«در مسیر تربیت»
(گفتوگو با مهدی تنها مدیر دبیرستان احسان)
نویسنده: محمد ضیائیموحد، و محمد هنرمندی
ناشر: موسسه مطالعاتی تعالی نسل (متن)، چاپ اول 1399
236 صفحه، 45000 تومان
****
یکی از دیدگاههای بنیانگذاران مدرسه علوی، تکثیر الگوی این مدرسه و این الگوی تربیت دینی بوده است. به همین دلیل به تدریج مدارسی توسط معلمان مدرسه علوی راه اندازی شد که همان خط تربیتی را دنبال کنند. یکی از این مدارس، مدرسه احسان است که مدیریت آن بر عهده آقای مهدی تنها قرار دارد. آقای مهدی تنها که سالها در مدرسه علوی معلمی کرده و با زوایای مختلف مدیریت یک فعالیت آموزشی و تربیتی آشنا شده همین تجربه را در ایجاد و اداره مجموعه آموزشی احسان به کار گرفته است. کتاب در مسیر تربیت ماحصل هفت جلسه گفتگو با ایشان در سالهای 1391 و 1393 بوده است.
نکته برجستهای که در جای جای کتاب به چشم میخورد، ارجاعهای پیاپی آقای تنها به مرحوم علامه کرباسچیان است و به روشنی دایره اثرگذاری آن مرحوم بر ایشان دیده میشود. به همین دلیل تقریبا در پاسخ به هر پرسشی نخست به این ارجاع میدهند که مرحوم علامه در این مورد چه دیدگاه و رویهای داشته است. این نگاه آشکارا وامدار خلاقیت و سبک تربیتی است که مرحوم کرباسچیان ابداع نمود و به طور طبیعی پاسخها را در چهارچوب همان دیدگاه جستجو میکند. اشکال این نگاه در گذشته نگر بودن آن است. در یک نوبت مصاحبه شونده میگوید هرگاه مسئلهای رخ میدهد با خود میپرسیم که اگر مرحوم علامه هم اکنون با چنین مشکلی روبرو میشد چه میکرد؟ ( نقل به مضمون). گذشتهنگر بودن کمک میکند فرد در چهارچوب یک اصول مشخص حرکت کند و در اثر تلاطمات زمان قطب نمایی داشته باشد و مسیر خود را گم نکند و دچار انحراف نشود. در عین حال این مشی با خود کاستی هایی به همراه دارد که روشنترین آن جاماندن از زمانه است. بهر صورت بده و بستانی برقرار است. چیزی داده میشود تا چیزی به دست آید و افراد سعی میکنند هوشمندانه در جایی قرار گیرند که در این بده بستان در نقطه بهینه بایستند. بهینه بودن یک نقطه در امر تربیت به سادگی مشخص نمیشود. نشستن تربیت دینی در جان یک فرد امری نیست که تنها در دوران مدرسه یا دوران دانشگاه خود را نشان دهد. گاه سالها بعد از فراز و فرود جوانی است که شخصیت فرد آرامش می گیرد و مایههای تربیت دینی یا غیردینی خود را آشکار میکنند. آقای مهدی تنها دست کم در یک جا اذعان میکند که بسیاری مسائل جدید پیوسته مطرح میشود که در گذشته پاسخی برای آن نیست و مجبور هستند برای آن پاسخ فراخوری پیدا کنند. مصاحبه شونده روی این موضوع چندان مانور نمیکند و مصاحبهکنندگان از روی غفلت تلاش نمیکنند این موضوع را با پرسشهای بیشتر بکاوند و از آن گذرا رد میشوند اما واقعیت امر آن است که معلمان و سیاستگذاران مجموعه های تربیتی و مدارس دینی در خط مقدم جدال بین سنت و مدرنیسم و تعارض دین و دنیای جدید قرار دارند. فیلسوفان و متفکران اگرچه میتوانند ساعتها در این مورد اندیشه نظری کنند اما این مسئولان مدارس مذهبی هستند که باید هر روز در این رابطه تصمیم نهایی بگیرند و انتخابهایی انجام دهند و رویه ای در پیش گیرند. به باور اینجانب فرجام تعارض سنت و مدرنیسم نه در مقالات نظری بلکه در صحنه عمل در مدارس مذهبی است که تعیین تکلیف میشود.
نکته دیگری که در این گفتگوها بسیار برجسته است موضوع شیفتگی به مقوله معلمی است. کانون صحبتهای آقای مهدی تنها حول این موضوع است که اگر معلم شیفته این شغل نباشد نمی تواند با الزامات این امر در مدارس مذهبی از جنس علوی، نیکان و احسان سازگار شود و دوام بیاورد. مصاحبه شونده در جای جای صحبت به این امر تاکید دارد اما روشن است که شیفتگی امری دفعی نیست که ناگهان در جان کسی کاشته شود یا ظهور کند بلکه امری است که در طول زمان رشد می کند و پرورده میشود. به باور اینجانب نقص بزرگ این مصاحبه تدابیری است که مدیران این موسسات به کار می گیرند تا چنین شیفتگی را به وجود آورند. به دیگر سخن باید نگریست که چه نیازهایی از تنفس در مجموعههای کوچکی چون مدرسه علوی برآورده میشود که فرد را به ماندن در کل طول عمر ترغیب میکند. آیا صرف ادای تکلیف میتواند چنین کارکردی داشته باشد؟ بسیار بعید است اینطور باشد.
یک حسن بزرگ کتاب وجود اقسام نقل خاطرات است. حسن آقای تنها در این مصاحبه آنست که ایده هایش را با بیان خاطرات تشریح می کند. اینگونه هم مقصود برای خواننده واضح می شود و هم روح و گرمایی به مطلب بخشیده می شود که خواننده را به ادامه خواندن ترغیب می کند. خوشبختانه تنوع زیادی در پرسشها وجود دارد و تنظیمکنندگان کتاب سعی کرده اند با دستهبندی موضوعی هر کدام را در یک فصل مطرح کنند تا دنبال کردن موضوع برای خوانندگان آسان شود. ناگفته نماند که کیفیت ویراستاری، صفحهبندی، نوشتن حاشیه ها و چاپ کتاب مانند دیگر کتابهای این موسسه از کیفیت بسیار مطبوعی برخوردار است که آدمی را به خواندن بیشتر ترغیب میکند. در مجموع برای همه کسانی که موضوع تربیت دینی در مدارس را جدی می گیرند و به موضوع مدیریت مجموعههای آموزشی علاقهمند هستند خواندن کتاب در مسیر تربیت را توصیه می کنم.
*دکترای اقتصاد