«زندگی رازآمیز درختان»
نویسنده: پتر ووُللِبِن
مترجم: سوزان گَویری
ناشر: فرهنگ معاصر، چاپ اول 1398
370 صفحه، 56000 تومان
*****
شعر زیبای دو کاج را احتمالاً خواندهاید یا دستکم شنیدهاید. داستان دو درختی که بر اثر حادثهای یکی از آنها به کمک دیگری نیاز پیدا میکند و... . خب این هم ظاهراً قصهای است همانند دیگر افسانههایی که آمیخته به انسانوارانگاری درباره دیگر موجودات است. آخر واضح است که درختان حرف نمیزنند و اصلاً به هم کاری ندارند لذا نمیتوانند هیچ رابطهای با یکدیگر داشته باشند. گویی هر درختی برای خود همچون مجسمهای ساکن برپای ایستاده است. حتی صحبت از حیات نباتی هم با مسامحه انجام میشود.
ولی کافی است فصل اول این کتاب را بخوانیم تا این تصورات نقش بر آب شود و بفهمیم که درختان چه موجودات زنده شگفتانگیز و پیچیدهای هستند. این کتاب یکی از آثار پرفروش آلمان است که برای مدتی هم پرفروشترین کتاب آن کشور بود. تاکنون به 25 زبان دنیا هم ترجمه شده است. نویسنده یک جنگلبان آلمانی و متخصص تحصیلکرده است که در پژوهشهای مربوطه نیز ید طولایی دارد. لذا در نگارش این اثر هم دانش نظریاش را به کار گرفته و هم تجربه عملی خود را. او در طی 36 فصل این کتاب خواننده را مات و متحیر میکند. کسی که این کتاب را به دست بگیرد، همان ابتدا انگشت به دهان میماند و در پایان کتاب نگاهش به جهان از بیخوبن عوض خواهد شد.
برای مثال در این کتاب میخوانیم که درختان با هم دوست میشوند و کارهای دوستانه میکنند. البته برخی از درختان بدجنس هستند و به همسایگان خود ضربه میزنند. برخی هم به یکدیگر کمک میکنند و هنگام بیماری و سایر مشکلات به داد هم میرسند. درختان با هم تبادل غذا میکنند و خصوصاً در زمانی که کمبود غذا وجود دارد به یاری هم میشتابند. درختانی که رابطه خوبی با هم دارند خود را از مسیر رشد یکدیگر کنار میکشند تا درخت دیگر حداکثر فضا را برای گستراندن خود داشته باشد. آنها به قدری با دقت این کار را میکنند که حتی به اندازه یک شاخه هم برای درخت مقابل مزاحمت ایجاد نمیکنند. بعضی درختان نیز با هم دوست میشوند و این دوستی گاهی به قدری شدت میگیرد که اگر یکی از آن دو بمیرد، دیگری نیز همراه دوستش خواهد مرد. به طور کلی درختان کارهای گروهی انجام میدهند و حتی به صورت خانوادگی زندگی میکنند. اگر درختی را از میان از خانواده خود جدا کنند و در جای دیگری بکارند، طول عمر آن بهشدت کاهش مییابد. درختان بر اثر هر گونه ضربهای که به جسم آنها وارد شود درد میکشند و این درد را در سراسر اندام خود حس میکنندو... و صدها نکته شگفتانگیز دیگر. همه این موارد مستند به پژوهشهای علمی و آکادمیک است که شواهد مؤید قوی آنها را پشتیبانی میکند. بهتازگی هم در برخی از تحقیقات نشانههایی از سخن گفتن و تولید صدای معنادار توسط درختان مشاهده شده است. برای وضوح بیشتر نمونه سادهای از عملکرد درختان را ذکر میکنم.
در آفریقا، زرافهها به نوعی درخت اقاقیا علاقه دارند و جزو اولویتهای خوراکی آن جماعت است. این نوع درخت برای حفاظت از خود نوعی سم بدمزه در برگهای خود ترشح میکند تا زرافهها از خوردن آنها منصرف شوند. زرافهها همینکه متوجه میشوند درخت اقاقیا برگهای خود را مسموم کرده است، آن را رها میکنند و به سراغ درخت بعدی میروند. اما این درختان به یاری هم میشتابند و نوعی گرد خاص را، به مثابه پیام هشدار، در هوا میپراکنند تا وزش باد آن را به سایر درختان برساند و آنها را از خطر پیشِ رو آگاه کند. زرافهها برای اینکه بینصیب نمانند، سریعتر از باد میدوند تا به درختان دوردستی برسند که هنوز متوجه موضوع نشدهاند. اگر وزش باید جوابگو نباشد، درختان میتوانند از طریق ریشههای خود به یکدیگر اطلاع دهند. این نکته جالب است که درختان ریشههای درختان همنوع را از ریشههای درختان بیگانه تشخیص میدهند. اگرچه درختان هوای همنوعان خود را بیشتر دارند، اما به اقتضای منافع جمعی با درختان بیگانه هم تعامل میکنند. به طور کلی درختان، برخلاف ظاهرشان، اصلاً موجوداتی تنها و تکرو نیستند و کاملاً اجتماعی زندگی میکنند. ارتباطات میان آنها نیز بسیار پیچیده است و هنوز مسائل ناشناخته زیادی در این زمینه وجود دارد که دانشمندان در حال تحقیق درباره آنها هستند. بهتازگی کشف شده که ظاهراً درختان سراسر دنیا شبکه ارتباطی جهانی خاص خود را دارند و از طریق اینترنت خود با هم در ارتباطند. اما این همه ماجرا نیست. این کتاب جنبه کاربردی هم دارد.
نکته مهمی که باید افزود این است که ارزش و اهمیت و کارکرد یک درخت منحصر به جهان خودش نمیشود و در زندگی ما انسانها نیز بسیار اثرگذار است. درست است که درختان زندگی رازآمیزی دارند که شناخت آن بسیار جالب است، اما فواید درختان برای بشریت هم کم نیست. فایده آنها به قدری زیاد است که جوامع انسانی برای نگهداری از آنها باید کوشش بسیار به عمل آورند، به حدی که اگر درختی بیمار یا کهنسال بود باید با حداکثر تلاش آن را زنده نگه داشت و نباید به هیچ وجه اجازه داد حتی یک درخت از بین برود و بمیرد. شناخت درست این موجودات باعث میشود که ازین پس هنگامی که از کنار درختی میگذریم، حسوحال کاملا متفاوتی داشته باشیم و همانطور که مترجم از تجربه شخصی خود پس از مطالعه کتاب میگوید، ما نیز میتوانیم بگوییم: «اکنون احساس میکنم هر درختی همزاد من است و همه درختان با من خویشاونداند و به آنان به چشم تکریم مینگرم».
بنابراین مطالعه این کتاب صرف آشنایی با یک موضوع علمی نیست. اینطور نیست که فقط مقداری اطلاعات به ما افزوده شود. این کتاب نگاه و نگرش ما را در زندگی تغییر میدهد. به عبارت دیگر، این کتاب نوعی کتاب برای تغییر زندگی است. علت این اثرگذاری آن است که ما در زندگی تنها نیستیم. زندگی ما چیزی است وابسته به دیگر موجودات. هر موجود زندهای که وارد زندگی ما شود، زندگی ما را تغییر میدهد. تغییر مناسبات ما با موجودات زنده، زندگی ما را تغییر میدهد. بنابراین اگر درک کنیم که درختان اطراف ما چه موجودات هشیار و حساسی هستند، ساده و بیتفاوت از کنار آنها نمیگذریم.
از کنار این کتاب هم نباید ساده گذشت. حتما شنیدهاید که افسانههای زیادی هست که در آنها دری اسرارآمیز وجود دارد که وقتی باز میشود، جهانی شگفتانگیز، متفاوت با جهان متعارف، آشکار میگردد. برای مثال درِ یک کمد چوبی رو به دنیایی اساطیری باز میشود که قهرمان داستان را به خود جلب میکند و پس از آن حوادث بسیاری را از سر میگذارند. بعضی از کتابها نیز چنین هستند. وقتی جلد آنها را کنار میزنیم، گویی دری باز میشود به سوی جهانی جدید و ناشناخته که البته در همسایگی ماست. این کتاب هم مصداق بارز چنین آثار شگفتی است؛ سفریست به جهانی ناشناخته که خواننده را مبهوت میکند.
*دکترای فلسفه