این بار شفقنا میزبان بیژن مقدم از فعالان رسانهای بود. مقدم که در حال حاضر مدیرمسئولی سایت «الف» را بر عهده دارد، در ابتدای سخنان خود به بیان روایتی از حضورش در روزنامه «رسالت» میپردازد و به شفقنا رسانه میگوید: روزنامه رسالت در سال ۶۵ توسط افرادی مثل احمد توکلی، مرتضی نبوی، آقای پرورش، روحانیون و بزرگان حوزه از جمله آیتالله راستی کاشانی، آیتالله شرعی، آیتالله آذری قمی و… راهاندازی شد. این افراد در آن سالها تصمیم داشتند که روزنامهای با نگاهی متفاوت نسبت به جریان حاکم و منتقد آن شرایط منتشر کنند.
این فعال رسانهای میگوید: به عنوان خبرنگار گروه جنگ در روزنامه رسالت شروع به فعالیت کردم. به عبارتی حضور در مناطق جبهه، مصاحبه با مسئولان مرتبط از جمله بنیاد شهید، بنیاد مستضعفان و فرماندهان نظامی و… از جمله فعالیتهای من در این حوزه بود. اولین شاکله شخصیت رسانهای من در رسالت شکل گرفت. این شکلگیری در کنار افرادی همچون آقای پرورش، احمد توکلی، مرتضی نبوی، آیتالله آذری قمی و… رخ داد که هرکدام به شکل مستقل از نظر شخصیتی، فردی، سوابق انقلابی، توان فکری و … ظرفیت بینظیری داشتند. حساسیت بالایی به اینکه کار رسانهای آلوده به مسائل اقتصادی نشود، خبرنگارها با گرفتن هدایا، پول، رانت و وعده خریده نشوند و… داشتند و این مسئله به شکل تدریجی در بدنه روزنامه تزریقشده بود. من حدود ۱۵ سال در این روزنامه کارکردم و سمتهای مختلفی چون خبرنگار جنگ، معاون سرویس، دبیر سرویس، مدیر روابط عمومی روزنامه و معاونت سردبیری را بر عهده داشتم.
مقدم با اشاره به دوران کار خبریاش در حوزه جنگ میگوید: در آن زمان یک ستاد تبلیغات جنگ وجود داشت که سیاستگذاریهای اصلی مربوط به تبلیغات جنگ در آنجا شکل میگرفت. طبیعتاً به دلیل محدودیت رسانهها از نظر تعداد و مشخص بودن کانالهای اطلاعرسانی جنگ و توجه آنها به اصول لازم، شرایط ویژهای وجود داشت. البته این محدودیتها برای رسانهها شکننده نبود و با هماهنگیهای ابتدایی بهراحتی میتوانستیم در جبهه حضور پیدا کنیم و گزارش تهیه کنیم.
او میگوید: اگرچه روزنامه رسالت، پرتیراژ نبود ولی به دلیل اینکه حرف متفاوتی داشت در شرایط خود مؤثر بود. بعداً تکثر رسانهای رخ داد و رسانههای دیگری پا به عرصه ظهور گذاشتند. رسالت هم نتوانست با آن شتاب خود را هماهنگ کند. به همین دلیل احساس کردیم سقف پروازی برای اهدافمان در این روزنامه وجود ندارد، بنابراین به فکر راهاندازی خبرگزاری افتادیم تا خوراک خبری روزنامه بویژه روزنامههای همفکر را تأمین کند.
این فعال رسانهای به بیان روایتی از فعالیتش در خبرگزاری فارس میپردازد و توضیح میدهد: خبرگزاری فارس در شرایطی کارش را شروع کرد که دولت آقای خاتمی به دور دوم کشیده میشد. برای این خبرگزاری برنامه ویژهای داشتیم و بحثهای مختلفی از جمله نوع راهبرد، تاکتیک، دورنما، مدل، فرم و… مطرحشده بود. دولت وقت حاضر نبود که خبرگزاری فارس را به رسمیت بشناسد و در جلسات رسمیاش هم دعوت نمیشدیم. اگرچه گفته بودیم که حدود یک سال است به عنوان خبرگزاری فعالیت خود را شروع کردیم ولی میگفتند که شما را در حد یک خبرگزاری نمیدانیم و در حد سایت هستید.
او ادامه میدهد: از طرفی با شرایط دومی هم مواجه بودیم به عبارتی با توجه به اینکه نوع تفکر و خواستگاه تیم در این خبرگزاری پنهان نبود، افراد تندتر در جریان اصلاحات این خبرگزاری را تحریم کرده بودند تا مصاحبه و گفتگویی با ما انجام ندهند. ما هم ضمن پنهان نکردن گرایشهایمان سعی میکردیم به کار حرفهای وفادار باشیم تا خبرگزاری ماندگار شود. به عبارتی نگاهمان مقطعی نبود و میگفتیم باید بهگونهای عمل کنیم که با تغییر هر رئیسجمهور و مجلس، حرف خبرگزاری اعتبار داشته باشد.
مقدم میگوید: باوجوداین دو چالش در اوایل کار، باید اقدام به اعتمادسازی میکردیم. به عبارتی اصول حرفهای امانتداری را در گفتگوهایمان با همه حتی افرادی که همنظرمان نبودند، رعایت میکردیم. رفتهرفته سبب شد تا جریانی که ما را تحریم کرده بودند، به ما اعتماد کند. از طرفی سعی داشتیم تولید خوبی داشته باشیم و مطالب مهم را به روزنامهها فکس کنیم چون تنها سردبیران روزنامهها اینترنت داشتند و مطالب ما را به دبیران نمیدادند. وقتی بیشتر جا افتادیم روش ارسال فکس را قطع کردیم تا هرکسی که اخبار ما را میخواهد به سایت مراجعه کند. تصمیم داشتیم که در کشور به نقطه اول خبرگزاریها برسیم و بعد بر روی منطقه تمرکز کنیم و در نهایت بینالملل که در همان چند سال اول تقریباً به موقعیت اول در کشور رسیدیم.
او به بیان روایتی از نحوه ورودش به سایت الف میپردازد و میگوید: در سال ۹۴ بحثهایی مربوط به دادگاه آقای توکلی و شکایت قوه قضاییه از سایت الف مطرح بود و آقای توکلی مرتباً به دادگاه کشانده میشد . در آن سالها ارتباطم با آقای توکلی کمرنگ شده بود. به همین دلیل با یکی از دوستان مشترک من و ایشان تماس گرفتم و گفتم که بخشی از این فشارها به خاطر شخص آقای توکلی است. پیشنهاد دادم برای اینکه فشارها از ایشان برداشته شود، شخصی را به عنوان مدیرمسئول الف معرفی کند تا از این فشارها نجات پیدا کند. چند ماه بعد آقای توکلی من را به افطار دعوت کردند و گفتند که مدیرمسئولی سایت «الف» را بر عهده بگیرم.
مقدم در ادامه به بیان ارزیابی رسانههای برخط میپردازد و میگوید: من معتقدم که رسانه یکی از پایههای قدرت و نفوذ است که در هر مقطع تاریخی در قالب متفاوتی ظهور میکند. در حال حاضر درباره رسانههای چاپی نگاه متفاوتی داریم درحالیکه درگذشته همان قدرت در رسانههای چاپی بود. الان هم در بخشهایی از دنیا ممکن است این قدرت هنوز در رسانههای چاپی وجود داشته باشد و در جاهایی هم ضعیف شده باشد، البته در کشور ما قدرت رسانههای چاپی خیلی ضعیف شده است.
او ادامه میدهد: بهطور طبیعی با تغییر و تحولاتی که در حوزه تکنولوژی به وجود آمده جامعه ما خودش را با همین تحولات تطبیق داد و یک مسیر ناگزیر دیجیتالی شدن، استفاده از رسانههای آنلاین و بهرهگیری از شبکههای اجتماعی گسترده را پیمود و این مسئله شرایط رسانهای کشورهای دنیا از جمله کشور ما را دچار تغییر و تحول کرد. بنابراین این مسئله وجود دارد، به رسمیت شناختهشده و نیازمند آسیبشناسی است. به عبارتی همانقدر فرصتهایی را به وجود آورده منجر به تهدیداتی هم شده است. البته به نظر من فرصتهای این شرایط موجود بیش از تهدیداتش است.
به عقیده مقدم تهدیداتی همچون کرونا و تحریم کاملاً بر اقتصاد جامعه ما اثر گذاشته و به اقتصاد رسانه هم لطمه وارد کرده است. او میگوید: کرونا در بازه زمانی محدودی منجر به تعطیلی همه روزنامهها شد و آثار اقتصادی آن بر روی کاغذ روزنامه اثر گذاشت و رسانههای مکتوب را دچار مشکل کرد. در چنین شرایطی رسانههای برخط، شتاب دیگری را تجربه کردند. به عبارتی فرصتهایی پیش آمد که توانست بخشی از جنبههای مشکلات اقتصادی را جبران کنند و خلأ اطلاعرسانی که مربوط به تعطیلی روزنامهها بود را هم پر کنند و به عنوان یک پیشرو حرکت کنند.
مدیرمسئول الف ادامه میدهد: رسانههای برخط سهم زیادی در مهار کرونا، کاهش مشکلات آن و موفقیت دولت داشتند و مسئولان وزارت بهداشت و دولت هم بر این باور هستند که پایه اول مقابله با کرونا اطلاعرسانی و آموزش است که بهجز رسانه هیچ ابزار دیگری ندارد. بنابراین مسئولان باید بدانند که اگر موفقیتهایی در حوزه مهار کرونا داشته باشیم محصول رسانهها بهویژه رسانههای برخط است.
او ضمن بیان اینکه سایت الف در ایام کرونا هیچ نیرویی را تعدیل نکرده است، میگوید: البته همه رسانهها متأثر از شرایط فعلی هستند. علت به این برمیگردد که باید رسانهها در این شرایط، خودشان کسب درآمد کنند و هزینهها را مدیریت کنند چون هیچ اسپانسر ثابتی ندارند. سایت الف هم متکی به آگهی و تبلیغات است. طبیعتاً وقتی فعالیتهای اقتصادی به رکود برسد، تبلیغ بیمعنی میشود. بنابراین ما بهطور طبیعی در چنین شرایطی بخشی از درآمدهایمان را از دست میدهیم. اما برای این کار راههای مختلفی را تدبیر کردیم که شاید آخرین راه به تعدیل نیرو برسد و ما در سایت الف با آن فاصله زیادی داریم.
مقدم به بیان راهکاری برای رسانههای برخط جهت عبور از مشکلات اقتصادی ناشی از کرونا میپردازد و میگوید: راهکارهایی برای این مسئله در نظر گرفتهشده است. برخی از آنها مصوبهای است که دولت پذیرفته تا رسانهها را جزو مشاغلی قرار دهد که به شکل منفی متأثر از شرایط کرونا بودهاند و ضرر اقتصادی کردهاند. یعنی دولت از آنها حمایت میکند. این مصوبه گام خوبی است که مسئولیت آن با وزارت ارشاد و معاونت مطبوعاتی است. از آنجایی که بخش عمدهای از منبع درآمد سایتهای خبری، آگهیها هستند، از قبل قانون و آییننامهای وجود دارد که آگهیهای دولتی به سایتهای خبری و خبرگزاریها هم داده شود. البته در آییننامههای قدیمی تنها مختص روزنامهها بود ولی آییننامههای جدید ارشاد این اجازه را میدهد که آگهیهای دولتی برای رسانههای برخط و آنلاین هم اختصاص پیدا کند. اگر این اجرا شود خود یک جریان اقتصادی برای رسانههای برخط محسوب میشود. اگرچه در قانون درجشده است ولی به آن عمل نمیشود. از طرف دیگر رسانهها باید به دنبال صرفهجویی و منابع درآمدی جدید برای عبور از این مقطع حساس باشند، به عبارتی دایره بازرگانی خود را فعالتر کنند.
بااینحال در چنین شرایطی رسانهها باید چه مؤلفههایی را برای جذب مخاطب در نظر بگیرند؟ مقدم پاسخ میدهد: هر رسانهای برای ارتباط با مخاطبش باید اعتماد او را جلب کند. این مسئله مؤلفههایی دارد که با یک روز و دو روز امکانپذیر نیست و نیازمند یک فرایند طولانی است تا مخاطب بتواند به خبررسانی این رسانه اعتماد کند، بداند پشتوانه گزارشی که ارائه میدهد یک کار تحقیقاتی و با مستندات دقیقی است و رسانه به دنبال منافع ملی است. از طرفی رسانه باید صدای مردم باشد چون اگر به دنبال حزب خودش باشد به همان حوزه حزبی خودش محدود میشود. نکته بعدی تعاملی کردن کار در رسانه است. یعنی باید صدای مخاطب را هرچه بیشتر بگیریم و بهتر منتشر کنیم. در حال حاضر این کار در قالب کامنت هایی است که برای ما میگذارند و بر اساس ضوابط موجود آنها را منتشر میکنیم.
با در نظر گرفتن شرایط موجود برای اینکه رسانههایمان در آینده دچار مرگ زودرس نشوند باید به چه مسائلی توجه کرد، این فعال رسانهای توضیح میدهد: رسانهها مرتباً در حال ورود به شرایط جدیدی هستند و اگر خود را با آن تطبیق ندهند، دوباره دچار عقبماندگیهایی میشوند. بهعنوانمثال تصور ما از رسانه برخط، رسانهای است که بر روی کامپیوتر میبینیم و ساختار آن سایت است. درحالیکه وقتی آمار مراجعه به یک سایت خبری را نگاه میکنیم میفهمیم حدود ۷۰ درصد از مخاطبان، همان سایت را از طریق گوشی موبایل میبینند. این در حالی است که ۸۰ درصد تمرکز رسانهها بر روی سایت است. این سایت وقتی از طریق گوشی نشان داده میشود، اتفاقات جدیدی برایش میافتد که گاهی ما نسبت به آنها بیتفاوت هستیم.
او ادامه میدهد: ما باید کاربر محور فکر کنیم و ببینیم این کاربر ۸۰ درصدی چگونه میتواند سایت را بهراحتی از طریق گوشی ببیند. البته الان با یک فرمان (Responsive) ریسپانسیو مطالب سایت را برای مخاطب در گوشی بهتر نمایش میدهند ولی به نظر من این برای زمانی بود که ۸۰ درصد از مخاطبان از طریق کامپیوتر سایت را میدیدند و باقی از طریق گوشی. الان همهچیز عوضشده و اکثر مخاطبان از طریق موبایل سایت را میبینند. به همین دلیل ریسپانسیو کردن سایت بهتنهایی کفایت نمیکند. حتی تلویزیون ما هم نمیتواند نسبت به این مسئله بیتفاوت باشد و باید برای دیده شدنِ برنامههایش در ساختار موبایل چارهای بیندیشد. بنابراین تغییر رفتار کاربر و تغییر تکنولوژی، اتفاقی است در حال رخ دادن. آیا ما نباید برای آن چارهاندیشی کنیم و باید در همان فضای قبلی باشیم؟
مقدم میگوید: بخش دیگری از مسئله شبکههای مجازی و آن کاری است که رسانههای ما برای آموزش سواد رسانهای میتوانند انجام دهند. اگرچه این فضا فرصتهای زیادی دارد ولی یکی از مشکلات ما قاطی بودن اعتبار، بیاعتباری، راست، دروغ و … در آنجا است. وقتی خبری در شبکههای مجازی منتشر میشود اثرات خودش را بر روی مخاطب میگذارد و توضیحات رسانههای رسمی هم کفایت نمیکند چون تکذیب این خبر در این شبکهها نمیآید. بنابراین تنها اقدام کمککننده در این بستر بالا بردن سواد رسانهای مردم است تا هر خبری را بدون پیگیری از منبع اصلی نپذیرند. این کار باعث بالا رفتن اعتبار خود رسانهها میشود.