در تحلیل رخدادها حتی از نوع انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سیاست کلیشه است. تحلیلهای بر آمده از فرمولهای سرگرم کننده رسانهای را رها کنید. آنها به شدت و عامدانه گمراه کنندهاند. این روزها کلیشهای ترین سؤالها از سوی رسانههای موذی مانند بی بی سی فارسی در مورد ترامپ مطرح میشود، تا شاید به این شرّ مجسم مشروعیت ببخشند. به مصادیق نمیپردازم اما آن چه را که استنباط نگارنده با صبغه فلسفه سیاسی است در یک عبارت خلاصه میتوان کرد: «ترامپ شرّ مستعجل بود».
شرّ در فلسفه سیاسی گرایشی است که به جای آنکه قدرت را هضم کند، در قدرت هضم میشود. فلاسفه سیاسی شرّ سیاسی را نیرویی تعریف کردهاند که نفوذ میکند و در نهایت به برترین آرمانهای اخلاق و دموکراسی نظیر عدالت، آزادی و قانون خیانت میورزد. بر این اساس، تفکر شیطانی شرّ عرصههای عملیاتی خود را در حوزه دموکراسی که او را متولد کرده، هر چه گسترده تر میکند تا فساد و هرج و مرج و فلاکت بیشتری به دنبال آورد. قدرت مانند ابَرزهر (Venom) او را در بر میگیرد؛ این قالبی است که او با تمنا و ولع شدید انتخاب میکند. شرّی که خودزا است. شرّی که از شرّ تغذیه میکند. با سازمان دادن ذهنیات مخوف خویش به صورت یک فرآیند هنرنمایی در همه فرصتهای توطئه و تخریب و تباهی توقف میکند. همه او را باید ببینند، چون بی نهایت نفس پرست و متکبر است وابایی ندارد، و چه بسا که اصرار هم داشته باشد، که حتی در مستهجن ترین نمایشهایش در چشم همگان باشد، آن هم در دوره ای که غالب مردم اطلاعات و فرهنگ خود را از رسانههای ذاتا بی مسؤولیت میگیرند. بُعد اندوه زای قضیه این است که چه بسیار هستند افراد، گروهها و هستههای تفکر که به هضم این شرّ مشغولند و به سادگی با موجودیت آسیب زای آن کنار آمده و از مشروعیت بخشیدن به آن ابایی ندارند. به دلایل و توجیهات این جمع نمیپردازیم، بی تردید شرّ مستعجل برایشان منافع قابل توجهی به ارمغان میآورد که در ذائقه آنها ارزش توجیه پیدا میکند.
ترامپ شرّ مستعجل است، شرّی که وقیحانه در حلقههای عقلانیت و خرد جمعی رسوخ میکند و با فاسد کردن سرحلقهها و سرفصلها شیرازه مدارا و تعقل و پیمان گروهی را از هم میگسلد؛ و به غایت از این رفتار خود لذت میبرد. شرّی که وقیحانه به تبلیغ و ترویج صبغههای خود میپردازد و سبب میشود به مرور در جامعه شرارتهای ذاتی که به خاطر ملاحظاتی نهفته بوده اند، سر باز کنند و علنی و بی پروا و بدون ترس از مؤاخذه در رفتار افراد نمودار شوند. گستره بروز اپیدمیوار خشونت، نژادپرستی، سفید برتر پنداری، مسلمان ستیزی و امثال آن در جامعه امریکا در سالهای اخیر به ظنّ قوی ثمره این شرّ مستعجل تلقی میشود. چه از دید عقلانیت مسلمانی به موضوع بنگریم و چه با ذائقه ی جهان گرایی، این شرّ مستعجل که امثال آن کم هم نیست، قاتل، نابودگر، و مستحیل در آنارشیسم قرن بیست و یکمیاست.
در کارنامه این شرّ مفلوک دو ویژگی برجسته دیده میشود: هنجارستیزی و خودستایی بیمارگونه. با تأثر از ویژگی نخست و به انگیزه نابودگری، ترامپ همه قواعد بازی بین المللی (و به عبارتی بازی بزرگان) را بر هم میزند؛ محیط زیست را میکشد؛ نهادها را تخریب میکند و مساعی جمیله و نزاکت بین المللی را به ابتذال میکشاند. او از هنجار ستیزی و خودستایی هیچ هدفی را دنبال نمیکند؛ فقط و فقط لذت میبرد. مثال رفتار روان نژند ترامپ در برابر ایران مثال خوبی از دشمنی بیمار گونه و توهم آمیز یک امریکایی شرور با یک ملت است، نه به خاطر اهدافی که آمریکا چهل سال است با بلاهت بی حاصل دنبال میکند، بلکه به این منظور که با تکیه بر آن سیاست آمریکاییِ عطش بی پایان خودشیفتگی و غرور خود را سیراب نماید. ترامپ یا همان شرّ مستعجل قاتل هم هست؛ قاتلی که ذهنیت سیاسی لازم برای برآورد آثار وخیم اعمالش را ندارد، بلکه فقط به واسطه ذات آمیخته در شرّش میتواند قساوت و روان نژندی خود را به نمایش بگذارد. ترامپ با این سائقه در صدد بود تا نمایشی از آن نوع که اوباما در ترور بن لادن با هدایت عملیات شکار از اتاق فرماندهی انجام داد، ترتیب دهد و در نمایشی از شرارت به هدایت یک عملیات ترور پرداخت؛ با این تفاوت که یکی از صالح ترین مردان روزگار یعنی سردار سلیمانی را هدف قرار داده بود. میدان داری شرّ در حوزه عمل ترامپ مجال تعقل فراتر از اهداف خام و سفلة نظامیو سیاسی و اقتصادی را از او گرفته است.
اما باید توجه داشته باشیم و از این حقیقت غفلت نورزیم که در نقطه مقابل شرّ، جنبش و زایش خیر در عالم از یک سو، و هدایت کائنات از سوی دیگر هر شرّی را، هراندازه هم دراز دامن و دراز دست باشد به محاق میبرد و به هیمنه اش پایان میدهد. ترامپ نیز به عنوان شرّ مستعجل و زوال پذیر از این قاعده مستثنی نیست. این است که میگوییم ما به عنوان مسلمان و ایرانی در تقبیح این شرّ مستعجل تردید نمیکنیم، و شادی خود را نیز از خفّت و ذلّت قاتل شهید سلیمانی بزرگ پنهان نمیداریم.
* حقوقدان، عضو هیأت علمیدانشگاه آزاد اسلامی