حجتالاسلاموالمسلمین حسن روحانی، رئیسجمهور در سخنان خود در جلسه ستاد ملی مقابله با ویروس کرونا، تمام مشکلات فعلی کشور را به آمریکا حواله داد و بهگونهای صحبت شد که گویی دولت «تدبیر و امید» هیچ نقص و ایرادی ندارد.
حسن روحانی در سخنرانی خود گفت: مردم برای کمبود و مشکلات اگر میخواهند لعن و نفرین کنند، این لعن و نفرین آدرسش کاخ سفید در واشنگتن است. کسی به مردم آدرس اشتباه ندهد. کسی به خاطر منافع سیاسی و جناحی آدرس غلط ندهد، آدرس درست واشنگتن دی سی کاخ سفید است.
رئیسجمهور ادامه داد: پس ما لعن و نفرین و کینهمان را با آدرس صحیح و درست بفرستیم آن کسی که جنایتکار است کاخنشین کاخ سفید است، منشأ تمام مشکلات مردم از صهیونیست، ارتجاع و تندروهای آمریکاست، امروز فرمانده این کار در آمریکاست و دارد علیه مردم ایران جنایت میکند.
حسن روحانی در سال 1392 با وعده حل مشکلات مردم و با نشان کلید وارد رقابتهای انتخاباتی شد. روحانی در انتخابات ۹۲ بهصراحت قسم یادکرده بود که «والله العلی العظیم اگر مشکلات این کشور که بسیار و بسیار و بسیار پیچیده است راهحل نداشت من کاندیدا نمیشدم!».
دولت روحانی از همان ابتدا تمام هموغم خود را برای حل مشکلات و چالشها از طریق بازتعریف روابط با غرب قرار داده بود و به همین دلیل مذاکرات با کشورهای اروپایی و آمریکا با جدیت پیش رفت تا درنهایت به امضای توافق هستهای(برجام) منجر شد اما با خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت 97 عملاً دولت فاقد برنامهای برای مدیریت کشور و سروسامان دادن به شرایط بود.
همین بنبست تئوریک که درصحنه عملیاتی نیز خود را نشان داد موجب شد که دولت طی دو سال گذشته به راهحلهای کارشناسان و اقتصاددانان مختلف برای مدیریت بهتر امور از طریق قابلیتها و ظرفیتهای داخلی، ارتباط و تعاملات بهتر با همسایگان، کشورهای دیگر و ... بیاعتنا باشد.
این در حالی است که حتی در ماههای اولیه خروج آمریکا از برجام، مقامات دولت عملاً به کشورهای اروپایی امید بیشتری نسبت به دیگر سناریوها (که در بالا به آنها اشاره شد) داشتند که متأسفانه باید گفت با کمترین شناخت از مناسبات و تعاملات بینالمللی میشد به این نکته پی برد که آنها در جهان مفهومی یکسانی با آمریکاییها قرار دارند و از نگاه غرب، ایران یک مشکل و چالش اساسی در نظم جهانی است که میباید با آن مقابله کرد.
حتی در ماههای اخیر دولت و برخی اصلاحطلبان بهجای اینکه در پی تغییر روش و رویکرد باشند چشم امید به انتخابات آمریکا بستهاند تا با شکست احتمالی دولت ترامپ و پیروزی نامزد دموکراتها بهزعم خود زمینه برای احیای دوباره برجام فراهم شود.
اما قطعاً این نگاه سادهانگارانه به نظم بینالمللی با واقعیات سازگاری ندارد و حتی در صورت پیروزی بایدن و بازگشت به برجام نیز عملاً بسیاری از مشکلات کشور از این طریق حل نخواهند شد.
البته هیچوقت نمیتوان اثرات مخرب تحریمها را نادیده گرفت اما مهم این است که در وضعیت کنونی تدابیری جهت مدیریت کشور و اصلاح امور داشت که متأسفانه دولت با نگاه به بیرون از چنین فرصتی برای اصلاح اقتصاد کشور بهره نبرد. قطعاً در این شرایط اگر دولت عزم بهبود امور را داشت با درک محدودیتها عزم بیشتری نیز برای همراهی در مجموعه سیستم و مردم شکل میگرفت.
البته ناگفته نماند که تمام اصلاحطلبان نیز یک نسخه واحد برای تعریف و تبیین مشکلات کشور و راهحل آن پیشنهاد نمیدهند. چنانچه قبلاً سعید لیلاز، اقتصاددان و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سال 1397 در کنگره این حزب گفته بود: رذیلانه ترین دروغ این است که بگوییم تورم 40 درصدی امروز حاصل تحریم است، درحالیکه چنین نیست. شبکه بانکی کشور بهعنوان مرکز فساد در کشور مقصر است. نرخ تورم در شش ماه گذشته بیش از مجموع نرخ تورم در سالهای گذشته دولت روحانی بوده است و بیعملی دولت روحانی در این مورد عجیب است.
در حال حاضر باوجود سخنان اخیر رئیسجمهور بسیار بعید است که طی چند ماه آینده تلاشی در راستای نگاه به داخل و تغییر سکان هدایت اقتصاد کشور صورت گیرد چراکه عملاً ماهیت دولت بر پایه حل تمام مشکلات کشور از پنجره سیاست خارجی قرارگرفته است. مهمتر اینکه وقتی رئیسجمهور اینگونه، انفعال را تجویز میکند مشخص است که وزیران و مدیران نیز فاقد هرگونه شوق و رغبتی برای تغییر شرایط باشند.