هیجان و خوشحالی از پیروزی تیم پرسپولیس بر النصر عربستان که از شب گذشته آغاز شد تا امروز نیز ادامه یافت و این موج همچنان در فضای جریان دارد . این پیروزی بار دیگر این بحث را مطرح کرده است که آیا باشگاههای فوتبال نمایندگان ملی کشورشان هستند و پیروزی و شکست آنها را باید از زاویه ملی دید یا نه؟ هر چند در نگاه نخست و بنا بر تعریف تیمهای باشگاهی به نظر می رسد پاسخ به این پرسش منفی باشد اما در عالم واقع و بخصوص در برخی کشورهای دنیا چنین تعریفی همیشه حاکم نیست.
ده نفره شدن پرسپولیس و بدبینی ما به ای اف سی و نفوذ عربستان در آن به علاوه محروم کردن «آل کثیر» در آستانه این بازی حساسیت دیدار پرسپولیس و النصر را دو چندان کرده بود اما به سیاق رقابت های تاریخی ایران و عربستان در منطقه این دیدار نیز مانند دیدارهای پیشین باشگاهی میان باشگاهای دو کشور یک رویداد ملّی تفسیر شده است.
منتقدان ورود سیاست به امر ورزش، تبلیغات و فرهنگسازی سیاسی و ملّی را در این زمینه مغایر با روح آشتی جویانه رقابت های ورزشی تفسیر میکنند و معتقدند حتی در بازی های ملی نیز این رقابت ها نباید به بهانه ای برای خصومت میان کشورها تبدیل شود تا چه رسد به بازی های باشگاهی که در آن معیارهایی غیر از ملیت برای تشکیل یک تیم و رقابت وجود دارد.
موافقان اما در مقابل بر این نکته تاکید میکنند که دور نگاه داشتن رقابت های ورزشی از رقابت های سیاسی اگر چه به عنوان یک آرمان انسان دوستانه قابل دفاع است اما در عرصه عمل کم و بیش از آن گریزی نیست و علیرغم مقررات سختگیرانه ای که در نهادهای جهانی این ورزش برای شیوه طرفداری از تیم های ملّی وجود دارد نزد افکار عمومی کشورها هر پیروزی ملّی به عنوان یک موفقیت سیاسی نیز تفسیر می شود، همچنان که هر شکستی علاوه بر جریحه دار ساختن غرور ملی یک کشور نوعی شکست سیاسی نیز محسوب می شود.
به نظر می رسد هر دو دیدگاه یاد شده بهره ای از حقیقت دارند و آنچه که باید در نهادهای فرهنگساز ورزش مورد توجه باشد این است که دامنه این رقابت های ورزشی به تنفر نژادی کشیده نشود. امری که متاسفانه در منطقه غرب آسیا همچنان دامنگیر بخش قابل توجهی از جوامع است.
خوشحالی ملّی از رقابت های باشگاهی فوتبال و حتی از رقابت های ملّی نباید مجوزی باشد برای دمیدن بر تنفرنژادی. متاسفانه فرهنگسازی ضعیف در امر رقابت های ورزشی در کشور ما نیز باعث شده که بخشی از هواداری های ورزشی حتی در مورد باشگاه های متعلق به استان های دیگر کشور خودمان مبتنی بر شعارهای نژادی باشد.
چنین نگاهی در عربستان و سایر کشورهای عربی و غیر عربی منطقه نیز وجود دارد و این کشورها به خصوص در دوران مدرن بخش قابل توجهی از حیات سیاسی خود را بر این ایدئولوژی بنا کرده اند. ایدئولوژی که در میان کشورهای عربی در تهییج صدام برای حمله به کشورمان نیز نقش مهمی داشت. علیرغم اینکه کشورهای غربی پدیدآورنده این ایدئولوژی مدرن با درس گرفتن از تبعات وحشتناک آن که منجر به کشته شدن میلیون ها انسان در دو جنگ جهانی شد کم و بیش و دستکم در عرصه فرهنگ سازی رفته رفته با آن وداع گفتند و در رقابت های ورزشی خود نیز به آن حساسیت نشان دادند اما در کشورهای دیگر و به خصوص در غرب آسیا در همچنان بر همان پاشنه می چرخد!
پیروزی پرسپولیس بر النصر عربستان هم خوشحالی ملی دارد وهم ممکن است در مختصات رقابت های سیاسی این روزهای ایران وعربستان تفسیر شود. اما قرار نیست به بهانه این پیروزی ملّی به تنفر نژادی دامن زده شود و ما باید به سهم خودمان نسبت به این پدیده غیر انسانی حساس باشیم. آنچه باید با آن مقابله کرد این روحیه است نه خوشحالی طبیعی از برد و باخت در رقابت های ورزشی.