خاتمی هم چندان تمایل ندارد بازهم خود را خرج انتخابات کند، زیرا از یکسو ممکن است دیگر جامعه واکنش سراسر مثبت به درخواست او نشان ندهد و از سوی دیگر این احتمال وجود دارد که حتی نیروهای اصلاحطلب هم بر خواست او به اجماع کامل نرسند؛ ...
با چنین اوصافی آنچه در مقطع کنونی برای اصلاحطلبان یک مخاطره مهم به نظر میرسد، آن است که اولا در چند قدمی انتخابات ریاستجمهوری هنوز یک تشکل وحدتبخش شکل نگرفته است؛ ثانیا اگر در گذشته این امید وجود داشت که خاتمی بتواند در نهایت به اختلافنظرها پایان دهد و همه را بر یک موضوع واحد متفقالقول کند، اکنون تصور چنین نقشی برای او در پرده ابهام است.»
احمد حکیمیپور فعال سیاسی اصلاحطلب و دبیرکل حزب اراده ملت درباره جایگاه خاتمی به تسنیم گفت: «این مسئله در درجه اول به شخص آقای خاتمی بازمیگردد که میخواهد کجای جریان بایستد. دیگران نمیتوانند برایش جایگاه تعریف کنند. سیاست امری داوطلبانه است و او باید ببیند چه اندازه میخواهد در سیاست باشد. خاتمی بعد از پایان دوره ریاست جمهوریاش حرف جالبی زد و گفت که «سیاستمداران مهمان تاریخ و فرهنگیان میزبان تاریخ هستند من اساساً اشتباه به سیاست آمده بودم؛ چون شخصیتم فرهنگی است و باید به جایگاه میزبانی خود برگردم» برای همین هم بنیاد باران را تأسیس کرد. اما متأسفانه رفتارهایش با گفتارش سازگاری ندارد. یعنی با تحریک دیگران خودش را درگیر سیاست میکند.
خاتمی باید تکلیفش را با سیاست مشخص کند که یک کنشگر سیاسی است یا نه! اگر هست کجاست؟ میخواهد در قالب مجمع روحانیون کنشورزی کند یا فراتر از آن در محور جریان اصلاحات باشد؟ ... او باید بپذیرد آمادگی قبول مسئولیت جبهه اصلاحات را دارد یا خیر، باید متوجه باشد وقتی در این جایگاه قرار گرفت الزامات و تبعات آن را هم بپذیرد...
در شورای شهر اول زمانی که خاتمی رئیس جمهور بود یک بار به دیدارش رفتیم آنجا مشاورانش را دیدم، افرادی بودند که در زمان تصدی وزارت ارشاد با او کار میکردند. خیلی جا خوردم و تعجب کردم، گفتم خاتمی فقط از اینها مشورت میگیرد؟ اینها که همه جریان اصلاحات نیستند! حالا این افراد از چه کانالی به خاتمی متصل هستند که به مواضع آنها توجه ویژه دارد و حرفشان را گوش میکند، نمیدانم.
بارها شاهد بودیم تصمیمهایی را تحت تأثیر این افراد گرفته است. در انتخابات مجلس نهم هم خاتمی اصلاً نمیخواست در انتخابات باشد. متأسفانه اینها همان حلقهای هستند که روز دانشجو در دانشگاه خاتمی را زیر تیغ نقد بردند و کماکان هم اطرافش هستند در سایه همین افراد اعتبار و ظرفیتش مانند یخی جلوی آفتاب آب شد و از دست رفت... به نظرم خاتمی با توجه به کاریزمایی که دارد میتواند به درد مردم بخورد و از نظام گرهگشایی کند، اما خودش باید این مسئله را تشخیص دهد و مراقب باشد با چه کسانی همفکری میکند.»
***
آمادگی ضرغامی برای رقابت در انتخابات ریاست جمهوری
به گزارش فارس، عزت الله ضرغامی در برنامه 16 آذر بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی در بخشی از سخنانش در پاسخ به سوالات دانشجویان گفت: در رابطه با شورای ائتلاف پرسیده شد، بنده از سال 96 به دلیل اینکه عملکرد دوستان را دیدیم هیچ گونه ارتباطی با آنها ندارم.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: در رابطه با انتخابات مجلس و لیست وحدت هم پرسیدید، بنده به اکثریت آن لیست رای دادم غیر از چند نفر. دو نفر از آنهایی که خارج لیست قرار دارند و می توانم بگویم آقای رسایی و یامینپور هستند. البته من به این نکته که رایها خرد نشود توجه داشتم اما واقعا نتوانستم به چند نفر رای بدهم.
وی ادامه داد: من تصورم این است که سال 1400، سال پایان رفتارهای قیم مئابانه و پایان عمر پدرخواندههاست. در سال 1400 بچههای انقلابی برای دولت به صحنه می آیند و فکر می کنم که دیگر رفتارهای قیم مئابانه دیگر فرصت بازیگری پیدا نمی کنند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در رابطه با انتخابات 1400 هم گفت: من فکر می کنم در انتخابات دو مینیبوس نامزد داریم. در رابطه با بنده هم، من خودم را آماده کردم و هر وقت شرایط اقتضا کند وارد کار خواهم شد. اینکه در مقطع ثبت نام چه اتفاقی خواهد افتاد معلوم نیست و اگر بنده احساس وظیفه بکنم وارد خواهم شد و آمادگی آن را دارم.
بیشتر بخوانید:
ضرغامی: عملکرد رسانه ملی در سال ۸۸ خوب بود/ پیرترین دولت بعد از مشروطه را داریم
***
توجیهات ربیعی برای زدودن اتهام از دولت امنیتی
علی ربیعی در گفتگویی با ایسنا درباره ضرورت تحزب در کشور گفت: همه باید تلاش کنیم به سمت نظام چند حزبی پیش برویم. جناح راهکار نیست. کسی از جناح برنامه نخواهد خواست و جناح در برابر مشکلات و بی برنامگیها پاسخگو نیست. باید موانع ساختاری سر راه تحزب را برداریم. وقتی ساختار حزبی وجود نداشته باشد افراد به سمت کارهای جناحی می روند.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا آنچه درباره امنیتی بودن رویکرد دولت در قبال مسائل گفته میشود به دلیل حضور افرادی باسابقه امنیتی در دولت است، اظهار کرد: این اصلا درست نیست و یک نتیجهگیری غلط از یک موضوع است. شما وقتی میگویید آدمهایی که سابقه امنیتی دارند انگار هرکس با این سابقه باشد حتماً دیدگاه امنیتی دارد. اما در عین حال آدمهایی را میشناسیم که اصلاً سابقه امنیتی ندارند اما دیدشان امنیتی است. کسانی در جاهای دیگری هستند و هیچ سابقه امنیتی ندارند اما دیدگاهشان امنیتی است. مهم تفکر افراد است نه سابقه آنها.
بیشتر بخوانید:
ربیعی: مساله گرانی از دلشورههای روحانی است/ سابقه امنیتی مهم نیست، ذهنیت امنیتی نباشد
***
حمایت موتلفه از محوریت جامعه روحانیت
به گزارش ایسنا، اسدالله بادامچیان در اعلام مواضع هفتگی حزب موتلفه با اشاره به انتخابات سال ۱۴۰۰، اظهار داشت: حزب موتلفه اسلامی برای انتخابات سال آینده اعتقاد به وحدت همه نیروهای ارزش گرا دارد زیرا شرایط جهانی، بحران همه جانبه آمریکا و کشورهای سهگانه اروپایی، مشکلات اقتصادی و سیاسی منطقه، مشکلات کرونایی، گام دوم انقلاب اسلامی و ضرورت حل مشکلات مردم ایجاب میکند که همه نیروها با هم در وحدت و همراهی و یاری دهی به یکدیگر قرار گیرند.
وی تصریح کرد: جامعه روحانیت میتواند محور این وحدت برای همگان باشد و هراقدامی تحت هر عنوانی در جهت تضعیف این وحدت باشد را آسیب زا است و موجب تجری دشمنان اسلام و جریانات مسئلهدار خواهد شد و از همگان دعوت میکنیم در محور وحدت و تجمع همه نیروها اقدام کنند.
***
مردم به کارآمدی اعتماد میکنند
لطف الله فروزنده فعال سیاسی اصولگرا به خبرآنلاین گفت: «به نظر میرسد در حال حاضر مردم به طور نسبی به جریان اصولگرا تمایل دارند البته عملکرد مجلس یازدهم در این اعتمادسازی میتواند موثر باشد بنده خوشبینم و نگاه سیاسی ندارم از این رو امیداورم دولتی کارآمد بیاید چرا که آنچه برای کشور مهم است یک دولت کارآمدِ توانا و معتقد به توانمندیهای داخلی است؛ دولتی که بخواهد مجددا شعار مذاکره و اعتماد به بیگانگان سر دهد، چه اصولگرا باشد و چه اصلاح طلب باشد، فرقی ندارد، برای کشور آسیب زا است. به بیانی دیگر آن دولتی میتواند در آینده موفق شود که توانمندیهای داخلی را در نظر بگیرد و برای بخشهای اقتصادی، زیرساختی و مشارکت مردم، برنامه منسجمی داشته باشد.
در مجموع امیدواریم که مردم نیز به این نکته توجه کنند تا شاهد یک دولت کارآمدِ توانا باشیم چون مشکلاتی که امروزه ایجاد شده همه مردم و حتی اصولگرا و اصلاح طلب را گرفتار کرده است بنابراین ما باید به این بلوغ سیاسی برسیم دولت هایی را که می خواهیم انتخاب کنیم به گرایش سیاسی شان نگاه نکنیم بلکه باید ببینیم چه کسی از توانمندی، کارآمدی، تجربه، برنامه و تیم قوی برای در اختیار گرفتن دولت آینده برخوردار است چنین دولتی، چه اصولگرا باشد و چه اصلاح طلب، موفق میشود.
هر کسی بتواند نشان دهد از توانمندی برخوردار بوده و به دنبال خروج کشور از مشکلات باشد، باید روی کار آید؛ اینکه گفته شود اصولگرایان بیایند رییس جمهوری آینده را در اختیار بگیرند کفایت نمیکند بلکه دولت بعدی باید تمام هم و غم خود را برحل مشکلات کشورمتمرکز کند چراکه مشکلات عدیده ای در کشور حاکم است و شرایط انقلاب، شرایط خاصی است بدین معنا که هم فرصت و هم تهدید است اگر از این فرصت به خوبی استفاده کنیم می توانیم مستقل شویم به گونه ای که ابزار تحریم از دشمن گرفته شود و به نوعی بی اثر شود اما اگر کارآمدی لازم وجود نداشته باشد آسیب جدی به منافع ملی وارد میشود بحث این جریان و آن جریان نیست.»
***
ظریف؛ نامزد مطلوب اصلاحطلبان؟
صبح نو نوشت: «برخی شنیدهها از محمدجواد ظریف بهعنوان نامزد مورد نظر حزب اتحاد ملت حکایت دارد. با نگاه به رویکرد رادیکالی اتحاد ملت نسبت به امر دیپلماسی نیز میتوان گرایش این حزب به محمدجواد ظریف را فهمید. این حزب در مقایسه با بقیه احزاب اصلاحطلب، بیشتر به این ایده گرایش دارد که باید بیحرف پیش و بدون بهانه دادن به دست طرف مقابل، پشت میز مذاکره با آمریکا نشست و همه مشکلات اعم از تحریمهای اقتصادی و حتی موضوعات مرتبط با موشکی و فعالیتهای منطقهای را با رایزنیهای سیاسی حل و فصل کرد.
با این پیشینه معرفتی، ظریف میتواند در قامت یک دیپلمات باسابقه، برای اتحاد ملتیها گزینه مناسبی جهت حمایت باشد. مردادماه امسال، پس از آنکه آمریکا تحریمهایی را علیه وزیر امور خارجه کشورمان اعمال کرد، این حزب اتحاد ملت بود که در بیانیهای بهطور تمام قد از ظریف حمایت کرد.
اتحاد در آن بیانیه، تصریح کرد: «حزب اتحاد ملت، همه مردم ایراندوست را به حمایت از دکتر ظریف فرا میخواند. امروز روزی است که بهدور از اختلاف نظرها باید یکصدا از ظریف که نماد قدرت دیپلماسی ایران است، حمایت کنیم.» از سویی، انتقادات بیپرده وزیر امور خارجه به مخالفان دولت و بزرگترین حاصل دولت، یعنی برجام(از جمله مورد اخیر که به شکلی بیسابقه رفتار سیاسی اصولگرایان و نیز کارنامه دولت احمدینژاد در حوزه مذاکرات هستهای را به نقد کشید) بالقوه میتواند ظریف را در چشم رادیکالهای اصلاحطلب من جمله اتحادیها، بهعنوان چهرهای اصلا اصلاحطلب با گرایشهای اعتراضی جا بیندازد و باعث شود تا «ظریف» به گزینه محبوب ایشان بدل گردد.
با وجود گرایش برخی نحلههای اتحاد به ظریف، برخی در این حزب منتقد حضور انتخاباتی وزیر خارجه و حمایت این حزب از اویند... با وجود استراتژی حمایت از گزینه اختصاصی در یک سطح دیگر بحث حمایت از ظریف مطرحشده که درنهایت ممکن است به دلیل تأیید ظریف به نامزد نشدن به حمایت برخی از آنها از گزینه ائتلافی و برخی دیگر به عبور از انتخابات بینجامد. البته دراینمیان حمایت احتمالی از ظریف موجب میشود که اختلاف آنها با کارگزاران بالا بگیرد.»
فردا نوشت: «در یک نگاه کلی به وضعیت جریان اصلاحطلب میتوان گفت که تغییراتی در فهرست گمانهها ایجاد شده است. تغییراتی که تحت تاثیر بالا گرفتن دعوا درباره چگونگی مشارکت در انتخابات است. طیف محافظهکارتر در این جریان سیاسی مدام دنبال گزینههای مناسب برای ائتلاف است و به راست میانه میچسبد. امیدش به این است که نزدیکی به یک گزینه اصولگرا یا اعتدالگرا حضور خود در قدرت را تضمین کند. طیف رادیکال، اما دنبال به رخ کشیدن ایستادگی جریان اصلاحات پای اصول خود است و حاضر نیست تحت هیچ شرایطی، برای بار دوم از سوراخ ائتلاف گزیده شود.
در نتیجه همین اختلاف نظر و تفاوت دیدگاه بود که گمانه کاندیداتوری فردی مثل محمدجواد ظریف تقویت شد. مواضع اصلاحطلبانه ظریف کافی بود تا کارگزاران و حامیانش او را گزینه مناسبی برای حمایت بدانند و محبوبت مردمی او نیز – علی رغم افول بعد از خروج آمریکا از برجام – مولفه مهمی بود تا گمان کنند که سایر اصلاحطلبان برای ائتلاف با او وسوسه خواهند شد.
وقتی هم که بایدن در آمریکا پیروز شد و آقایان عزم خود را جزم کردند که مذاکره محور اصلی انتخابات شود و حول آن دو قطبی بسازند؛ ظریف به صدر فهرست کاندیداهای احتمالی اصلاحطلبان رسید.
این طور که معلوم است، اما این امتیازات کافی نبوده تا همه طیفهای اصلاحطلب پشت ظریف ایستاده و بخواهند منت او را کشیده و راضی به کاندیداتوری کنند. اتحاد ملتیها که به قول فائزه هاشمی شایسته پدرخواندگی نیز هستند و به رئیس دولت اصلاحات نزدیک، پایشان را در یک کفش کردهاند و با هیچ غیر اصلاحطلبی ائتلاف نمیکنند، حتی ظریف...
اتحاد ملتیها اگرچه همواره به دیپلماسی و تاثیر امر مذاکره و تعامل با دنیا توجه ویژه داشته و ظریف را در قامت یک وزیرخارجه ستودهاند، اما حاضر نیستد که خود را نردبان ترقی او کنند تا جای روحانی را بگیرد و تجربه مشابهی از ائتلاف را برایشان رقم بزند...
همین وضعیت است که سبب شده برخی رسانهها ظریف را نامزد اختلافی و نه ائتلافی اصلاحطلبان بنامند.»