داشجو نوشت: خبر ترور دانشمند ایرانی در میان سردرگمی رسانه های ایران ابتدا تکذیب و در نهایت تایید شد، این را روز گذشته روزنامه گاردین نوشت.

 

در همان ساعات ابتدایی انتشار خبر این بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی بود که در مصاحبه ای تاکید کرد برای هیچ یک از دانشمندان هسته‌ای کشورمان حادثه‌ای پیش نیامده است.

سخنگوی سازمان انرژی اتمی گفت شهید محسن فخری زاده در وزارت دفاع فعال بودند و تخصص هسته ای وی منشا خدمات برجسته‌ای در بخش پدافند هسته ای شده است.

نام محسن فخری‌زاده به عنوان یکی از پنج شخصیت ایرانی است که در فهرست ۵۰۰ نفره قدرتمندترین افراد جهان که از سوی نشریه آمریکایی فارین پالیسی منتشر شده است، به چشم می خورد.

تا آوریل 2018 هیچ عکسی و نام و نشانی از فخری زاده در دسترس عموم نبود. او هرگز بعنوان یکی از اعضای سازمان هسته ای ایران مصاحبه نکرده بود. فخری زاده همان فردی است که نتانیاهو در سخنرانی عمومی اش پس از سرقت اسناد هسته ای ایران در سال 2018 از او یاد کرده وگفته بود: "این نام را بخاطر بسپارید، فخری زاده"

 

نام محسن فخری‌زاده تحت عنوان «دانشمند ارشد وزارت دفاع و پشتیبانی نیرو‌های مسلح و رئیس پیشین مرکز تحقیقاتی فیزیک در تاریخ ۲۴ مارس ۲۰۰۷ میلادی، در فهرست تحریم شدگان ایران توسط شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفت.

در حالیکه شهید محسن فخری زاده منشا خدمات بی نظیری در حوزه هسته ای از جمله فناوری آشکارسازی تابش‌های هسته‌ای و نوترون‌های کیهانی برای کشف اقدامات پنهانی رژیم صهیونیستی بوده است، اما نکته قابل توجه ان است که به این پیشینه قابل احترام در هیچ یک از پیام های تسلیتی که از طرف رئیس جمهور، رئیس مجلس،رئیس قوه قضائیه و وزیرخارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی منتشر شد؛ اشاره ای نشده است و همگی از او با عناوینی چون رئیس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع، دانشمند شهید یا دانشمند عرصه دفاعی یاد کردند.اقدامی که شاید به دلیل منع از مذاکره مجدد با آمریکا در پیش گرفته شد تا مذاکره کنندگان این بار متهم به این نشوند که با قاتلین دانشمندان هسته ای پای میز مذاکره و گفتگو نشسته اند.

رویکردی که فریدون عباسی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی و رئیس کمسیون انرژی سازمان انرژی اتمی با انتقاد از آن در گفتگویی با برنامه چاپ اول شبکه خبرگفت: شهید فخری زاده منشا خدمات متعددی بوده است .« کسی هسته‌ای بودن شهید فخری زاده را انکار نکند چرا که این تحقیر در حقیقت زمینه ای است برای مذاکرات بعدی و به زانو درآوردن ایران»

این در حالیستکه پیام مقام معظم رهبری در خصوص شهادت این شهید فصل الخطابی بر تمام این حرف و حدیث ها بود و معظم له دراین پیام صراحتا با عنوان شهید هسته ای دفاعی از شهید فخری زاده یاد کرده اند.

 

نکته جالب این است که دکتر عباسی، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی در برنامه ای گفته است: «اینها هنوز دنبال سیب و گلابی برجام هستند. به من گفتند نگو فخری‌زاده دانشمند هسته‌ای بوده. آیا این درست است؟ من باید کتمان حقیقت کنم چون آقایان این‌طور می‌خواهند؟ باید بگویم چه کار می‌کرده؟ فوتبال بازی می‌کرده؟».

 

متن این پیام به شرح ذیل است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

دانشمند برجسته و ممتاز هسته‌ای و دفاعی کشور جناب آقای محسن فخری‌زاده به‌دست مزدوران جنایتکار و شقاوت‌پیشه به شهادت رسید. این عنصر علمی کم‌نظیر جان عزیز و گرانبها را به‌خاطر تلاشهای علمی بزرگ و ماندگار خود، در راه خدا مبذول داشت و مقام والای شهادت، پاداش الهی اوست.

دو موضوع مهم را همه‌ی دست‌اندرکاران باید به‌جِدّ در دستور کار قرار دهند؛ نخست پیگیری این جنایت و مجازات قطعی عاملان و آمران آن، و دیگر پیگیری تلاش علمی و فنی شهید در همه‌ی بخش‌هایی که وی بدانها اشتغال داشت. اینجانب به خاندان مکرم او و به جامعه‌ی علمی کشور و به همکاران و شاگردان او در بخش‌های گوناگون، شهادت او را تبریک و فقدان او را تسلیت می‌گویم و علو درجات او را از خداوند مسئلت می‌کنم.

اما گذشته از همه این ها ترور آبسرد نیازمند تاکتیک های حساب شده و اصولی از طرف ایران است به هرحال نمی توان ماجرای سفر پمپئو به منطقه و ملاقات نخست وزیر و رئیس سازمان اطلاعات اسرائیل با ولیعهد عربستان را در روزهای اخیر نادیده گرفت.

بسیاری از تحلیلگران باور دارند که اسرائیل و عربستان سعودی تلاش دارند تا به هر وسیله ای قبل از پایان رسمی دوره ریاست جمهوری ترامپ جنگی علیه ایران در منطقه راه بیاندازند.

طبق تحلیل های پیشین برخی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس در کنار اسرائیل تلاش های زیادی انجام داده بودند که این جنگ طی چهار سال گذشته بر علیه ایران راه بیافتد اما ترامپ به آنها قول داده بود که این کار را در دوره دوم ریاست جمهوری اش انجام دهد، نه در دوره اول و طی این مدت تلاش کرد تا می تواند کل پس انداز کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را به بهانه های مختلف از جمله تشکیل جبهه مشترک و یا نیروی مشترک و یا ... و نیاز این کشورها به تسلیحات مدرن و پیشرفته، از آنها بستاند.

 

حالا هم که دوره ریاست جمهوری اش به پایان رسیده به جای گوش کردن به حرف این کشورها که سرمایه گذاری های کلانی برای بقای او انجام داده بودند به گلف بازی می پردازد.برخی باور دارند که ترامپ در پی اطمینان از نتیجه انتخابات آمریکا از نظر روحی و روانی چنان صدمه ای دیده که دیگر حاضر نیست دل به هیچ کاری بدهد و برای آرامش فکری تلاش می کند روی بازی مورد علاقه اش، یعنی گلف تمرکز کند تا دنیا را فراموش کند.

 

سفر  پمپئو به منطقه و ملاقات نخست وزیر و رئیس سازمان اطلاعات اسرائیل با ولیعهد عربستان نکته مهمی است.نبایدفراموش کرد، سال گذشته هم آقای پمپئو سفر مشابهی به منطقه داشت و بعد از آن عملیات ترور شهید سپهبد سلیمانی انجام شد، امری که نشان می دهد پاقدم او هیچوقت برای منطقه خیری در بر نداشته.

برخی تحلیلگران باور دارند که این سفر که به عنوان سفر خداحافظی پمپئو نیز از آن عنوان شده به این دلیل است که پمپئو خواسته به مقامات عربستان سعودی و اسرائیل اطلاع دهد که شرایط بزودی تغییر خواهد کرد و هر کاری نیاز باشد خودشان باید انجام دهند و به امید ترامپ نباشند چون فعلا ترامپ فقط روی سوراخ های زمین گلف تمرکز کرده.

طبیعتا تنها راهکاری که برای مقامات اسرائیلی و سعودی که امروزه بر اثر شکست ترامپ یتیم شده اند باقی می ماند این است که خود دست به کار شوند و شری به پا کنند تا بر اثر آن منطقه را به آتش بکشند و آمریکای بایدن نتواند به آن راحتی که برخی تصور می کنند به سمت و سوی مصالحه با ایران قدم بردارد.

 

 

البته با همه این تفاسیر و تحلیل ها بعید به نظرمی رسد موضوع تا 20ژانویه ختم به همین جا شود جمهوری اسلامی در این مسیر دوراه پیش رو دارد. اول آنکه در فاصله زمانی محدود پیش رو به ناچار باید بازدارندگی دفاعی خود را به نمایش بگذارد تا در زمینی که ترامپ و نتانیاهوی در حال گذار فراهم کردند بازی نکند که در این صورت احتمالا بعد از روی کار آمدن بایدن هم لابد بای فکر انتقام را از سر بیرون کند تا بتواند اختمال مذاکره با امریکای بایدن را بالا برده و حفظ کند که البته این بی عملی ایران تبعاتی چون پیشروی دشمن، وقاحت و تعرض و گستاخی  آنها را به دنبال خواهد داشت و راه دوم مقابله مثل و انتقام از دشمنان است که به آنها ثابت می کند دوران بزن در رویی تمام شده است.

به هرحال اگر اقدام به ترور ائتلاف عربی- اسرائیلی با مدیریت پمپئو را محدود به ترور چهره ای بدانیم که سالهاست در لیست ترور آنها قرار دارد و پدر علم هسته ای و موثر در علوم موشکی بدانیم . ائتلاف عربی -اسرائیلی دغدغه بزرگ منطقه ای برای بایدن محسوب می شود که سیاست های دموکرات ها را با چالش های اساسی مواجه خواهد کرد که جای پای ترامپ است.

شرایط منطقه ای که این روزها با شرایط سال 2015 که اوبای جمهوری خواه برجام را درآن کلید زد از زمین تا آسمان متفاوت است و بازیگران منطقه ای در حال بازی در لبه پرتگاه هستند.

با این شرایط این روزها مساله فعالیت های دیپلماتیک و تعاملات بین المللی ایران بیش از گذشته به چشم می خورد. در حالی که آنچه در عرصه سیاست‌خارجی ایران رخ داده متاسفانه برآمده از نوعی انفعال است که در بازه ای در انتظار پیروزی بایدن و امروز در انتظار پایان ترامپ است که نویدآور بازگشت آمریکای بدعهد به برجام باشد.در حالیکه این روزها و با ترور دانشمندان هسته ای و پیش از آن ترور منجی منطقه یعنی سردار سلیمانی هر روز بیش از پیش شانس آمریکایی ها برای پذیرش ایران و بازگشت مجددآنها به برجام کاهش می یابد.