دو طرف منازعه هر روز براي هم شاخ و شانه ميكشند و از ادعاهاي خود دست برنداشتهاند. آنچه اوضاع را پيچيده ميكند، آن است كه رئيسجمهور مستقر در كاخ سفيد، رأي نياورده و حاضر نيست مسند را رها كند. اين پديده باعث ميشود همه پروتكلهاي انتقال قدرت در هالهاي از ابهام قرار گيرد.
سعدي عليهالرحمه در تفسير چنين اوضاعي 700 سال پيش يك تفسير دقيقي در دو كلمه دارد و آن اينكه؛ «دو پادشاه در اقليمي نگنجند، ده درويش در گليمي بخسبند»(1).
امروز در آمريكا دو پادشاه حكومت ميكنند و هيچكدام حاضر نيستند تاج و تخت را واگذار كند. آراي ريختهشده به صندوقها نتوانسته است سرنوشت مدعيان اين تاج و تخت را مشخص كند. هيچكدام نيز نميخواهند آئين درويشي به جاي آورند. هر كدام روايتي از رأي مردم دارند.
آنچه كه اين اوضاع را پيچيدهتر ميكند، آن است كه؛ 20 درصد جمهوريخواهان كه بايد قاعدتا به ترامپ رأي بدهند، به بايدن رأي دادهاند و 4 درصد از دموكراتها هم اصلا به بايدن رأي ندادهاند و ترجيح دادند براساس شرطبندي روي اسب برنده، به ترامپ رأي بدهند، اما محاسبات آنها درست از آب درنيامد.
با آن كه بايدن رأي بيشتري آورده و نيز آراي بيشتري در اخذ آراي كارت الكترال دارد، معلوم نيست نمايندگاني كه انتخاب شدهاند، در رأي نهايي خود بايدن را انتخاب خواهند كرد يا ترامپ را! هنوز از رأي دادگاه عالي هم خبري نيست. اگر اين رأي هم به كنگره اعلام شود، از واكنش كنگره هم كسي خبر ندارد.
طرفداران هر دو طرف در اردوكشي خياباني فعال هستند و اين گيس و گيسكشي تا بهمنماه، روز انتقال زماني قدرت ادامه دارد.
از واكنش دولتها و ملتها در پنج قاره جهان نسبت به وضعيت كنوني آمريكا معلوم ميشود از رفتن ترامپ همه خوشحال هستند، چون يكي را «بد» و ديگري را «بدتر» ميدانند. ترامپ در اين معركه در مقام «بدتر» ايستاده است. ترامپ، بايدن و طرفدارانشان مثل دو گرگ و تولههايشان در خيابانها صفآرايي كردهاند و مدام به هم چنگ مياندازند و معلوم نيست كدام طرف در اين رويارويي پيروز ميدان هستند.
صحنههاي اين تقابل نشان ميدهد پرچم «جمهوريت» در ايالات نامتحد آمريكا پايين كشيده شده و همگان ناظر اين منازعه هستند. مقامات امنيتي مدام هشدار ميدهند كه كشور در آستانه ورود به يك جنگ داخلي است، اما سياستمداران به اين هشدارها توجه نميكنند و رسانههاي آمريكايي، آتشبيار اين معركه هستند. امروز آمريكا غرق در بحران مشروعيت و بحران رهبري است و انديشكدههاي اين كشور راهكاري براي برونرفت از آن پيدا نكردهاند، مردم را به خيابانها آوردهاند تا آنها خود راهي براي برونرفت پيدا كنند.
استراتژيستهاي جهان بهويژه در روسيه، چين، هند، برزيل و نيز اروپا از اين دوران به عنوان يك فرصت ياد ميكنند تا دست تعدي آمريكاييها را از منافع خود كم كنند. بدون شك اين پنجره، فرصت براي انقلاب اسلامي و كليه كشورهاي خطوط مقاومت در منطقه هم باز شده است. ما ميتوانيم بر شدت مقاومت بيفزاييم و به سوي قويتر شدن گام برداريم. متأسفانه دستگاه ديپلماسي كشور بهويژه مديران ميز «آمريكا» و «اروپا» در وزارت خارجه از درك چنين اوضاعي عاجز هستند و هنوز فكر ميكنند آمريكا يك ابرقدرت است و اين در حالي است كه از بيرون زير ضربات چندجانبهگرايي و از درون قدرت آن دچار فرتوتي، پوسيدگي و افول است.
دولت پس از خسارت محض و اشتباه برجام، بايد به مدار عزت ملي و قدرت مردم برگردد و در رفتار خود در برابر تحولات غرب تجديدنظر كند و به كاربست راهبرد عزت، حكمت و مصلحت در سياست خارجي فكر كند. دولت بايد از ترديد درباره قابليتهاي اقتصادي و توانمنديهاي داخلي و ظرفيت نيروهاي خود دست بردارد و با تكيه بر آن در برابر وسوسههاي اجانب بايستد و از خوشخيالي در رسيدن به اهداف ملي از طريق «گفتوگو» و «مذاكره» دست بكشد.
دولت در چند ماهه باقيمانده به پايان دوره خود بايد روي چند امر مهم متمركز شود:
1- تمركز روي امور خدمت به مردم و پاسخگويي به مطالبات معيشتي مردم و وعدههايي كه در طول مبارزات انتخاباتي به مردم داده و به آن عمل نكرده است.
2- همكاري با قوا براي افزايش اقتدار ملي و مقابله با تهديدها
3- پرهيز از انباشت بدهيها، دولت نبايد يك زمين سوخته براي دولت بعد به جاي گذارد
4- تحركبخشي به سياست خارجي، صيانت از روابط راهبردي با روسيه، چين، هند و توسعه روابط با همسايگان
5- صيانت از قانون و اخلاق در حكمراني و احترام به درك و شعور سياسي مردم
6- عدم مداخله در انتخابات آينده و حفظ بيطرفي و صيانت از آراي مردم
7- طرح«اقدام راهبردي براي لغو تحريمها»، طرح نمايندگان مجلس براي مقابله با زيادهخواهيهاي آمريكاست. دولت با مجلس همراهي كند تا هميشه طمع دستاندازي آمريكا به تأسيسات هستهاي قطع شود.
8- تاريخ اسلام و شيعه نشان ميدهد، ائمه ما از جابهجايي قدرت در ميان دشمنان اسلام بهترين و بيشترين استفاده را بردهاند، فقط يك هوش سياسي لازم است تا از فرصت پديدآمده به نفع تحكيم قدرت ملي و به نفع اسلام بهره ببريم.
9- رئيسجمهور، اختلاف وزارت صمت و وزارت جهاد كشاورزي و برخي دستگاههاي مربوط را حل كند تا مردم در تأمين نيازهاي اساسي خود هر روز با يك مشكل روبهرو نشوند.
سخن آخر اينكه؛ ترامپ گفته بود: «بولتون احمقترين آدمي بود كه افتخار همكاري با او را داشتم». بولتون هم گفته است: «ترامپ يك احمق خودشيفته است.» ناظران جهاني ميگويند: احوط جمع اين دو نظر است.
اين دو گزاره نشان ميدهد احمقها در كاخ سفيد حكومت ميكنند. حماقت بايدن و تيمش دستكمي از ترامپ ندارد. اين را در زماني كه معاون اول اوباما بود، ثابت كرده است. گفتوگو با احمقها شرط عقلانيت نيست.
مولانا از قول حضرت مسيح ميگويد: حضرت مسيح روزي در كوچه فرار ميكرد. از او پرسيدند از چه فرار ميكني؟ گفت: از شرّ اين احمق.
از احمقان بگريز چون عيسي گريخت
صحبت احمق بسي خونها بريخت
منظور از گريز، فرار از گفتوگو و مذاكره و توافق نيست. ما با اين جماعت گفتوگو و توافق كرديم، به تعهدات خود هم عمل كرديم، فقط مانده است «لغو تحريمها»! برخي در دولت از همه چيز سخن ميگويند الا «لغو تحريمها». مردم ميگويند مذاكره شده، توافق شده، چرا تحريمها لغو نشده است. مذاكره با احمقهايي كه به قول و قرار خود عمل نكردهاند، نوعي حماقت است. بايد از آن پرهيز كرد.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با روسای قوا و اعضای شورای هماهنگی اقتصادی فرمودند: «مسیر رفع تحریم ها را یک بار امتحان کردیم و چند سال مذاکره کردیم،اما به نتیجه ای نرسید.»
راستی چرا برخی نمیخواهند بپذیرند که رفع تحریم ها از طریق مذاکره ممکن نیست. چرا به این در بسته دخیل می بندند و می خواهند خسارت محض را تبدیل به خسارت مضاعف کنند.
پينوشت:
1) سعدي – گلستان – باب اول در سيرت پادشاهان
دو پادشاه در يك اقليم
محمدكاظم انبارلويي، 3990905001 ۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲ تکراری یا غیرقابل انتشاربيش از ۲۰ روز است از انتخابات رياست جمهوري آمريكا ميگذرد. هنوز هيچ نهاد فيصلهبخشي در اين كشور اعلام نكرده بالاخره ترامپ رأي آورده يا بايدن!